خطی کو را نه حسن است و نه ترتیب
نه در اعراب او فتح است و نه ضم
همه تفصیل او اجمال تحقیق
همه توحید او تحقیق اعظم
کسی برخواند این خط معما
که در عالم نه خود بیند نه عالم
نه آغارش شود مانع نه انجام
نه ابلیسش حجاب آید نه آدم
نه از کفرش بود اندیشه نه از دین
نه اندیشه ز فردوس و جهنم
برای آفرینش باشدش سیر
نه نامحرم بود با او نه محرم
مبرّا باشد از هر بود و نابود
مجرد باشد از هر کم
چو سید را مسلم نیست این درد
ندانم تا که را باشد مسلم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی از وجود و معرفت میپردازد که در آن، همه چیز از قیدهای معمولی، نظیر حسن و ترتیب، پیروی نمیکند. نویسنده به یک خط و الفبا اشاره میکند که معانی عمیقتری دارد و تنها کسانی میتوانند به آن بپردازند که از خود و جهان فراتر رفتهاند. در این حالت، نه به کفر و دین فکر میشود و نه به بهشت و جهنم، بلکه تنها مسیر آفرینش و سیر در آن مطرح است. این حالت از هر گونه محدودیت و تغییر مبراست و فردی که به این درک رسیده، ممکن است درد و رنجهای دنیوی را درک نکند.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره به این دارد که نوشتار یا خطی که مورد نظر است، نه زیبایی و نه نظم خاصی دارد. همچنین، در اعرابگذاری آن نه علامت فتحه وجود دارد و نه علامت ضمه، به عبارت دیگر، این خط بینظم و مبهم است و فاقد ویژگیهای مطلوب نوشتاری است.
هوش مصنوعی: تمام جزئیات او در کلیت خود جمع است و همه پژوهشها در مورد او، به اوج یکتایی و یگانگی میرسند.
هوش مصنوعی: کسی که راز این نوشته را درک کند، میبیند که در این دنیا نه خود را میتواند بشناسد و نه جهان را.
هوش مصنوعی: نه آغاز کار او مانع است و نه پایان آن، نه شیطان مانع میشود و نه انسان.
هوش مصنوعی: نه از کفر و دینش چیزی به ذهنش رسیده، نه به فکر بهشت و جهنم بوده است.
هوش مصنوعی: برای خلق کردن، باید به مسیر خود ادامه دهد، نه کسی که با او آشنا نیست و نه کسی که به او نزدیک است.
هوش مصنوعی: خالص و پاک است از هر نوع وجود و عدم، و از هر چیزی که ممکن است کمبود داشته باشد، آزاد و مستقل است.
هوش مصنوعی: به معنای این است که اگر شخصی (سید) از این درد و مشکل خود مطمئن نیست، نمیتوانم بفهمم که این درد متعلق به چه کسی است و دیگران چطور میتوانند درک کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به پاکی سید فرزند آدم
به نیکی رهنمای خلق عالم
درین محنت سرای شادی و غم
که گاهی ماژ باشد گاه ماتم
غمم غم بی و همراز دلم غم
غمم همصحبت و همراز و همدم
غمت مهله که مو تنها نشینم
مریزا بارک الله مرحبا غم
چو دانستم که گردندهست عالم
نیاید مرد را بنیاد محکم
پس آن بهتر که ما در وی مقیمیم
شبان و روز با هم مست و خرم
مرا زان چه که چونان گفت ابلیس
[...]
مبارک باد و میمون باد و خرم
همایون خلعت سلطان عالم
بلی خود خلعت سلطان بهرحال
مبارک باشد و میمون و خرم
ترا بیرون ز تشریف شهنشاه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.