گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیر شهرستانی

فهمیده چشم شوخ تو حال خراب ما

غوغای ناز تا چه کند با حجاب ما

از عشق خاکسار به جایی رسیده ایم

ماییم آسمان و دل است آفتاب ما

افسانه هرزه دردسر خویش می دهد

بیداری خیال کسی برده خواب ما

چون طفل موج رام فراغت نگشته ایم

گردیده مهد راحت ما اضطراب ما

ما جمع و خرج خویش ندانیم غیر شکر

این است اگر ز ما طلبد کس حساب ما