ما دم از عشق در قدم زده ایم
پیش از این دم ز عشق دم زده ایم
کاف کن در کتاب کون نبود
که خیالش به جان رقم زده ایم
غم نداریم از همه عالم
شادی عشق جام جم زده ایم
مطرب بزم باده نوشانیم
ساز عشاق زیر و بم زده ایم
حرف عشقش نوشته ایم به جان
دفتر عقل را قدم زده ایم
در طریقی که نیست پایانش
عاشقانه بسی قدم زده ایم
از وجود و عدم مگو سید
که وجود و عدم به هم زده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و تجربههای عاشقانهاش سخن میگوید. او میگوید که همیشه در پی عشق بوده و خود را وقف آن کرده است. با اشاره به اینکه غم و اندوهی از دنیا ندارد، او شادی عشق را در زندگیاش یافته است. شاعر به موسیقی و هنری که از عشق به دست آورده اشاره میکند و میگوید که حرفهای عاشقانه را با عشق نوشته است. او همچنین به مسیر بیپایان عاشقی اشاره میکند و در نهایت بیان میکند که بحث وجود و عدم را نیز در عشق به هم زده است، نشان از ژرفنگری او در موضوع عشق و وجود.
هوش مصنوعی: ما درباره عشق صحبت کردهایم و قدم گذاشتهایم، این کار را قبل از این نیز انجام دادهایم.
هوش مصنوعی: در کتاب وجود هیچ اشارهای به او نیست، اما ما به خاطر خیال او بر دل و جان خود اثر گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: ما از تمامی دردها و غمهای جهان بینیازیم، زیرا عشق و شادی را مانند جام جمشید به دست آوردهایم.
هوش مصنوعی: ما در محفل بادهنوشان مشغول خوشگذرانی هستیم و آهنگ عشق را با نغمههای متنوع نواختهایم.
هوش مصنوعی: ما عشق او را با تمام وجود در دل خود ثبت کردهایم و از روی عقل و دانش خود برایش قدم برداشتهایم.
هوش مصنوعی: ما در راهی بیپایان قدم گذاشتهایم که پر از عشق و احساس است.
هوش مصنوعی: وجود و عدم را به هم آمیختهایم، پس درباره آن صحبت نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما که در راه غم قدم زده ایم
بر خط عافیت رقم زده ایم
تا به طوفان عشق غرقه شدیم
بر سر نه فلک قدم زده ایم
قدمی کو به راه عشق شتافت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.