شد عمرها که از نظر افتاده خواب ما
رنگ پریده می شکند آب و تاب ما
پیچیده است حلقهٔ زلفش بر آن میان
گویا ز ماه بسته کمر آفتاب ما
آمد رقیب و باده کشید و خبر کشید
خوش توبه ها شکست ز بوی شراب ما
پیوسته سر دهد به هوای نگاه او
با بحر اتحاد ندارد حباب ما
حشر از میانه نامهٔ ما را برون فکند
شد جمع، خاطر از گنه بی حساب ما
ما عاشقیم هر که به تقلید دم زند
باشد گناه در پی امر صواب ما
آن شعله خو مزاج ندانم چه می کند
آتش فکنده در جگر دل کباب ما
از خط دور عارض و از حلقه های زلف
بر ماه بسته است کمر، آفتاب ما
کوتاه سیر، عمر سعیدا و راه دور
بیهوده نیست در پی جانان شتاب ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، احساسات عمیق عاشقانه و ناپایداری زندگی را با زبانی زیبا و پرمغز بیان میکند. شاعر از غیبت محبوب و تأثیر آن بر زندگیاش سخن میگوید و به رنگپریدگی و شکستخوردگی حس و حالش اشاره می کند. او به پیچیدگی عشق و جذابیت زلف محبوب اشاره کرده و از رقیبی که در زندگیاش آمده و بادهنوشی کرده، صحبت میکند. شاعر همچنین به گناه و عشقِ او اشاره می کند و ابراز میکند که عشق او را به سوزش میاندازد. در نهایت، شاعر به تأثیر زمان و تلاش بیهوده در جستجوی محبوب اشاره میکند و در عین حال بر عشق و شتاب به سوی جانان تأکید دارد.
هوش مصنوعی: سالها سپری شده که خواب ما از دیدها دور مانده است و حالا رنگ و بوی زندگیمان کمرنگ و شکننده شده است.
هوش مصنوعی: زلف او به دور میانش پیچیده است و به نظر میرسد که از زیبایی ماه، کمر آفتاب را بستهاند.
هوش مصنوعی: رقیب آمد و مشغول نوشیدن شد و بوی شراب ما را حس کرد، به همین خاطر توبههای خوب ما شکسته شد.
هوش مصنوعی: همواره دل با عشق او میتپد و مانند حبابی که نتواند در دریا غوطهور شود، از اتحاد با او عاجز است.
هوش مصنوعی: روز قیامت نامهٔ عمل ما را از وسط خارج کردند و جمعیت زیادی دور ما جمع شدند، در حالی که ما به خاطر گناهان بیشمار خود، نگران و دلشکسته بودیم.
هوش مصنوعی: ما عاشق هستیم و هر کسی که بخواهد فقط به تقلید از ما حرف بزند، در واقع مرتکب خطا شده است و به دنبال راه درست نمیرود.
هوش مصنوعی: شعلهای که بهخود قانع است، نمیدانم چه کار میکند، آتش را در دل ما گداخته و ما را به کبابی تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: آفتاب ما به خاطر زیبایی چهره و زلفهای معشوق، به دور آن دور شده و مانند حلقههای زلف او به مهار درآمده است.
هوش مصنوعی: زندگی کوتاه و خوشبختی ما در پی اهدافی دور و دشوار بیهوده نیست، زیرا شتاب ما در جستجوی شخص محبوب خود معنا دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شد بی صفا ز خاک سیه کاسه آب ما
آخر به رنگ ظرف برآمد شراب ما
از اشک تلخ ما کف خاکی نگشت سبز
نگرفت دست هیچ سبویی شراب ما
ما با خیال روی تو در خواب رفته ایم
[...]
تا کی بود ز راه خطا، پیچ و تاب ما
یارب کجاست هادی راه صواب ما
آتش زدیم و چون پر پروانه سوختیم
حرف خطا، به آب نرفت از کتاب ما
عالم ز کفر همچو دل شب سیاه شد
[...]
فهمیده چشم شوخ تو حال خراب ما
غوغای ناز تا چه کند با حجاب ما
از عشق خاکسار به جایی رسیده ایم
ماییم آسمان و دل است آفتاب ما
افسانه هرزه دردسر خویش می دهد
[...]
ای محو رنگ و روی تو جان خراب ما
پروانه چراغ تو مرغ کباب ما
از سنگ سرمه زیر سر ماست بالشی
ای شوخ چشم آمده یی تا به خواب ما
موی سفید پخته کند حرص خام را
[...]
پرکرده جرو لایتجزاکتاب ما
در انتظار نقطه کم است انتخاب ما
هردم زدن به وهم دگر غوطه میزنیم
توفان ندارد افت موج سراب ما
گردی دگر بلند نمیگردد از نفس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.