|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر
|
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ
|
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر
|
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور
|
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه
|
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب)
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی خود به معشوقهاش سخن میگوید. او در وصف زیبایی معشوق که به مانند نرگسی مست است، احساسات عمیقش را بیان میکند. او همچنین به حالت گیجی و مختاری اشاره میکند که وجود معشوق برایش ایجاد کرده است. شاعر نمیداند که آیا معشوق در دلش هست یا نیست، اما میفهمد که غیر از عشق به او، هیچ چیز دیگری برایش مهم نیست. در همین حال، او به نفسی که از این عشق گرفته در نهایت به آزادی رسیده است و میگوید که دلش دیگر هرگز به کسی غیر از معشوق نمیپیوندد. شعری است پر از احساسات عاشقانه و تمایل عمیق به وصال.
هوش مصنوعی: دلم را شب گذشته آن گل نرگس زیبا و شگفتانگیز برد. اگر حمایتم نکنی، دیگر از دست میروم.
هوش مصنوعی: چه خوب است که دل من و چشم تو هر دو به یکدیگر توجه کردهاند، در حالی که من دیوانهوار و تو مست هستی.
هوش مصنوعی: نمیدانم که آیا لبهای تو وجود دارند یا نه و نمیدانم که آیا فاصلهام از تو هست یا نیست.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که بدون زبان میگویی و تویی آن که بدون میانجی کار را پیغام میکنی.
هوش مصنوعی: جانم بندهای است آزاد که به خاطر تو در بند تو افتاده است و از خود رهایی یافته است.
هوش مصنوعی: دلهایی که از محبت کسی بریدهاند، دیگر به کسی نمیپیوندند.
هوش مصنوعی: کسی که از کنار خانه تو درخواست کمک کرد، او را به مقام سلطانی رساندند، اما او نخواست در آنجا بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو با جُفتِ عِنینِ خویش پیوَست،
چو شاخِ خُشک، گَشته سروِ او پَست.
چه خوش عیش و چه خرم روزگار است
که دولت عالی و دین استوار است
سخا را نو شکفته بوستان است
امل را نو دمیده مرغزار است
هنر در مد و دانش در زیادت
[...]
چه . . . یر است این ز . . . یر خر زبر دست
که خر چون دید زو، آنگونه بشکست
خر نر را . . . ون در کردم این . . . یر
به سان ماده خر خوابید در غست
چو . . . ادم ماده خر ار، کره بفکند
[...]
فلک را عهد بس نااستوار است
همه کار جهان ناپایدارست
بیا کس کز پی یک روزه راحت
بمانده روز و شب در انتظارست
هوایی دارد و آبی زمانه
[...]
به خود کشتن توان زین خاکدان رست
چنانک آن پیرماهی زافت شست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.