از روزگار داد و فغان ز احتساب او
فریاد از تطاول و از انقلاب او
در کام اشقیا نچکاند جز انگبین
در جام اتقیا همه زهر مذاب او
ای روزگار باتو چه کرده است بوتراب
کافکنده ای به خون همه شیران غاب او
عبّاس و قاسم و علی اکبر حبیب و عون
غلطان به خاک و خون همه از شیخ و شاب او
عبّاس تشنه کام برون آری از فرات
سوی حرم کنی همه سعی و شتاب او
تا سوی تشنگان برد آبیّ و از قضا
تیر قدر به خاک فرو ریزد آب او
دادی به باد گلشن زهرا و تا به حشر
کردی روان ز چشم عزیزان گلاب او
زان صبح شوم آه که در مجلس یزید
بر خاص و عام تافت به شام آفتاب او
بزم یزید و جام شراب و سر حسین
باید ز پاره ی دل زینب کباب او
صغری در اضطراب کنیزیّ و مرتضی
در اضطراب شد به نجف ز اضطراب او
پرسد نبی ز امّت اگر شرح ماجرا
یارب چه می دهند به فردا جواب او
حاشا کسی که بسته به این خاندان بود
ایزد به روز حشر نماید عذاب او
ای آل بوتراب «وفایی» ز شعر خویش
باشد به خاندان شما انتساب او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به ناله و فریاد از مظلومیت خاندان پیامبر اسلام (علیهمالسلام) و ظلمهایی که در تاریخ به آنها رفته، میپردازد. او از روزگار و سختیهایی که بر این خاندان گذشته است، به ستوه آمده و از تشنگی و شهادت فرزندان امام حسین (علیهالسلام) مانند عباس و قاسم و علی اکبر سخن میگوید. شاعر به تصویر کشیدن روزهای عاشورا و درد ناشی از آن، به شرایط سخت کربلا و یزید اشاره میکند و از اضطراب خانواده امام حسین (ع) در آن زمان یاد میکند. در نهایت، او به وفاداری و ارتباط عمیق خود با این خاندان تأکید میکند و به عذاب و حسابرسی الهی برای ظالمین اشاره دارد.
هوش مصنوعی: از زمانه شکایت و ناله میکنم، که از حساب و کتاب او درد و فریاد دارم. از بیادبی و تغییرات او گلهمندم.
هوش مصنوعی: در دل بدخواهان جز شیرینی نمیچکد و در دل نیکان، همه چیز به تلخی میانجامد.
هوش مصنوعی: ای روزگار، با تو چه بلایی آمده است که بوتراب، آن چنان با خشم و شجاعت، بر همه شیران جنگل تاخته است؟
هوش مصنوعی: عباس، قاسم و علی اکبر، حبیب و عون، همه در خاک و خون افتادهاند و اینها نتیجهی رفتار شیخ و جوانان آن زمان است.
هوش مصنوعی: عباس به سمت حرم میرود و در حالی که تشنه است، تمام تلاش و سرعت خود را به کار میبرد تا از آب فرات بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: او به سوی تشنگان آبی میبرد، اما به طور اتفاقی تیر تقدیر باعث میشود که آب او روی زمین بریزد.
هوش مصنوعی: تو باغچه زیبای زهرا را به باد دادی و تا روز قیامت، زیبایی گلاب او را از چشمان عزیزانش روانه کردی.
هوش مصنوعی: از آن صبح ناگوار، افسوس که در مراسم یزید، خورشید او بر همه، خاص و عام، در شام تابید.
هوش مصنوعی: در جشن یزید، با شرابی که در دست دارد و در کنار حسین، دل زینب باید از غم و درد بگدازد.
هوش مصنوعی: صغری به خاطر نگرانیهایش به حالت کنیزی و بندگی درآمد و مرتضی نیز به خاطر این نگرانیها به نجف رفت.
هوش مصنوعی: پیامبر از مردمش میپرسد اگر بخواهد ماجرا را توضیح دهد، خداوند در فردا چه پاسخی به او میدهد؟
هوش مصنوعی: هیچکس که به این خانواده وابسته است، در روز قیامت خداوند او را عذاب نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: ای خانواده بوتراب، شعر وفایی به شما نسبت داده شده است و نشاندهنده وابستگی او به نسل شماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماند بچنگ دشمن پرتاب تاب او
باشد گشاده بر همه ارباب باب او
بر من بتافت یار و بتابم ز تاب او
طاقت نماند پیش مرا با عتاب او
این روی پر ز دره و در خوشاب گشت
از آرزوی دره و در خوشاب او
از رشگ آن نقاب که بر روی او رسد
[...]
کردم سئوال از کرم خواجه حاجتی
بیرون ز وعده ئی نشنیدم جواب او
طبعش بگاه وعده بود راست چون سحاب
با رعد و برق لیک نبارد سحاب او
نی ابر باز میشود از روی آسمان
[...]
آن ترک نیم مست که جان شد خراب او
صد بار سوختیم ز ناز و عتاب او
بر طرف بام اگر مه شبگرد بیندش
شرمنده گردد از رخ چون آفتاب او
من کیستم که بوسه زنم پای دوست کاش
[...]
آمد بهار و لشکر گل در رکاب او
صحرانشین بود سپه بیحساب او
هر نوبهار طفل دبستان گلشنست
هر غنچه ایکه وا شده باشد کتاب او
بلبل بروی گل غزلی را که سر کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.