هر چه می بینی همه انوار اوست
صورت و معنی ما آثار اوست
دل به او دادیم و او دلدار ماست
خوشدلی باشد که او دلدار اوست
خسته ای کو دُرد دردش می خورد
نوش جانش باد کان تیمار اوست
چیست عالم سایه بان حضرتش
کیست آدم مخزن اسرار اوست
عاشقی کز عشق او دارد حیات
زندهٔ جاوید و برخوردار اوست
غیر او هرگز نه بیند یار غار
چون توان دیدن که از اغیار اوست
نعمت الله باده می نوشد مدام
این چنین کاری همیشه کار اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کیست کو نه تشنهٔ دیدار اوست
تا به چوب و سنگ غرق کار اوست
در حریم آشنائی یار اوست
هرچه غیر حق بود زنار اوست
دل،که دایم روز و شب در کار اوست
لاجرم مستغرق دیدار اوست
کیست دلدار آن که دلها دار اوست
جمله جانها مخزن اسرار اوست
ای خنک آن جان که زاری کار اوست
اندرین ره عجز و ذلت یار اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.