گاه آن آمد که عالم جمله باغستان شود
صحن بستان از خوشی چون روضه رضوان شود
نرگس رعنا زمستی سر نهد بر پای سرو
غنچه را لب از خواص زعفران خندان شود
زلف سنبل را بیفشاند صبا مشاطه وار
و از دم عنبر نسیمش سایه بخش جان شود
ابر نیسانی برسم دایگی طفل باغ
از برای شیر دادن جمله تن پستان شود
آتش رخسار گل گردد فروزان ز آب ابر
طبع باد از امتزاج خاک مشک افشان شود
گر صبا زین دست خیزد زود باشد کز خوشی
عرصه گلشن چو بزم خسرو ایران شود
خسرو جمشید فر والا نظام ملک و دین
آنکه دین و ملک ازو با رونق و سامان شود
و آنکه ساز لشکر منصور او را هر بهار
تیغها روید ز بید و غنچه ها پیکان شود
و آنکه در هیجا چو گردد غرق تیرش در کمان
جان و تن اعدای او را ترکش و قربان شود
هر که بیند روز کین در رزمگه جولان او
داستان پور دستان پیش او دستان شود
وقت زر پاشی و گاه درفشانی دست او
رشک باد اندر خزان و ابر در نیسان شود
گر کفش را ابر گویم این سخن من بنده را
پیش هر صاحب کمالی موجب نقصان شود
فیض دست اوست این کزوی حیات عالمیست
رشحه ابر است آن کو مایه طوفان شود
تیغ گوهر دار او ترسد که بخشد گوهرش
در دل تاریک دشمن بهر آن پنهان شود
از سبک سنگی عزمش گر زمین یابد اثر
آسمان وش با گرانی باعث دوران شود
روز حزمش آسمان با آن سبکروحی که هست
حمل یابد از گرانی با زمین یکسان شود
در مکارم هر بنا کان همت رادش نهد
چار رکن آن مشید زین چهار ارکان شود
گر جهانگیری تواند کرد شاه اختران
آن بود روزیکه او را بنده فرمان شود
شهریارا کمترین بندگان ابن یمین
چون بدرگاه تو روز بار مدحت خوان شود
گر نسیم شعر او بر خاک حسان بگذرد
جان حسان تا قیامت واله و حیران شود
تیر گردون گر تواند گفت شعرش را جواب
از ترفع مسند او ذروه کیوان شود
گر چه اینرا شعر میخوانند لیکن گوهریست
کز لطافت خجلت صد گوهر عمان شود
اینچنین گوهر خصوصا در مدیح چون توئی
عقل نپسندد گر اینسان کاسد و ارزان شود
تا ز دور آسمان و قرب و بعد آفتاب
گاهگاهی همچو گوی و گاه چون چوگان شود
باد گردان در خم چوگان حکمت همچو گوی
هر سری کز بالش فرمان تو گردان شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای طبیعی و عظمت پادشاهی خسرو جمشید اشاره دارد. شاعر در توصیف باغ و گلها، تصویرهای دلانگیزی از طبیعت را به تصویر میکشد و از راز و رمز پیوستگی عالم و انسانیّت سخن میگوید. او به خصوصیتهای نیکو و فرمانروایی بینظیر خسرو جمشید میپردازد، که دین و ملک را با رونق و سازندگی اداره میکند. وصف جنگاوری و شکوه لشکر او نیز در این شعر گنجانده شده است. در نهایت، شاعر از قدرت و شکوه کلام خود میگوید و از تأثیر اشعارش بر دلها و عقلها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: گاهی پیش میآید که تمام عالم مانند یک باغ سرسبز و زیبا میشود و فضای آن به قدری شاداب و دلنشین میگردد که یادآور بهشت میشود.
هوش مصنوعی: گل نرگس زیبا سرش را روی پای سرو میگذارد و غنچه با لبخندی شاداب ناشی از خواص زعفران میخندد.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به آرامی زلفهای سنبل را میپراکند و مانند آرایشگری ماهر، عطر خوش عنبر را به همراه میآورد که جان را تازه و پر انرژی میکند.
هوش مصنوعی: ابر نیسانی به مانند مادری در حال شیر دادن به باغ و درختانش است. او سرشار از رحمت و نعمت، به مانند پستانی برای تنوع و رشد گیاهان عمل میکند.
هوش مصنوعی: رنگ و زیبایی چهره گل به دلیل بارش باران درخشان میشود و با ترکیب خاک و عطر مشک، عطر دلپذیری به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر نسیم ملایمی برخواهد خواست، به زودی با شادمانی، فضای گلشن همانند مهمانی باشکوه خسرو ایران خواهد شد.
هوش مصنوعی: خسرو جمشید، پادشاه بزرگ و برجستهای است که با وجود او، دین و پادشاهی از رونق و نظم برخوردار میشوند.
هوش مصنوعی: کسی که در فرماندهی لشکر منصور است، هر بهار با روییدن شمشیرها از درخت بید و جوانهها به مانند پیکانها به میدان میآید.
هوش مصنوعی: کسی که در میدان جنگ با تیر و کمان روبرو میشود، جان و جسمش در معرض خطر قرار میگیرد و در نهایت ممکن است جان خود را فدای این تلاش کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که روز نبرد را ببیند و در میدان جنگ فعال باشد، داستانها و یادگارهای او مانند داستانهای پور دستان در نظر دیگران خواهد بود.
هوش مصنوعی: زمانی که او طلا میپاشد و در زمان دیگر با جلال و شکوه ظاهر میشود، دست او در فصل خزان و بارشهای بهاری میتواند حسادت برانگیز باشد.
هوش مصنوعی: اگر بگویم که کفش مانند ابر است، این حرف من باعث میشود که برای هر کسی که صاحب کمال و آگاهی است، من را کوچک و بیارزش نشان دهد.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که نعمت و برکت زندگی به دست اوست و او منبع حیات و انگیزهای برای جهان است. همانطور که بارانی که از ابر میریزد میتواند باعث طوفان شود، وجود او نیز میتواند تحولی بزرگ ایجاد کند.
هوش مصنوعی: او از ترس اینکه جواهرش را در دل تاریک دشمن نگذارد، خنجری با جواهر در دست دارد و به خاطر همین، در سایه پنهان میشود.
هوش مصنوعی: اگر کسی با عزم و اراده قوی به سمت هدفی برود، میتواند حتی زمین را تحت تأثیر قرار دهد و با تلاشش، آسمانی مانند رویایی را به وجود آورد که به خاطر فشاری که میآورید، به دوران و تغییرات منجر شود.
هوش مصنوعی: در روزی که احتیاط و دقت حاکم باشد، آسمان با همان سبکی که دارد، میتواند با سنگینی زمین برابر شود.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به بهترین شکل ممکن بنا و سازهای را بیافریند، باید همت و اراده قوی داشته باشد. این اراده همچون چهار پایهای است که اساس آن بنا را محکم میسازد و بدون این چهار پایه، آن سازه پایدار نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر کسی بتواند دنیا را تحت سلطه خود درآورد، آن روز روزی خواهد بود که بنده خداوند اطاعت او را بپذیرد.
هوش مصنوعی: شهریار، من کوچکترین خدمتگزاران ابن یمین هستم و در روزی که تو را ستایش میکنم، مانند یک ستاره درخشان در محضر تو قرار میگیرم.
هوش مصنوعی: اگر نسیم شعر او بر خاک حسان بوزد، جان حسان تا ابد شگفتزده و شیفته خواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر چرخ روزگار بتواند به شعر او پاسخ دهد، مقام او به قدری بالا خواهد بود که به قله کیوان خواهد رسید.
هوش مصنوعی: هرچند این را شعر مینامند، ولی در واقع مانند گوهری است که به خاطر لطافتش باعث شرمندگی بسیاری از گوهرهای باارزش دیگر میشود.
هوش مصنوعی: چنین گوهر باارزشی مانند تو را نمیتوان با عقل مقایسه کرد، زیرا اگر به این صورت بیارزش و ارزان شود، عقل آن را نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: از دور میتوان مشاهده کرد که آسمان و موقعیت آفتاب در نزدیکی و دوری به گونهای است که گاهی مانند توپ حرکت میکند و گاهی هم مانند میله چوگان.
هوش مصنوعی: باد مانند گوی کوچکی است که در سرای حکمت در چرخش است و به فرمان تو هر لحظه تغییر جهت میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه رخسارش همی در غالیه پنهان شود
زلف مشکینش همی بر لاله شادروان شود
دردم آن روی است و درمانم هم از دیدار او
دیده ای دردی که در وی بنگری درمان شود
نه شگفتست ار بگردد زلف جانان جانور
[...]
دل بدو دادم که جان از روی او شادان شود
جان من هست او سزد گر دل فدای جان شود
گر بر او نازد دل و جان نیست طرفه زان کجا
دل سوی دلبر گراید جان سوی جانان شود
چون گل خندانش رخ چون لاله نعمانش لب
[...]
گر چه شاخ میوه دار آرایش بستان شود
هم دی اصل چشم زخم ملک تابستان شود
از کمال هیچ چیزی نیست شادی عقل را
زان که کامل بهر آن شد چیز تا نقصان شود
شاخها از میوهها گر گشت چون بی زه کمان
[...]
چون نهان و آشکارا نزد تو یکسان شود
صحبتت پیوسته گردد، خدمتت آسان شود
آفتابت راست گردد رو نماید بی قفا
ذرهای سایه نماند، هرچه خواهی آن شود
اینت اقبال و سعادت، اینت بخت و روزگار
[...]
هرکه باشد بندهٔ او درجهان سلطان شود
خوش بود جانی که مقبول چنان جانان شود
روی او در دیدهٔ ما آفتاب روشن است
این چنین نوری کجا از چشم ما پنهان شود
هرچه آید در نظر نقش خیال او بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.