در خرابات مغان مست و خراب افتادهایم
توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتادهایم
عاشقان را همدم جامیم و با ساقی حریف
فارغیم و در دهان شیخ و شاب افتادهایم
دیدهٔ ما تا خیال روی او در خواب دید
گوشهای بگزیدهایم و خوش به خواب افتادهایم
گر نه فصل هجر میخوانیم این گفتار چیست
ور نه بحث وصل داریم از چه باب افتادهایم
ما ز پا افتادهایم افتادگان را دست گیر
کز هوای جام می در اضطراب افتادهایم
تا ز سودای سر زلفش پریشان گشتهایم
مو به مو چون زلف او در پیچ و تاب افتادهایم
نعمت الله در کنار و ساغر می در میان
بر در میخانه مست و بی حجاب افتادهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در خرابات مغان مست و خراب افتادهایم
توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتادهایم
در خیال آن که بنماید خیال او به خواب
نقش بستیم آن خیال و خوش به خواب افتادهایم
در به دست زلف او دادیم و در پا میکشد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.