هرکه باشد بندهٔ او درجهان سلطان شود
خوش بود جانی که مقبول چنان جانان شود
روی او در دیدهٔ ما آفتاب روشن است
این چنین نوری کجا از چشم ما پنهان شود
هرچه آید در نظر نقش خیال او بود
لاجرم در حسن خوبان عقل ما حیران شود
ما ز دریائیم و با ما هر که بنشیند دمی
گرچه باشد قطرهای در بحر ما عمان شود
مشکل حل است و حل مشکلات عالمست
حل این مشکل تو را در مجلس رندان شود
گنج معنی هر که می خواهد بیاید همچو ما
عارفانه ساکن کنج دل ویران شود
نعمت الله حاصل عمر حیاتست ای عزیز
خوش بود گر حاصل عمر عزیزت آن شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان نکاتی درباره عشق و خضوع در برابر معشوق میپردازد. شاعر میگوید هر کس که در عشق خداوند بنده و مطیع او باشد، در این دنیا به مقام بلندی دست مییابد. زیبایی و نور face معشوق به حدی است که نمیتوان آن را از دیده پنهان کرد. همه چیز در عالم به تصویر عشق او برمیگردد و عقل انسان در مقابل زیباییهای او حیران میشود. شاعر همچنین به این نکته اشاره میکند که هر کسی که با او همنشینی کند، از دریای وجود او بهرهمند خواهد شد. حل مشکلات دنیا نیز در جمع رندان و اهل معرفت ممکن است. در پایان، شاعر به ارزش زندگی و خوشبختی اشاره دارد و میخواهد که عمر انسان در یافتن معانی عمیق و دوست داشتن سپری شود.
هوش مصنوعی: هر کس که در دنیا بنده و پیرو او باشد، به مقام پادشاهی میرسد. روحی که در نظر محبوب مورد قبول باشد، خوشبخت است.
هوش مصنوعی: چهره او برای ما همچون آفتابی درخشان است و چنین نوری هرگز نمیتواند از دید ما پنهان بماند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در فکر آدمی بیفتد، تصویر خیال اوست. بنابراین، در زیباییهای خوبان، عقل ما به شدّت متحیر میشود.
هوش مصنوعی: ما از دریا آمدهایم و هر کسی که لحظهای با ما بنشیند، حتی اگر به اندازه یک قطره در دریا کوچک باشد، میتواند به اندازه عمان بزرگ شود.
هوش مصنوعی: مشکلات حل شده و برای مشکلات دیگر نیز راهکارهایی وجود دارد. این مشکل تو در جمع افراد زیرک و با تجربه آسان میشود.
هوش مصنوعی: هر کس که به دنبال حقیقت و عمق معنایی است، باید مانند ما با دلی آگاه و سرشار از عشق، در گوشهای از دل خود سکونت کند؛ زیرا این سکونت باعث تجلی معنای واقعی میشود و میتواند دل را از ویرانی نجات دهد.
هوش مصنوعی: ای عزیز، نعمتهای الهی نتیجه عمر و زندگی ماست. بهتر است که نتیجه عمر ارزشمند تو نیز چیزی همانند این نعمتها باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه رخسارش همی در غالیه پنهان شود
زلف مشکینش همی بر لاله شادروان شود
دردم آن روی است و درمانم هم از دیدار او
دیده ای دردی که در وی بنگری درمان شود
نه شگفتست ار بگردد زلف جانان جانور
[...]
دل بدو دادم که جان از روی او شادان شود
جان من هست او سزد گر دل فدای جان شود
گر بر او نازد دل و جان نیست طرفه زان کجا
دل سوی دلبر گراید جان سوی جانان شود
چون گل خندانش رخ چون لاله نعمانش لب
[...]
گر چه شاخ میوه دار آرایش بستان شود
هم دی اصل چشم زخم ملک تابستان شود
از کمال هیچ چیزی نیست شادی عقل را
زان که کامل بهر آن شد چیز تا نقصان شود
شاخها از میوهها گر گشت چون بی زه کمان
[...]
چون نهان و آشکارا نزد تو یکسان شود
صحبتت پیوسته گردد، خدمتت آسان شود
آفتابت راست گردد رو نماید بی قفا
ذرهای سایه نماند، هرچه خواهی آن شود
اینت اقبال و سعادت، اینت بخت و روزگار
[...]
گاه آن آمد که عالم جمله باغستان شود
صحن بستان از خوشی چون روضه رضوان شود
نرگس رعنا زمستی سر نهد بر پای سرو
غنچه را لب از خواص زعفران خندان شود
زلف سنبل را بیفشاند صبا مشاطه وار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.