آب چشمم دم به دم از دل روایت میکند
قصهٔ جانم به سوز دل حکایت میکند
عاشق مستیم و عقل از خانه بیرون کردهایم
در به در میگردد و از ما شکایت میکند
دست ما بگرفت آن سلطان و ما را برگرفت
پادشاه عادل و ما را حمایت میکند
در ازل بنواخت ما را همچنانی تا ابد
لطف او پیوسته یا ما این عنایت میکند
پیر ما عشق است و دعوت میکند ما را به می
مرشد عشق است و ارشاد و هدایت میکند
شاه ما ساقی میخواران بزم وحدت است
عاشقانه رند را نیکو رعایت میکند
مطرب عشاق ما مستانه میگوید سرود
نعمت الله این غزل از وی روایت میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق، حالتی مستی و ارتباط عمیق با معشوق است. شاعر از احساسات درونی خود میگوید و نشان میدهد که عشق او را به سوز و گداز میاندازد. او از وجود پادشاهی عادل و مهربان سخن میگوید که به او و دیگر عاشقان حمایت میکند. در ادامه، شاعر به عشق به عنوان مرشد و هدایتکننده اشاره میکند و میگوید که شاهان و ساقیان بزم عشق به خوبی از عاشقان مینگرند. در نهایت، شاعر به مطرب عشق اشاره میکند که نغمهها و سرودهای عاشقانه را میسازد و این غزل را از او روایت کرده است. در کل، شعر نمایانگر دلباختگی و سرمستی عاشقانه است.
هوش مصنوعی: چشمانم همواره از دل خبر میدهند و احساسات درونم را به نمایش میگذارند؛ آنها داستان عشق و درد جدایی را بازگو میکنند.
هوش مصنوعی: ما در عشق به حالتی مسحور و سرمست درآمدهایم و به قدری غرق در احساسات شدهایم که عقل خود را از دست داده و آن را از خود دور کردهایم. در این حال، عقل ما هرجا میرود و در طلب ماست، از ما گله و شکایت میکند که چگونه اینگونه بیخیال و سرگشته شدهایم.
هوش مصنوعی: آن پادشاه عادل ما را زیر حامیّت خود گرفت و دست ما را به مهربانی در دست خود گرفت.
هوش مصنوعی: در آغاز، خداوند با مهربانی به ما توجه کرد و این محبت و لطف او تا همیشه ادامه دارد.
هوش مصنوعی: پیر مغان ما را به عشق دعوت میکند و در این مسیر، مرشد عشق به راهنمایی و هدایت ما میپردازد.
هوش مصنوعی: پادشاه ما، مانند ساقی در میخانه، محفلی برای عشق و دوستی فراهم کرده است و با دقت از علاقهمندان و شیفتگان به هنر و محبت مراقبت میکند.
هوش مصنوعی: موسیقیدان عشق با شور و حال در حال نواختن آهنگی است که درباره نعمتهای الهی صحبت میکند و این شعر به نوعی از او نقل شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه بدر از روی خورشیدم حکایت میکند
وین سخن در جان اهل دل سرایت میکند
گرچه میخواهد که ریزد چشم مستش خون دل
زلفش از روی کرم چندین حمایت میکند
شهر دل معمور میدارد شه عشقش ولی
[...]
آن که از اوضاع خود دایم شکایت میکند
خاطر دشمن فزون از خود رعایت میکند
میشود سرحلقه روشندلان روزگار
هرکه چون چشم آشنایی را رعایت میکند
نیست ایمن از گزند شوخ چشمان جهان
[...]
پیش خود تا فکر نفع بینهایت میکند
کارفرما کارگر را کی رعایت میکند
ماه نو با روی پر خون شفق را کن نگاه
کان ز داس و دست دهقانان حکایت میکند
فوری از نای وزیر آید نوای راضیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.