گنجور

 
۱

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۲ - در رثای ابوالحسن مرادی

 

... بر سر خم رفت و جدا شد ز درد

در سفر افتند به هم ای عزیز

مروزی و رازی و رومی و کرد ...

رودکی
 
۲

کسایی » دیوان اشعار » به شاهراه نیاز

 

به شاهراه نیاز اندرون سفر مسگال

که مرد کوفته گردد بدان ره اندر سخت ...

کسایی
 
۳

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲ - در مدح امیر نصر بن سبکتگین

 

... بزیر تخت وقت ارتحالا

امیر اندر سفر هم بسته کرده

سر باد وزان اندر دوالا ...

عنصری
 
۴

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - نیز در مدح امیر نصر بن ناصر الدین

 

... ز جاه تو معروف گشتم چنین

من اندر حضر نام من در سفر

ز مال و ز نام تو دارم همی

هم اندر سفر زاد هم در حضر

هزار آفرین باد هر ساعتی ...

عنصری
 
۵

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در مدح امیر نصر بن ناصر الدین سبکتگین

 

... صبت او چیست گردش فلک است

که نباشد مگر بشغل سفر

ورچه همواره در سفر باشد

سفرش همچنان بود که حضر

کشوری نیست بر زمین که نشد ...

عنصری
 
۶

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... چهار چیز بود در چهار وقت نصیب

خدایگان جهانرا چو کرد رای سفر

چو عزم کرد صواب و چو رای زد توفیق ...

عنصری
 
۷

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - ایضاً در مدح سلطان محمود

 

... تباه و بی مزه و تلخ گردد و بی بر

ز بعد آنکه سفر کرد چون فرود آید

بلطف روح فرود آید و بطمع شکر ...

عنصری
 
۸

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - ایضاً در مدح سلطان محمود

 

... تو چو بحری کاندرو هم نعمتست و هم خطر

از سفر کردن چنان گردی که تا گیتی بود

نام نیک تو نباشد جاودان جز در سفر

هر شبی چندان زمین بری که هر ماهی فلک ...

عنصری
 
۹

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... ازین سبب در عالیش مجمع شعر است

اگر بود بسفر شاه یا بود بحضر

وگر شجاعت گویی چو او نه عنتر بود ...

... ور از بهاطیه گویم عجب فرومانی

که شاه ایران آنجا چگونه شد بسفر

رهی که خاک درشتش چو توده های حسک ...

... که نام او بجهان نوم گشت و طول قصر

حکایت سفر مولتان همی دانی

وگر ندانی تاج الفتوح پیش آور ...

... نه ایمنی بجهان اندرون نه عدل و نظر

ز مهنه نیز سوی اسفرین براند ملک

فکند مر همه را سرنگون بدان محضر ...

عنصری
 
۱۰

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... گه ثبات کوه دارد گاه انگیز غزال

آلت روز شتاب و منزل روز سفر

نزهت روز شکار و قلعۀ روز نزال ...

عنصری
 
۱۱

عنصری » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - در مدح سلطان محمود غزنوی

 

... خرد گشاده زبانست و کلک بسته میان

بیک سفر ملکانرا نبود جز یک فتح

وگر ببود ازو سود بود و بود زیان

سفر یکیست خداوند را و پنجه فتح

کزو نکرد یکی اردشیر و نوشروان ...

عنصری
 
۱۲

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۷۲

 

چگونه گیرد پنجاه قلعۀ معروف

یکی سفر که کند در نواحی لوهر

عنصری
 
۱۳

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۷۳

 

... وز سر حد چین تا به ختن خواهد بود

روزی که ازین سرا کنی عزم سفر

همراه تو هفت گز کفن خواهد بود

ابوسعید ابوالخیر
 
۱۴

ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۴۰

 

بده تو بار خدایا درین خجسته سفر

هزار نصرت و شادی هزار فتح و ظفر ...

ابوسعید ابوالخیر
 
۱۵

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۸ - صفت غلام ورقه و دستوری خواستن از وی به چاره ساختن

 

... به نزدیک ورقه چو دیده عزیز

شده بود آن بنده سوی سفر

که آرد مگر جامه و سیم و زر ...

عیوقی
 
۱۶

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن

 

... ولیکن ترا ای نیازی پسر

همی رفت باید بسوی سفر

بر خال خود شهریار یمن ...

... هم اندر زمان ورقه پرهنر

بسیجید و سازید کار سفر

به چشمش ز خون دل آورد جوش ...

عیوقی
 
۱۷

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۰ - پیمان بستن ورقه و گلشاه

 

... أبا هر و پیمان ببست استوار

ز بهر سفر را بسیجید کار

عیوقی
 
۱۸

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب

 

... وزیر خردمند گفت ای پسر

به بی وقت کردی نشاط سفر

ملک آرزومند روی تو بود ...

عیوقی
 
۱۹

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۴ - رفتن شاه شام به دیدن گلشاه

 

... ازین کار گلشاه بد بی خبر

نه مر ورقه را بد خبر در سفر

همه کار ورقه بد آراسته ...

عیوقی
 
۲۰

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام

 

بگفت این و دادش به شوهر خبر

کجا ورقه کرده ست قصد سفر

بر هر دو آمد سبک شاه شام ...

... یکی خوب مرکب باستام زر

بگفت این بباید ز بهر سفر

غلامی نکو قد و پاکیزه روی ...

... شود تا شود جانم از تن برون

بگفت این و کردش نشاط سفر

نشست از بر باره راه بر ...

عیوقی
 
 
۱
۲
۳
۱۸۰