ما جان بتمنای تو در بیم نهادیم
چون تیغ کشیدی، سر تسلیم نهادیم
پیکان تو چون از دل مجروح کشیدیم
صد بوسه بر آن از پی تعظیم نهادیم
ز استاد ازل عشق بتان یاد گرفتیم
انگشت چو بر تخته تعلیم نهادیم
از فکر جهان فارغ و آزاد نشستیم
تا پای در این ورطه پر بیم نهادیم
هر چند دونیم است ز هجرت دل شاهی
باز آی که ما جمله به یک نیم نهادیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر خاک رهت ما سر تسلیم نهادیم
در عشق قدم از ره تعلیم نهادیم
در اوج شرف راست چو شکل الف آمد
از قد تو شکلی که به تقویم نهادیم
در عشق تو ما از سر و جان جمله گذشتیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.