گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه

 

بنی شیبه بد نام آن جایگاه

سپاهی درو صفدر و کینه خواه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه

 

دل هر دو از کودکی شد تباه

به درمان و حیلت نیامد به راه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه

 

ابا این همه هیبت و دستگاه

دلش بود در عشق گلشه تباه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۸ - سخن گفتن ورقه با پدر و جواب دادن پدرش

 

چو شیر دژم ورقه پیش سپاه

سر از کبر برده بر چرخ و ماه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه

 

بسیجید و گرد آوریدش سپاه

سپاهی بکردار ابر سیاه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه

 

از آن پیش تا روی دادی براه

به نزدیک گل شه شد آن کینه خواه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه

 

بدان کز بنی شیبه آمد سپاه

ز بهر تو بر من گرفتند راه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۰ - شدن لشکر بنی شیبه به حی بنی ضبه

 

براندند ازین و از آن سو سپاه

برابر فتادند در نیم راه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

بجز پیری از من چه آمد گناه؟

تو از لنگ اشتر لگدراست خواه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

اگر باز گردم ازین جایگاه

مگر خواسته کینه از کینه خواه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن

 

دگرباره کرد آن دلفروز ماه

به سوی ربیع ابن عدنان نگاه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن

 

بدیشان چو تنگ اندر آمد ز راه

ز رخ پرده بگشاد و بنمود ماه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن

 

بگفتند و یحک! ز ابر سیاه

چگونه پدید آمد این طرفه ماه!

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

چو سوی غلام اندر آمد ز راه

بزد نیزه آن لعبت کینه خواه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

برین حال دو دشمن کینه خواه

بکشتی بگشتند یک چند گاه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۶ - گرفتار شدن گلشاه

 

چو در بند او شد درخشنده ماه

نهاد از طرب روی سوی سپاه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۶ - گرفتار شدن گلشاه

 

چو گفت این أبا ورقه و با سپاه

ز کینه بر اعدا گرفتند راه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۶ - گرفتار شدن گلشاه

 

همی کرد با خیمها در نگاه

به تیره شب اندر همی کرد راه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۸ - صفت غلام ورقه و دستوری خواستن از وی به چاره ساختن

 

برآمد برین کار بر یک دو ماه

کی آن بندهٔ ورقه آمد ز راه

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب

 

بگرد یمن در گرفته سپاه

سپاهی بسان غمام سیاه

عیوقی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode