گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب

 

بدو گفت بانو که ای دیو دون

به چنگال و بازوی گردی زبون

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب

 

به نوک سنان چشمت آرم برون

بریزم هم اکنون در این دشت خون

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم

 

نه مردیست فرزند کردن زبون

به فرزند شاید شدن رهنمون

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶ - عاشق شدن شیده پسر افراسیاب بر بانو گشسب در میدان شکار

 

همی‌گفت و می‌ریخت از دیده خون

از آن آتشی کان بدش در درون

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۴ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس

 

دگر آنکه در بیشه مرزغون

یکی گرگ پیدا شده پرفسون

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۶۱