گنجور

 
۱

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰

 

... بلبل همی بخواند در شاخسار بید

سار از درخت سرو مر او را شده مجیب

صلصل به سروبن بر با نغمه کهن

بلبل به شاخ گل بر با لحنک غریب ...

رودکی
 
۲

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۳

 

رودکی چنگ بر گرفت و نواخت

باده انداز کو سرود انداخت

زان عقیقین میی که هر که بدید ...

رودکی
 
۳

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۰

 

صرصر هجر تو ای سرو بلند

ریشه عمر من از بیخ بکند ...

رودکی
 
۴

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۵ - عصا بیار که وقت عصا و انبان بود

 

... بدان زمانه ندیدی که در جهان رفتی

سرود گویان گویی هزاردستان بود

شد آن زمانه که او انس رادمردان بود ...

رودکی
 
۵

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۲

 

... شود سرخ رو در دو گیتی به آور

ایا سروبن در تک و پوی آنم

که فرغند آسا بپیچم به توبر

رودکی
 
۶

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۹ - مادر می

 

... یک صف حران و پیر صالح دهقان

خسرو بر تخت پیشگاه نشسته

شاه ملوک جهان امیر خراسان ...

... از کف ترکی سیاه چشم پریروی

قامت چون سرو و زلفکانش چوگان

زان می خوشبوی ساغری بستاند ...

... خسته گیتی ازو بیابد درمان

با رسن عفو آن مبارک خسرو

حلقه تنگ است هر چه دشت و بیابان ...

... خشم نراند به عفو کوشد و غفران

آن ملک نیمروز و خسرو پیروز

دولت او یوز و دشمن آهوی نالان ...

رودکی
 
۷

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۶

 

... ساق چون سوهان و دندان بر مثال استره

بر کنار جوی بینم رسته بادام و سرو

راست پندارم قطار اشتران آبره

رودکی
 
۸

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۰

 

سپید برف برآمد به کوهسار سیاه

و چون درونه شد آن سرو بوستان آرای

و آن کجا بگوارید ناگوار شده ست ...

رودکی
 
۹

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی

 

... ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان

سرو سوی بوستان آید همی

آفرین و مدح سود آید همی ...

رودکی
 
۱۰

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶

 

گوش توسال و مه برود و سرود

نشنوی نیوه خروشان را

رودکی
 
۱۱

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۶

 

هیچ راحت می نبینم در سرود و رود تو

جز که از فریاد و زخمه ات خلق را کاتوره خاست

رودکی
 
۱۲

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶۴

 

فاخته بر سرو شاهرود بر آورد

زخمه فرو هشت زندواف به تنبور

رودکی
 
۱۳

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰۳

 

سرو بودیم چندگاه بلند

کوژ گشتیم و چون درونه شدیم

رودکی
 
۱۴

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۲۲

 

به سرو ماند گر سو لاله دار بود

به مورد ماند گر مورد روید از نسرین

رودکی
 
۱۵

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳۶

 

از مهر او ندارم بی خنده کام و لب

تا سرو سبز باشد و بار آورد پده

رودکی
 
۱۶

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۷۳

 

سرو است آن یا بالا ماه است آن یا روی

زلف است آن یا چوگان خال است آن یا گوی

رودکی
 
۱۷

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۷

 

آن که نشک آفرید و سرو سهی

وان که بید آفرید و نار و بهی

رودکی
 
۱۸

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج » پاره ۹

 

سر سرو قدش شد باژگونه

دو تا شد پشت او همچون درونه

رودکی
 
۱۹

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶

 

... که بر کشیده شود به ابروان تو ماند

ترا به سرو این بالا قیاس نتوان کرد

که سرو را قد و بالا بدان تو ماند

دقیقی
 
۲۰

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۹ - قصیده

 

پریچهره بتی عیار و دلبر

نگاری سرو قد و ماه منظر

سیه چشمی که تا رویش بدیدم ...

... چنانچون دو رخش همرنگ آذر

بسان سرو سیمین است قدش

ولیکن بر سرش ماه منور ...

دقیقی
 
 
۱
۲
۳
۷۲۴
sunny dark_mode