گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

منم آن رند عاشق مطلق

که انا الحق همی زنم بر حق

زورق اندر محیط نیست عجب

عجبست این محیط در زورق

لیس فی الدار غیره دیار

اوست معشوق عاشق مطلق

دیده از غیر حق فرو بستیم

تا گشودیم رمز این مغلق

ظاهر و باطن تو ای سید

ظاهرت خلق گیر و باطن حق

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
انوری

دوش سرمست آمدم به وثاق

با حریفی همه وفا و وفاق

دیدم از باقی پرندوشین

شیشه‌ای نیمه بر کنارهٔ طاق

می چون عهد دوستان به صفا

[...]

میبدی

و أنت لما ولدت اشرقت ال

ارض و ضاءت بنورک الافق‌

فنحن فی ذلک الضیاء و فی ال

بنور و سبل الرّشاد نحترق

جمال‌الدین عبدالرزاق

ای بانصاف خواجه آفاق

وی بتحقیق از بزرگان طاق

عدل تو دیو ظلم را لاحول

جود تو زهر فقر را تریاق

ملکی در جهان شرع رسول

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه