ما از حریم وصل تو با خاک در خوشیم
گر جام باده نیست، به خون جگر خوشیم
سامان ما مجو، که در این غصه شاکریم
تدبیر ما مکن، که چنین بیخبر خوشیم
خون خورده ایم دوش و خرابیم بامداد
دیگر مده شراب دمادم، که سر خوشیم
جان از برای تحفه جانان بود عزیز
غافل گمان برد که بدین مختصر خوشیم
شاهی، مقام قرب و کرامت رقیب راست
ما را که رانده اند، ز بیرون در خوشیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس شادی و رضایت در میانه غم و فقدان است. شاعر از وصل به معشوق و ارتباط با او خوشحال است و حتی اگر در شرایط سختی باشد (مانند بینصیب بودن از جام باده)، باز هم شکرگزار است. او با وجود جدایی از معشوق و مشکلاتی که دارد، به طور خاصی از حال خود راضی است و این نشاندهنده عمق احساسات و وابستگی او به معشوق است. شاعر همچنین به این اشاره میکند که مقام قرب و کرامت برای دیگران است، اما او با وجود رانده شدن از درگاه معشوق، همچنان در خوشی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: ما از اینکه به محبت تو تعلق داریم و در نزدیکی تو هستیم خوشحالیم، حتی اگر شراب نباشد و فقط با درد دل شاد باشیم.
هوش مصنوعی: به دنبال سامان و نظم نباش، چون ما در این غصه راضی و شاکریم. تدبیر و برنامهریزی نکن، زیرا ما در این ناآگاهی به خوبی و خوشی زندگی میکنیم.
هوش مصنوعی: ما دیروز شب را با غم و رنج گذراندیم و حالا در صبح بیداریم و خراب و مست هستیم. نکنید امروز دوباره شراب به ما دهید، چون دوباره شاداب و سرحال هستیم.
هوش مصنوعی: جان من به خاطر هدیهای از محبوب ارزشمند است، اما غافل از اینکه به این مقدار کم باید خوشحال باشم.
هوش مصنوعی: ما در خوشی هستیم که رقیب ما، که از مقام و نزاکت شاهی برخوردار است، از جمع ما رانده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.