از احد احمد آشکارا شد
هم به احمد احد هویدا شد
در شهادت احد کمر بربست
میم احمد ز غیب پیدا شد
آن یکی در عدد ظهوری کرد
صد عدد از یکی مهیا شد
قطره و بحر و جو همه آبند
ما نگوئیم قطره دریا شد
موج بحریم و عین ما آب است
نتوان گفت ما که از ما شد
آفتاب وجود رو بنمود
ذرهٔ کاینات در وا شد
آمد و شد حقیقتاً خود نیست
به مجاز است کآمد و یا شد
خم می خوش خوشی به جوش آمد
راز سر بسته آشکارا شد
نعمت الله پرده را برداشت
مشکلاتی که بود حل واشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بوستان با سپهر همتا شد
که پر ز شعری و ثریا شد
کوه چون تکیه گاه خسرو گشت
دشت چون بزمگاه دارا شد
باد رنگ ابر نقشبندی کرد
[...]
جاه یوسف ز چاه پیدا شد
نفس دانا ز عقل گویا شد
چمن باغ پر ثریا شد
خار و خارا عقیق و مینا شد
پیر گشته شد جهان ، ز سعی بهار
بنگر از سر چگونه برنا شد ؟
باغ خرم نبود ، خرم گشت
[...]
شب من زین حدیث یلدا شد
رشته صبرِ بنده یکتا شد
بر زمین یاریی کرا باشد
کاسمان را به تیشه بتراشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.