مست و رند و لاابالی در جهان افتادهایم
بر در میخانهٔ خمار سر بنهادهایم
جامهای خسروانی خوردهایم اندر الست
تا نپنداری که ما امروز مست بادهایم
بر در سلطان عشقش چون گدایان سالها
بر امید وعدهٔ دیدار او استادهایم
ما به بدنامی اگر چه ننگ خلق عالمیم
جز به نام صانع بیچون زبان نگشادهایم
ساکن میخانهایم و عشق میورزیم فاش
فارغ از پیر و مرید وخرقه و سجادهایم
نعمت اللهیم و در اقلیم عالم مُهروار
بر در و دیوار و بام خاص و عام افتادهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به حالت مستی و بیاعتنایی خود اشاره میکند و میگوید که در دنیایی گرفتار آمدهاند. آنها بر در میخانه نشسته و به عشق و امید دیدار معشوق شان مشغولند، هرچند ممکن است به دلیل رفتارشان مورد سرزنش قرار گیرند. شاعر خود را در میخانهی عشق معرفی میکند و تاکید میکند که از سنتهای معمول و ظاهری دوری کرده است. در نهایت، زندگیشان را پر از عشق و شعف توصیف میکند و به زیباییهای عالم اشاره مینماید.
هوش مصنوعی: ما بیپروا و خوشحال در این دنیا زندگی میکنیم و در جلوی میخانهای که پر از بیم و غم است، سر را پایین آوردهایم.
هوش مصنوعی: ما در عالم پیش از تولد، نوشیدنیهای سلطنتی را چشیدهایم تا فکر نکنی که امروز به خاطر شراب مست شدهایم.
هوش مصنوعی: سالهاست که همچون گدایان در درگاه عشق او ایستادهایم و منتظر دیدار او هستیم.
هوش مصنوعی: اگرچه ما به خاطر بدنامیهایمان در نظر مردم دنیا رسوا هستیم، اما تنها به خاطر حقیقت و وجود خالق، هیچگاه زبان به بدگویی باز نکردهایم.
هوش مصنوعی: ما در یک میخانه زندگی میکنیم و به عشق میپردازیم، بیخیال از قوانین و مراسم مذهبی و طریقتها هستیم.
هوش مصنوعی: ما در دنیای خود از نعمتهای الهی برخورداریم و مانند نور ماه، این نعمتها بر در و دیوار و بام، برای همه مردم روشن و نمایان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما کلاه خواجگی اکنون ز سر بنهادهایم
تا که در بند کلهدوزی اسیر افتادهایم
صد سر ار زد هر کلاهی کو همی دوزد ولیک
ما بهای هر کله اکنون سری بنهادهایم
او کلاه عاشقان اکنون همی دوزد چو شمع
[...]
بر شکال دولت آبادست و ما بیبادهایم
دامن دولت که ساقی باشد از کف دادهایم
دانه تسبیح بیآبست، کی بر میدهد
ما چه بیحاصل به دام زهد خشک افتادهایم
قلعهها از دولت شاه جهان مفتوح شد
[...]
گرچه ما از دستبرد دشمنان افتادهایم
ما ز بهر جنگ از سر تا به پا آمادهایم
در طریق بندگی، روزی که بنهادیم پای
بر خلاف نوع خواهی یک قدم ننهادهایم
افترایی گر به ما بستند ارباب ریا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.