گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

خانهٔ دل ز غیر خالی کن

ترک این خلوت خیالی کن

از علی ولی ولایت جو

هم ولایت فدای والی کن

بندهٔ خادم علی می باش

فخر بر جملهٔ موالی کن

باش مولی حضرت مولی

منصب خویش نیک عالی کن

در حرم گر تو را نباشد راه

مسکن خود در آن حوالی کن

جام گیتی نما به دست آور

نظری کن در او و حالی کن

باطنا با جلال خوش می باش

ظاهر خویش را جمالی کن

آفتاب از چه ماه می طلبی

بر در سیدم هلالی کن

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
نظامی

راه خویش از غبار خالی کن

عزم درگاه لایزالی کن

عراقی

از شواغل دماغ خالی کن

خیز و سودای لاابالی کن

اوحدی

لوح نفس از خیال خالی کن

پر ازین نقش لایزالی کن

هلالی جغتایی

نظری جانب هلالی کن

دلش از مهر غیر خالی کن

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه