چشم تو خورد باده و من در خمار از آن
آن غمزه کرد شوخی و من شرمسار از آن
بیمار عشق را ز مداوا چه فایده
فارغ شو ای طبیب، که بگذشت کار از آن
چون دور لاله، عهد جوانی گذشت و ماند
در سینه داغهای کهن یادگار از آن
آغشته شد به خون شهیدان عشق، خاک
وین گل نمونه ای است به هر نوبهار از آن
شاهی، وفا مجوی ز اهل زمانه هیچ
چون کس نشان نداد در این روزگار از آن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تأثیر عشق و زیبایی بر خود صحبت میکند. او به خاطر نگاه زیبای معشوق، دچار احساسات عمیق و خمار شده و از شرم و غمزههای او خجالت میکشد. شاعر به بیفایده بودن درمان عشق اشاره میکند و میگوید که دیگر کاری از دست طبیب گذشته است. همچنین، او به یادگارهای دردناک عشق و داغهای قدیمی در دل خود اشاره میکند. طبیعت عشق را به خون شهیدان آغشته میداند و در نهایت، از ناامیدی از وفاداری در زمانهای که هیچ وفایی دیده نمیشود، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: چشم تو باده را نوشید و من در حال مستی از آن، تو با یک نگاه بازیگوشی کردی و من از این موضوع شرمنده شدم.
هوش مصنوعی: به کسی که در عشق بیمار است، درمان کردن فایدهای ندارد. ای پزشک، دست از درمان بردار، زیرا دیگر کار از این مسائل گذشته است.
هوش مصنوعی: زمانی که دوران جوانی سپری شد و لالهها پژمرده گشتند، تنها یادگارهای قدیمی در دل باقی ماند و دردهای کهنه در سینه حس میشود.
هوش مصنوعی: خاک این سرزمین به خون عاشقانی که جانشان را فدای عشق کردهاند آغشته شده است و این گل، سمبل آن عشق است که در هر بهار دوباره جوانه میزند و ظهور میکند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، از اهل زمانه انتظار وفا نداشته باش، چون در این دوران هیچ کس نشانی از وفاداری نشان نداده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما را درون پرآتش و غافل نگار از آن
لعلش شراب کوثر و ما را خمار از آن
گفتم به طول عمر شود کارم از تو راست
جانم رسید برلب و بگذشت کار از آن
روزی به عمر نسبت قد تو کرده ام
[...]
رویت که هست صورت چین شرمسار از آن
نقشی است دقت ید صنع آشکار ازان
تحریر یافت صورت و زلفت ولی هنوز
در لرزه است خامه صورت نگار ازان
بر نخل ناز پرور او هرکه بنگرد
[...]
آن می که هست آّب خضر شرمسار از آن
ساقی بیا و یک دوسه ساغر بیار از آن
این نیم جان که هست مرا سود با منست
گیری بهای نیم نگه گر هزار از آن
گفتی کنم بزخم دگر کار تو تمام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.