اگرچه رند و خراب و گدای خانه به دوشم
گدائی در عشقت به سلطنت نفروشم
اگرچه چهره به پشت هزار پرده بپوشی
توئی که چشمه نوشی من از تو چشم نپوشم
چو دیگجوش فقیران بر آتشم من و جمعی
گرسنه غم عشقند و عاشقند به جوشم
خراش سینه مگو، سیم ساز عاشق زخمی
که سینهها بخراشد به زخمههای خروشم
به نیش ناوک مژگان بسازمش به امیدی
که لعل لب بچشاند مذاق چشمهٔ نوشم
فلک خمیده نگاهش به من که با تن چون دوک
چگونه بار امانت نشانده اند به دوشم
نه شمعی و نه چراغی در این سراچهٔ چشمم
نه پیکی و نه پیامی بر این دریچهٔ گوشم
کشیده کار به جایی که نام دیو، سلیمان
گرم نه دست به خاتم، چه سود از اینکه بکوشم
چرا سبوکش دُردیکشان عشق نباشم
مگر نه رندِ خرابات پیرِ بادهفروشم
چنان به خمر و خمار تو خوابناکم و مدهوش
که مشکل آورد آشوب رستخیز به هوشم
صلای عشق به گوشم سروش داده به طفلی
هنوز گوش به فرمان آن صلای سروشم
تو شهریار بیان از سکوت نیم شب آموز
گمان مبر که گرم لب تکان نخورد خموشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان حال و روز خود در عشق میپردازد. او با وجود اینکه رند و خیالی است، ولی عشق را با تمام قوا در دل دارد و حاضر نیست گدایی در عشقش را به سلطنتی دیگر بفروشد. شاعر به محبوبش میگوید که هرچند او خود را در پردههای پنهان بپوشاند، همچنان فرشتهای است که قلب او را تسخیر کرده است. او عشق را به یک دیگ جوشان تشبیه میکند که فقیران را در آتش میسوزاند و خود را در حال خروش و درد میبیند. همچنین از بیخبری و سردرگمیاش در عشق میگوید و به نالهها و زخمهایش اشاره میکند. شاعر در نهایت به عشق و فراق اشاره کرده و میگوید که در این زمین کج و در حالتی روحانی، هیچ چیز نمیتواند او را از یاد محبوبش بازدارد. عشق برای او آنقدر عمیق است که حتی با وجود درد و رنج، هنوز در جستجوی وصال و درک عشق است.
هوش مصنوعی: با اینکه من انسانی آواره و گدا هستم، اما به خاطر عشق تو حاضر نیستم این وضعیت را به مقام و ثروت تبدیل کنم.
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که چهرهات را با پردههای مختلف بپوشانی، در نهایت تو همان کسی هستی که روح و خاطر من را تسخیر کردهاید و من هرگز از تو روی برنمیگردانم.
هوش مصنوعی: من به مانند دیگی هستم که بر آتش میجوشد و این در حالی است که من و جمعی از گرسنگان در حسرت عشق هستیم و عاشقانه به انتظار میگذرانیم.
هوش مصنوعی: نگو که سینهام آسیب دیده است، چرا که ساز عاشقی هستم که با نواهای پرخشدم، سینهها را میخراشد.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت چشمانش، میخواهم خود را به خطر بیندازم، با این امید که لبهایش طعم خوشی را به من بچشاند.
هوش مصنوعی: نگاه آسمان به من خمیده است و من با بدنی مانند دوکی، چطور میتوانم این بار سنگین مسئولیت را بر دوش بگذارم؟
هوش مصنوعی: در این خانهٔ چشم من نه نوری هست و نه روشنایی، و در این گوش من هم نه پیامی میآید و نه خبری وجود دارد.
هوش مصنوعی: کار به جایی رسیده که نام دیو و سلیمان دیگر هیچ کمکی نمیکند. اگر دست به خاتم بزنم (که نماد قدرت و حکمت است)، چه فایدهای خواهد داشت که در این شرایط تلاش کنم؟
هوش مصنوعی: چرا نباید عاشق carefree زندگی کنم، در حالی که من یک رند هستم و از عطر و لذتهای شراب لذت میبرم؟
هوش مصنوعی: من آنقدر تحت تاثیر شراب و حالت مستی تو هستم که حتی روز قیامت هم نمیتواند مرا به هوش آورد.
هوش مصنوعی: صدای عشق به من رسیده و مانند یک پیامآور به من خبر داده که هنوز هم به دل نوزادانهام گوش میدهم و از آن پیام پیروی میکنم.
هوش مصنوعی: تو یعنی کسی که در فن بیان و سخنوری مهارت داری، از سکوت و آرامش شبها بیاموز. فکر نکن که چون لبهایم حرکت نمیکند، در سکوت هستم و چیزی نمیگویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
[...]
رسید نغمهای از بادهنوشی تو به گوشم
که چون خُم می و چون نایِ نی به جوشوخروشم
کجاست نرمی و کیفیتی و نشئهٔ عشقی
که مینخورده از آنجا برون بَرَند به دوشم
ز خامکاری تدبیر خود فتاده به خنده
[...]
هزار جهد بکردم که سرّ عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسّرم که نجوشم
به عرض جوهر طاقت درین محیط خموشم
که من ز بار نفس چون حباب آبله دوشم
سپند مجمر یأسم نداشت سرمهٔ دیگر
تپید ناله به کیفیتی که کرد خموشم
ز بس به درد تپیدن گداختم همه اعضا
[...]
ربود دوش چنان باده وصال تو هوشم
که تا صباح قیامت خراب باده دوشم
بحشر هم عجب از جور یار نیست که چون نی
برآورد چو زخاکم درآورد بخروشم
نه خود بحرف تو گویا شوم که شوق تو باشد
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.