گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۹ - در بیان عزت و جلال ذات اقدس الهی

 

مقدسی که قدیمست از صفات کمال

منزهی که جلیل ست بر نعوت جلال

به ذات لم یزلی هست واحد اندر مجد

بعز وحدت پیدا از او سنا و کمال

صفات قدس کمالش بری ز علت کون

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۱ - شکایت از دگرگونی حال روزگار

 

بس کنید آخر محال ای جملگی اصحاب مال

در مکان آتش زنید ای طایفهٔ ارباب حال

زینهار و زینهار از گرم رفتن دم زنید

زین یجوز و لایجوز و خرقه و حال و محال

خرقه‌پوشان گشته‌اند از بهر زرق و مخرقه

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۲ - در نکوهش دنیاداران

 

ای گرفتار نیاز و آز و حرص و حقد و مال

ز امتحان نفس حسی چند باشی در وبال

چند در میدان قدس از خیره تازی اسب لاف

چون نداری داغ عشق از حضرت قدس جلال

باطن از معنیت پاک و ظاهر از دعوی پلید

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۲

 

ناید به کف آن زلف سمن مال به مال

نی رقص کند بر آن رخان خال به خال

ای چون گل نو که بینمت سال به سال

گردنده چو روزگاری از حال به حال

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۹

 

طلوع مهر سعادت به ساحت اقبال

ظهور ماه معالی بر آسمان جلال

نتیجهٔ کرم و مردمی و فضل و هنر

طلیعهٔ اثر لطف ایزد متعال

خجسته باد و همایون مبارک و میمون

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند موشح در مدح خواجه امام محمد بن محمد

 

ای چو گل در باغ دین خشبوی و نورانی جمال

لفظ تو چون حاسدت بشنید شد چون لاله لال

لشکر خلق تو تا آورد سوی خلق رخ

یمن در اسم صبا شد یسر در نام شمال

همتت را در نیابد گر فلک گردد بساط

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند موشح در مدح خواجه امام محمد بن محمد

 

عشق خوبان این چنین باشد نه مه داند نه سال

هر کجا عشق آمد آنجا نه خرد ماند نه مال

آفتاب شرق و غرب آن سرور نیکو نهاد

کز جمال روی خوب او بود مه را جمال

نیک وقت از نام او شد صبح و شام و روز و شب

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند موشح در مدح خواجه امام محمد بن محمد

 

عشق خوبان این چنین باشد نه مه داند نه سال

هر کجا عشق آمد آنجا نه خرد ماند نه مال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۶ - در جواب حضرت خضر علیه السلام گوید

 

مگر آن بخت یابم از اقبال

کافکنم رخت در جهان کمال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۸ - در جواب عقل «‌و سقیهم ربهم شراباً طهورا»

 

روزگاری برای قوت عیال

باز می‌داردم زکسب کمال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۰ - فی الشکایه

 

بس‌از ان وصف زلف و طره‌وخال

بس از این هرز گفت وگوی محال‌!

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۳ - وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ

 

خلقتت برد کوی استکمال

همتت راست سو‌ی استدلال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

 

قادر مطلق ایزد متعال

ذات او را حیات داد و کمال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

 

ساکن بزم او به صف نعال

نفس کل از برای کسب کمال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون

 

ورکمالیست از بها و جمال

عقل کل را کشد به استقبال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۶ - خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین

 

گر بمانی در این جهان صد سال

بی غم و رنج جفت نعمت و مال‌،

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۸ - فصل در اکل و شرب

 

فرخ آن کاختیار او همه سال

عمل صالحست و اکل حلال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۸ - فصل در اکل و شرب

 

لقمه‌ای کم خوری زکسب حلال

به بود از عبادت ده سال

سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۷ - فصل فی ختم الکتاب

 

نظم نغزش زنکته و امثال

سحر مطلق ولی مباح و حلال

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۷