گنجور

 
قطران تبریزی

چون کمانم چفته دارد عشق بالائی چو تیر

مهر رخساری ز مهرم سوخته دارد چو تیر

لاله از رنگ رخ او بشکفد در ماه دی

باده از باد دل من بفسرد در ماه تیر

گونه گیرد برگ گل از روی او وقت بهار

رنگ خواهد با درنگ از روی من هنگام تیر

مردم اندازند دل زی نرگسان او از آنک

نرگسانش زی روان مردم اندازند تیر

مشکر از آن زلف قیمت باده را زان لب نصیب

سرو از آن قد مستقیم و ماه ازان خد مستنیر

روی رنگینش ربوده نور ماه و رنگ گل

زلف مشگینش گرفته بوی مشگ و رنگ قیر

بر زریر از مهر او هر ساعتی بارم عقیق

بر عقیق از چهر او هر ساعتی بارم زریر

گر من اندر هجر آن گلرخ فغان دارم رواست

بلبل اندر وصل گل باری چرا دارد نفیر

از نفیر او بنالد جان عاشق زار زار

از فروغ گل بماند چشم عاشق خیر خیر

شاخ گل بر کف نهاده رطلهای سرخ می

برگشیده هم بر او عندلیب آوای زیر

مرغزار از سبزه پوشیده است زنگاری پرند

کوهسار از لاله گسترده است شنگرفی حریر

ابر چون غواص بر صحرا همیبارد درر

باد چون عطار بر بستان همی ریزد عبیر

آب چون جوشن شده است اندر غدیر از فعل باد

باغ جوشن پوش گشت از بیم باد اندر غدیر

گشت مشگین بوستان و گشت رنگین گلستان

گشت پر قیر آسمان و گشت پر می آبگیر

ابر نوروزی بباران پرورد گل را همی

ابر چون دایه است و گل چون کودک و باران چو شیر

گاهی از قمری نوا و گاهی از ساری سرود

گاهی از بلبل فغان و گاهی از صلصل صفیر

چرخ تیره زابر چون از گرد لشگرگاه شاه

باغ لعل از لاله چون از باده مجلسگاه میر

میر ابونصر آنکه سالش خرد و فرهنگش بزرگ

میر مملان آن بتن برنا و فضل و عقل پیر

پیر از او گردد جوان غمخوار ازو یابد نشاط

زو قوی گردد ضعیف و زو غنی گردد فقیر

شیر بینی و شرر آنگه که باشد بر سمند

مهر بینی و سپهر آنگه که باشد بر سریر

گر مخالف دیو گردد هست خسرو دیوبند

ور معادی شیر گردد هست دارا شیرگیر

دشمنانرا جان بنالد چون کشد اسبش صهیل

دوستانرا دل بخندد چون کند کلکش صریر

گر گذارد نظم بارد لفظ او در نظیم

ور نگارد نثر آرد کلک او در نثیر

کرد پنداری دلشرا ایزد از عقل خلیل

کرد پنداری تنشرا ایزد از جان جریر

از تف شمشیر او جزویست اصل صاعقه

وز دم بدخواه او بهریست باد زمهریر

جان مضطر گشته از گفتار او یابد قرار

چشم تاری گشته از دیدار او باشد قریر

لفظ او مانند الماس و دلش مانند موم

آن یکی دانش نگار و این یکی دانش پذیر

دشمنانشرا بود اصل مقر تحت الثری

دوستانشرا بود خاک قدم چرخ اثیر

زیر امر او جهان او زیر امر دست و دل

هست اسیر او سپهر و دست و دل را او اسیر

از خیال مهر او گردید پنداری بهشت

از مثال خشم او گردید پنداری سعیر

پست باشد پیش عالی رأی او چرخ بلند

خشگ باشد پیش کافی کف او بحر قعیر

یاد او کردن بکین با جان خطر کردن بود

وز خطر باشد گریزان خاطر مرد خطیر

نام و دست او بلند و لفظ و عقل او درست

فضل و جود او بزرگ و رأی و روی او طریر

ای خداوندی که ناوردت فلک از بن عدیل

ای جهانداریکه ناوردت جهان از بن نظیر

همچو جان بایسته ای همچون خرد شایسته ای

همچو دولت پاک رائی همچو نعمت ناگزیر

بحر با دستت سراب و ناز با خشمت عذاب

خلد با باغت خراب و چرخ با قصرت قصیر

خلق را ذمی گران باشد ز تو رنجی سبک

خلق را مدحی قلیل از تو بود گنجی کثیر

تا نشان و نعت یوسف هرکسی خواند زبر

تا حدیث و وصف قارون هرکسی خواند ز بیر

باد چون یوسف ولیت از بئر رفته سوی تخت

باد چون قارون عدوت از تخت رفته سوی پیر

 
 
 
قطران تبریزی

تا سپاه گل هزیمت شد ز خیل ماه تیر

از ترنج افروخت بستان چون سپهر از ماه تیر

با منقط سیب گوئی نار کفته کرده جنگ

این بخست آنرا بتیغ و آن بخست اینرابتیر

کان بتن بر کفته دارد زخمها از تیغ مهر

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مسعود سعد سلمان

مهرگان مهربان باز آمد و عصر عصیر

کنج باغ و بوستان را کرد غارت ماه تیر

بدره بدره زریابی زیر پای هر درخت

توده توده سیم بینی در کنار هر غدیر

از فراق نوبهاران در دل نارست نار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

پیر شد طبع جهان از گردش‌ گردون پیر

تیر زد بر خیل‌ گرما لشکر سرمای تیر

تا هوا سنجاب پوشید و حواصل‌ کوهسار

گلبن از دیبا برهنه است و گلستان از حریر

حُلّه بافان را برون‌ کردند گویی از چمن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
سنایی

ای سنایی جهد کن تا پیش سلطان ضمیر

از گریبان تاج سازی وز بن دامن سریر

تا بدین تاج و سریر از بهر مه‌رویان غیب

هر زمانی نوعروسی عقد بندی بر ضمیر

با چنین تاج و سریر از بهر دارالمُلکِ سِرّ

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
وطواط

ای مجیر دین ایزد ، کایزدت بادا مجیر

در معالی بی عدیلی ، در مکارم بی نظیر

داعی اعمال را کف جواد تو مجیب

خایف ایام را سعی جمیل تو مجیر

بدسگالان را خلاف امر تو بئس القرین

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه