گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید

 

زنهصد فزونست کاین دیو گرگ

ز من پاسبان شد به گنج بزرگ

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید

 

چو گیتی تهی شد ز درنده گرگ

به شهر آمدند آن سپاه بزرگ

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۵ - سؤال کردن فرامرز از پیر برهمن

 

شنیدم درختی بلند و بزرگ

همه برگ او سبز و شاخش سترگ

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۴ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن

 

نهنگ اندرون هفت خوانست و مرگ

که برد یکایک همه شاخ و برگ

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۸ - سخن گفتن دستور کید، فرامرز را

 

به چرخ کیانی و گرز بزرگ

نماند همی جز به سام سترگ

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴