آن که از اوضاع خود دایم شکایت میکند
خاطر دشمن فزون از خود رعایت میکند
میشود سرحلقه روشندلان روزگار
هرکه چون چشم آشنایی را رعایت میکند
نیست ایمن از گزند شوخ چشمان جهان
عاشق مسکین که اظهار شکایت میکند
ابر احسان میکند در خاک تیغ برق را
باد دستی خرمن ما را هدایت میکند
کارفرمای غضب را خشم میسوزد نخست
بعد از آن در دیگران گرمی سرایت میکند
نور خود را بر زمین هرگز نماند آفتاب
عشق صائب عاقبت دل را هدایت میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی وضعیت انسانی میپردازد که به طور مداوم از اوضاع خود ناراضی است و به همین دلیل به دشمنی خود بیشتر میافزاید. شاعر تأکید میکند که کسی که به دیگران توجه و احترام میگذارد، میتواند در جامعه شکوفا شود. همچنین، بیانگر این است که هیچ کسی از آسیبهای زندگی در امان نیست و عشق و محبت در نهایت میتواند هدایتگر دلها باشد. در نهایت، به این نکته اشاره میشود که احساسات و رفتارهای منفی ابتدا خود فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و سپس به دیگران سرایت میکند.
هوش مصنوعی: کسی که همیشه از وضعیت خود نارضایتی دارد و شکایت میکند، در واقع بیشتر از آنچه که هست، به خاطر دشمنان خود مراقبت و احتیاط میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیگران احترام بگذارد و به چشمان آشنای خود توجه کند، میتواند در میان افراد روشنفکر و با فهم روزگار جایگاه ویژهای پیدا کند.
هوش مصنوعی: آدمهای عاشق همیشه در خطر آسیب از نگاههای بازیگوش دیگران هستند، حتی اگر از درد و رنج خود شکایت کنند.
هوش مصنوعی: ابر به زمین نیکی میکند و برق را در خاک پنهان میسازد، همچنین باد به ما کمک میکند تا محصولمان را بهتر مدیریت کنیم.
هوش مصنوعی: خشم و ناراحتی ابتدا در دل صاحب این خشم شعلهور میشود و سپس این حس منفی به اطرافیان او نیز منتقل میشود و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: آفتاب عشق همیشه در قلب انسان میدرخشد و راه را به او نشان میدهد. این نور همیشه بر زمین نمیماند، اما عشق میتواند دل را به سمت راست هدایت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آب چشمم دم به دم از دل روایت میکند
قصهٔ جانم به سوز دل حکایت میکند
عاشق مستیم و عقل از خانه بیرون کردهایم
در به در میگردد و از ما شکایت میکند
دست ما بگرفت آن سلطان و ما را برگرفت
[...]
ماه بدر از روی خورشیدم حکایت میکند
وین سخن در جان اهل دل سرایت میکند
گرچه میخواهد که ریزد چشم مستش خون دل
زلفش از روی کرم چندین حمایت میکند
شهر دل معمور میدارد شه عشقش ولی
[...]
پیش خود تا فکر نفع بینهایت میکند
کارفرما کارگر را کی رعایت میکند
ماه نو با روی پر خون شفق را کن نگاه
کان ز داس و دست دهقانان حکایت میکند
فوری از نای وزیر آید نوای راضیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.