آمد بهار و لشکر گل در رکاب او
صحرانشین بود سپه بیحساب او
هر نوبهار طفل دبستان گلشنست
هر غنچه ایکه وا شده باشد کتاب او
بلبل بروی گل غزلی را که سر کند
بیدردم ار بدیهه نگویم جواب او
خوش آب و رنگ لاله فزون شد مگر نوبهار
آمیخت خون توبه ما با شراب او
نرگس بلاله بیند و دارد تأسفی
چون سرخوشی که سوخته باشد کباب او
بر شاخ از شکوفه فکندست نوبهار
پیراهن تری که نیفشرده آب او
هر جا که خوشدلی است ز محنت نشانه ایست
بنگر بشاهد گل و نیلی نقاب او
با شرم او کلیم چه سازم که همچو گل
هر چند مست گشت فزون شد حجاب او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای بهار و حضور گلها و طبیعت در این فصل اشاره دارد. بهار به عنوان فصلی سرشار از زندگی و شادابی معرفی میشود و گلها به عنوان نماد شادی و زیبایی در کنار هم آمدهاند. شاعر با بیان اینکه هر غنچهای کتابی از زیبایی است، به هنر و طبیعت اشاره دارد. همچنین، از بلبل و غزلخوانی او و احساساتی چون عشق و شوق سخن میگوید. در ادامه، شاعر به تأثیر شراب و خون توبه بر زندگی و احساسات انسانها پرداخته و به زیباییهای گلها و دلسوزیها اشاره میکند. در نهایت، او به نکتهای مهم درباره خوشدلی و غم ناشی از آن میپردازد و به لحظهای از انس با طبیعت و حجاب ناشی از شوق و زیباییها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: بهار آمد و همراه خود لشکری از گلها آورد که در دشتها و صحراها، به تعداد بسیار زیادی پراکنده بودند.
هوش مصنوعی: هر بار که بهار میآید، کودکی در دبستان مانند گلستانی پر از شکوفه و زیبایی است و هر غنچهای که شکفته میشود، نمایانگر درسهایی است که او آموخته.
هوش مصنوعی: پرندهای خوشآوا بر روی گل نشسته و شعری را میخواند، اما من که احساساتم درد ندارد، اگر نتوانم بهطور بداهه پاسخ او را بدهم، چه رسد به این که بخواهم با او همنوا شوم.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، زیبایی و رنگارنگی گل لاله افزایش یافته است، آیا این زیبایی ناشی از آن نیست که عشق و شراب وجود معشوق با توبهی ما در هم آمیخته شده است؟
هوش مصنوعی: نرگس به زیبایی و شادابی خود نگاه میکند، اما در دلش حسی از ناراحتی و افسوس دارد، مانند کسی که در اوج شادابی، درد و رنج سوختن را تجربه کرده است.
هوش مصنوعی: در بهار، شکوفهها بر روی درختان چیده شدهاند و لباس تازهای بر تن طبیعت پوشیده میشود، در حالی که رطوبت و آب به آنها زندگی میبخشد و جلوهای زیبا ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: هر جا که شادی و خوشحالی وجود دارد، نشانهای از رنج و زحمت هم در آنجا دیده میشود. باید به زیبایی و لطافت آن نگاه کرد، مانند گل و رنگ آبی نیل که برای پوشاندن زخمها و دردها استفاده میشود.
هوش مصنوعی: با شرم او من چه میتوانم بکنم؟ او مانند گلی است که هرچند بیپروا میشود، اما پردهی حجابش بیشتر میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماند بچنگ دشمن پرتاب تاب او
باشد گشاده بر همه ارباب باب او
بر من بتافت یار و بتابم ز تاب او
طاقت نماند پیش مرا با عتاب او
این روی پر ز دره و در خوشاب گشت
از آرزوی دره و در خوشاب او
از رشگ آن نقاب که بر روی او رسد
[...]
کردم سئوال از کرم خواجه حاجتی
بیرون ز وعده ئی نشنیدم جواب او
طبعش بگاه وعده بود راست چون سحاب
با رعد و برق لیک نبارد سحاب او
نی ابر باز میشود از روی آسمان
[...]
آن ترک نیم مست که جان شد خراب او
صد بار سوختیم ز ناز و عتاب او
بر طرف بام اگر مه شبگرد بیندش
شرمنده گردد از رخ چون آفتاب او
من کیستم که بوسه زنم پای دوست کاش
[...]
هر کس شکست طرهٔ پرپیچ و تاب او
زلفش چو مار گشت و درآمد به خواب او
یک بوسه ای که دل طلبد ز آن دهان تنگ
صد بحث می کند لب حاضر جواب او
برکند صبر لنگر سنگین خویش را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.