ما جان بتمنای تو در بیم نهادیم
چون تیغ کشیدی، سر تسلیم نهادیم
پیکان تو چون از دل مجروح کشیدیم
صد بوسه بر آن از پی تعظیم نهادیم
ز استاد ازل عشق بتان یاد گرفتیم
انگشت چو بر تخته تعلیم نهادیم
از فکر جهان فارغ و آزاد نشستیم
تا پای در این ورطه پر بیم نهادیم
هر چند دونیم است ز هجرت دل شاهی
باز آی که ما جمله به یک نیم نهادیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ابراز عشق و ارادت نسبت به معشوق پرداخته است. شاعر از تسلیم خود در برابر عشق سخن میگوید و به تحسین زیباییهای معشوق میپردازد. همچنین، اشاره به یادگیری عشق و آزادی از دغدغههای دنیا دارد. در نهایت، با وجود دوری و هجرت، به امید بازگشت معشوق و تجدید وصال اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ما جان خود را به خاطر عشق تو در خطر انداختیم و وقتی تو به ما حمله کردی، با کمال میل تسلیم شدیم.
هوش مصنوعی: وقتی که پیکان تو را از دل زخمیام بیرون کشیدیم، به نشانه احترام بر آن صد بوسه نثار کردیم.
هوش مصنوعی: از معلم ابدی عشق معشوقان را آموختیم، همانطور که انگشتمان را بر تختهای برای یادگیری گذاشتیم.
هوش مصنوعی: ما از فکر و خیال دنیای بیرون رها شده و آزادانه نشستهایم تا به این دنیای پر خطر قدم بگذاریم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دل شاهی به خاطر هجرت دو نیم شده، آن را بازگردان، چرا که ما همه در یک نیمه به هم پیوستهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر خاک رهت ما سر تسلیم نهادیم
در عشق قدم از ره تعلیم نهادیم
در اوج شرف راست چو شکل الف آمد
از قد تو شکلی که به تقویم نهادیم
در عشق تو ما از سر و جان جمله گذشتیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.