چه التفات به خار و خس چمن داری
که عار و ننگ ز نسرین و یاسمن داری
تمام سحر و فسونی به دلفریبی خلق
چه احتیاج به زلف و رخ و ذغن داری
مگر تلافی ما در دلت گذشته که باز
هزار عربده با خوی خویشتن داری
خورند خون همه اعضا ز ذوق شمشیرت
مگر به خاطر خود فکر قتل من داری
نشاط و عیش ببزم تو خوشه چینانند
که می قدح قدح و گل چمن چمن داری
چه دوستیست به آن سنگدل رضی دیگر
چه دشمنیست که با جان خویشتن داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی تمایلات انسانی و روابط عاطفی پرداخته است. شاعر از معشوقهاش میپرسد که چرا به چیزهای بیارزش (خار و خس) میپردازد، در حالی که زیباییها (نسرین و یاسمن) در دسترس است. او اشاره میکند که زیبایی و جذابیت واقعی به دلفریبی و فریبندگی درونی برمیگردد و نه به زینتهای ظاهری. شاعر همچنین به این نکته میپردازد که آیا نگرانی درباره روابط گذشتهاش وجود دارد که حالا به خودآزاری میانجامد. در نهایت، او به تناقضات دوستی و دشمنی اشاره میکند و میپرسد که چه نوع دوستی با آن سنگدل وجود دارد و چرا فردی باید با جان خود دشمنی کند. در کل، شعر به ماهیت عشق و پیچیدگیهای آن اشاره دارد.
هوش مصنوعی: چرا به گیاهان بیارزش چمن توجه میکنی در حالی که از گلهای زیبا و با ارزش چون نسرین و یاسمن شرمنده و خجالتزدهای؟
هوش مصنوعی: تمام جذابیت و سحر و جاذبهای که انسانها به خاطر زیبایی و فریبندگی به وجود میآورند، نیازی به مو و چهرهی زیبا و زیبایی ظاهری ندارد.
هوش مصنوعی: شاید در دل تو این اندیشه باشد که ما را تلافی کنی، به همین خاطر هنوز هزار بار با خودت درگیر و پرخاشگری میکنی.
هوش مصنوعی: همه اعضای بدنم به خاطر لذت شمشیرت خون میخورند، مگر اینکه به خاطر خودت در فکر کشتن من باشی.
هوش مصنوعی: لذت و شادی در زندگی از آن کسانی است که در دل به خوشیها مشغولند و همواره در حال نوشیدن شراب و بهرهبرداری از زیباییهای گل و چمناند.
هوش مصنوعی: دوستی که دل سنگی دارد، چه سودی دارد، و دشمنی که با جان خود سر سازش ندارد، چه معنایی دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه شوخیست که در چشم پر فتن داری؟
چه شیوه است که در زلف پر شکن داری
تو ای رقیب، چه میخواهی از من بیدل
که در میانه همین قصد جان من داری
حدیث خسرو وشیرین به دور تو گم شد
[...]
تو آن گلی که ز چشم و دلم چمن داری
ز آب و آینه، چون عکس، پیرهن داری
ز من مپرس که این دلشکستگی ز کجاست
ز خود بپرس که چشمان دلشکن داری
مکن به ماه من ای آفتاب همچشمی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.