جلوهٔ روی تو آفتاب ندارد
نشئهٔ ماء تو را شراب ندارد
طرّه مده پیچ و تاب، باز کن از هم
غالیه آنقدر پیچ تاب ندارد
زلف تو بر روی تو بود، عجبی نیست
هر بچه ای ز آتش، اجتناب ندارد
ما همه دیوانهٔ توئیم، که مجنون
روز جزا پرسش و حساب ندارد
پیر و جوان عاشق جمال تو هستند
عشق، تخصّص به شیخ و شاب ندارد
عاشقی آموز از جمال نکویان
عشق بتان، دفتر و کتاب ندارد
عشق تو دل برد یک نظاره که کردم
عشق، مگر شور و انقلاب ندارد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و قدرت جذابیت معشوق اشاره میکند و میگوید که جلوهگری او مانند آفتاب است و شربت او بینظیر. شاعر از معشوق میخواهد که زیباییاش را بیشتر نمایان کند و میگوید که پیچ و تاب زلف او را نباید پنهان کرد. همچنین اشاره میکند که هر انسانی به طور طبیعی از آتش فاصله میگیرد و همه عاشقان به عشق معشوقش دچار دیوانگی هستند. عشق به معشوق نه تنها به سن و سال بستگی ندارد بلکه همه را مجذوب میکند. شاعر از تجربه عاشقی و شور و شوق ناشی از زیبایی آن صحبت میکند و نتیجه میگیرد که عشق به حقیقت عمیقتر از کتابها و دفاتر است.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت تو آنقدر خاص و بینظیر است که مثل خورشید نمیتواند تابش داشته باشد و همچنین خوشی و شور و حال تو مانند شراب نیست که دیگران بتوانند حس کنند.
هوش مصنوعی: قسمت پیچ و خم موها را آزمایش نکن، زیرا گیسوی تو آنقدر تنیده نیست که نتوان آن را باز کرد.
هوش مصنوعی: موهای تو بر چهرهات جلوهای خاص دارد و جای تعجب ندارد که هر فردی مانند بچهای، از خطر آتش دوری نمیکند.
هوش مصنوعی: ما تماماً عاشق و دیوانهٔ تو هستیم، زیرا مجنون در روز قیامت هیچ گونه سوال و حساب و کتابی ندارد.
هوش مصنوعی: همه، چه پیر و چه جوان، به زیبایی تو عاشق هستند و عشق به کسی خاص تعلق ندارد.
هوش مصنوعی: عشق و عاشقپریشی را از زیباییهای دلربا و معشوقان بیاموز، زیرا این احساس زیبا نیازی به نوشتن و ثبت کردن در دفتر و کتاب ندارد.
هوش مصنوعی: محبت تو با یک نگاه دل مرا ربود. آیا عشق تنها برای ایجاد هیجان و تحول نیست؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پایه حسن تو آفتاب ندارد
مایه ی زلف تو مشکناب ندارد
مستی چشم خوش تودید چو نر گس
گفت که دارد خمار و خواب ندارد
ساغر لاله نمونه دهن توست
[...]
تاب جمال تو آفتاب ندارد
با خم زلفت بنفشه تاب ندارد
کرد دلم شب خوش خیالت ازیراک
دیده درین عهد چشم خواب ندارد
غمزهٔ خود را به آب چشم جلا ده
[...]
رتبه خال تو مشک ناب ندارد
نقطه شک حسن انتخاب ندارد
سینه بی داغ آب وتاب ندارد
خانه بی روزن آفتاب ندارد
فکر عمارت غبار خاطر جمع است
[...]
تاب رخش، ماه و آفتاب ندارد
بی سبب این چرخ پیچ و تاب ندارد
چهره گلگونه دار آب ندارد
زآنکه گل آتشی گلاب ندارد
نامه پرشکوه ام نداشت جوابی
[...]
کشتن عاشق اگر عِقاب ندارد
لیک به این قدر هم ثواب ندارد
هست حسابی به کار و روز جزایی
کار نگویی که تو حساب ندارد
خوی به رخ تست یا گلاب چکیده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.