چه شوخیست که در چشم پر فتن داری؟
چه شیوه است که در زلف پر شکن داری
تو ای رقیب، چه میخواهی از من بیدل
که در میانه همین قصد جان من داری
حدیث خسرو وشیرین به دور تو گم شد
که عاشقان بلاکش چو کوهکن داری
تو خون گرفته چه آئی بکوی او هر دم؟
مگر چو من هوس خون خویشتن داری؟
ببرد شیوه چشمت . . . دل شاهی
هنوز تا تو در این شیوهها چه فن داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه التفات به خار و خس چمن داری
که عار و ننگ ز نسرین و یاسمن داری
تمام سحر و فسونی به دلفریبی خلق
چه احتیاج به زلف و رخ و ذغن داری
مگر تلافی ما در دلت گذشته که باز
[...]
تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری
ز آب و آینه، چون عکس، پیرهن داری
ز من مپرس که این دلشکستگی ز کجاست
ز خود بپرس که چشمان دلشکن داری
مکن به ماه من ای آفتاب همچشمی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.