گنجور

 
۲۱

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - در مدح عین‌الله الناظره امیرالمومنین(ع)

 

... بروی اونگر و سیر صنع داور کن

ایا علی وار شهسوار ملک وجود

بیا و جا بسر منبر پیمبر کن ...

... به عرش می رسد از فرش رودرود رباب

علاج تیر گلوی علی اصغر کن

به دست شمر و سنان گشته اند اسیر بیا ...

صامت بروجردی
 
۲۲

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - قصیده در مدح مظهر العجائب حضرت امیرالمومنین(ع)

 

یا علی افتاد از نو بر سرم سودای تو

شد مصور باز در دل صورت زیبای تو ...

صامت بروجردی
 
۲۳

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در مدح شاه لافتی(ع)

 

... افراد ممکنات بظل لوای تو

آدم ز فیض قرب جوا تو یا علی

شد عاقبت بخیر چو نوح از نوای تو ...

صامت بروجردی
 
۲۴

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - مولودیه در مدح خامس آل عبا(ع)

 

... این ستمها کی روا بر یک تن تنهاستی

از برای کشتنم داغ علی اکبر بس است

تا قیامت حسرت داغش بدل برجاستی ...

صامت بروجردی
 
۲۵

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در مدح قاتل المشرکین امیرالمومنین(ع)

 

... غواص وار در یم دریا شنا کنی

باید علی الدوام به گلزار زندگی

چون عندلیب منقبت مرتضی کنی ...

... یک یک توان سعید و شقی را جدا کنی

سهل است اگر که کار خدایی کند علی

باید ز بندگیش تو کار خدا کنی

ای نفس قدرت احدی یا علی مگر

خوانم تو را خدا ز خدایی ابا کنی ...

... از منقذ بن مره مردود سنگدل

خون علی اکبر خود ادعا کنی

صبر آنقدر که شمر سر سینه حسین ...

صامت بروجردی
 
۲۶

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح قاتل کفار وصی احمد مختار است

 

... چراغ چشم عالم کیست جز نوباوه آدم

علی داماد احمد محرم اسرار یکتایی

نبودی گر وجودش ریشه باور بر هستی ...

... به شهرستان گذارد پا اگر آهوی صحرایی

بروز لافتیٰ الاعلی گردید حق ظاهر

وگرنه بود کی اصلا بروز لا والایی ...

صامت بروجردی
 
۲۷

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲ - (سئوال سلمان از بندار یهودی)

 

... شنید و دید که نزد خدای لم یزلی

گشوده دست دعا کی خدا به حق علی

مرا خلاص ز خوف خطای امت ک ...

... که ای اطاعت تو بر تمام عالم فرض

اگرچه معترفم بر علی و منزلتش

به من زیاده کن از بهر فخر منقبتش ...

... به نزد هر که رسیدی ز من روایت کن

بگو محب علی هر کسی که خواهد بود

اگر مجوس و نصاری و ملحد است و یهود ...

صامت بروجردی
 
۲۸

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه

 

... کریمتر ز کریمان در این ولایت کیست

یکی ز شیعه مولای دین علی ولی

به گفت رو بر سبط نبی حسین علی

روان به جانب مسجد آن جوان عرب ...

صامت بروجردی
 
۲۹

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۵ - حکایت سفینه غلام

 

... اراده کرد که اسب ستم گری تازد

تن حسین علیرا چو توتیا سازد

نمود فضه بر زینب این چنین بنیاد ...

... چرا ز سنگدلی آب بر رخت بستند

ز ماتم علی اکبر دل تو بشکستند

چرا از آدمیان کس نکرد یاری تو ...

صامت بروجردی
 
۳۰

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت

 

... چگونه گشت به کلی ز من فراموشت

به همرهت علی اصغر چرا نیامده است

برادرم علی اکبر چرا نیامده است

تو زنده باشی و باشد عذار من نیلی ...

صامت بروجردی
 
۳۱

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۰ - در عدل انوشیروان

 

... یک کنیزی گفت با آن بی حیا

هذه بنت علی مرتضی

کف بلب آورد مانند شتر

از غضب رگهای گردن کرد پر

گفت دیدی آخر ای دخت علی

حق ز باطل گشت اکنون منجلی ...

... آخر ای کافر چه می گویی جواب

سید سجاد محزون علیل

با عبیدالله بی شرم محیل ...

... کرد از قهر آن پلید نشاتین

حکم بر قتل علی بن الحسین

دید زینب عابد بیمار را ...

صامت بروجردی
 
۳۲

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۳ - در وفات حضرت یوسف(ع)

 

... دل شکسته او را ز قهر پر خون کرد

به طعنه گفت که ای دختر علی برگرد

برو که روی حسین را دگر نخواهی دید ...

صامت بروجردی
 
۳۳

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۴ - در بیان قیامت و گریز به مصیبت

 

... دو دست در لب شط از برای آب افتاد

علی اکبر غمناک و قاسم داماد

کفن به گردن و سرها بدست با فریاد

گرفته حجت کبرای شاه تشنه جگر

به روی دست سر پر ز خون علی اصغر

ز جای ناوک پیکان و خنجر پاره ...

صامت بروجردی
 
۳۴

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۵ - در بیان اذان گفتن بلال

 

... باز رو سوی مدینه دل بی صبر و قرار

گفت روزی به علی فاطمه با درد و ملال

که فتاده بسر من هوس صوت بلال ...

... خواهم از او شنوم نام نکوی پدرم

ز علی کرد بلال از پی تسکین بتول

آخر از کثرت اصرار به ناچار قبول ...

... کاین اسیران که چون شیرند به قید زنجیر

همه هستند ز نسل علی خیبر گیر

آنکه بنمود زن و مرد شما را به جهان ...

... ز پی کینه دیرینه این بد عملی

حالیا وقت تلافی شده از آل علی

جمع گشتند یهودان سیه دل به تمام ...

صامت بروجردی
 
۳۵

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۶ - روایت معراج

 

... کشید صوت اذان قاسم حزین ز جگر

اقامه گفت علی اکبر از برای پدر

ز خوف تیر مخالف که بود در پرواز ...

صامت بروجردی
 
۳۶

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۹ - نازل شدن ملک حضور فخر کائنات

 

... برای شکر شهادت به ذکر بسم الله

گشود لب که علی مت رسول الله

گرفت خون جبین چشم آن عزیز ز من ...

... زمانه تنک چنان بر عزیز زهرا شد

که ناله همدم سکان عرش اعلی شد

هر آنچه خواست که بیرو نکشد خدنک از دل ...

صامت بروجردی
 
۳۷

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۰ - در وضوء گرفتن فخر امم(ص)

 

... نمود آب سرایت ببوته خاری

علی الصباح همان خارگشت بار آور

بسی بلند و تناور به قدرت داور ...

... به حق حجت کبرای شاه تشنه جگر

شهید تیر خدنک جفا علی اصغر

به آبروی تمام مقربان درت ...

... برای توشه راه سعادت ازلی

زیاده ساز ولای علی و آل علی

ز خوف مرگ دل شیخ و شاب ایمن کن ...

صامت بروجردی
 
۳۸

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۱ - در بیان رحلت پیغمبر رحمت(ص)

 

... بگفت بازنشاندم حرارت نارین

صفا و روح فزودم به باغ علین

چو حور کرده مزین رخ از شعف غلمان ...

... تویی حسین و بود جد تو رسول الله

علی بود پدر و فاطمه است مادر تو

ندارم از همگی باک و می برم سر تو ...

صامت بروجردی
 
۳۹

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۲ - در بیان روایت ام حبیبه

 

... کجاست حضرت عباس ماه منظر تو

کجاست قاسم و چو نشد علی اکبر تو

قد کشیده ات اینقدر از چه خم شده است ...

صامت بروجردی
 
۴۰

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۴ - مغلوب شدن خالد بن ولید

 

روایتست که بوبکر دون چو از دغلی

نمود غصب خلافت پس از نبی ز علی

برای تقویت کار آن پلید شریر

نمود زاده خطاب این چنین تقریر

که تا علی به جهان زنده است نزد عوام

به ما خلافت ناحق نباید استحکام

نباید آن که علی را گذاشت مامونش

به اجتماع بباید که ریختن خونش ...

... چرا که گشت ابوبکر بی وفا خایف

که گر علی شود از کارهای او واقف

بود که بازوی سرپنجه یداللهی ...

... مکن اراده به امری که کردمت مامور

پس از نماز علی کرد رو به ابن ولید

زوی حقیقت این امر و نهی را پرسید ...

... نمی نمودی از کشتن تو کوتاهی

شد از روان علی زین سخن بلند خروش

حمیت اسداللهی آمد اندر جوش ...

... گذشت از سر تقصیر خالد بن ولید

دو کس به قتل علی در نماز شد عازم

یکی ست خالد و آن دیگریست بن ملجم ...

... به فرق عم و دامادوی چو تیغ افکند

علی ز ضربت شمشیر وی ز دست افتاد

بر کن اول ارکان دین شکست افتاد ...

صامت بروجردی
 
 
۱
۲
۳
۴
۷
sunny dark_mode