صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰
تنک بر جان در گلو راه نفس کی می شود
ای خدا این مرغ بیرون از قفس کی می شود ...
... بر طواف خاک کویت دسترس کی می شود
تا سوار توسن طبعی برو صامت براه
داد مقصود دلی با این فرس کی می شود
صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱
... ز بس از دوستان رنجیده قلب زودرنج من
که دیگر راه و رسم یاری از اغیار می خواهد
به محض ادعا کی حق شناسی می شود ثابت ...
صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۵۸
... زیر دست و تیر آن ابرو کمان هم می کنم
عاشقانش سودها دیدند و من در راه او
جای سود از بهر این سودا زیان هم می کنم ...
صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱
... کس ندانست که خاصیت گمنامی چیست
ما در این راه به همراهی عنقا ماندیم
همه کس معتکف کوی فنا شد صامت ...
صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹
خوش به حال آن که روز بی کسی یارش تو باشی
در شب هجران ز راه لطف غمخوارش تو باشی
عالمی اندر خم زلفت گرفتار امام ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲ - (سئوال سلمان از بندار یهودی)
... فکند بر سر من سایه قبه از نور
به طول و عرض ز راه خیال واسع تر
گذشته وسیع فزایش ز حد و مد بصر ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳ - رفتن حضرت اباعبدالله الحسین به دیدن امام حسن(ع)
... علم نمود قد خود چو شاخه شمشاد
چو سرو سوی سرای حسن به راه افتاد
رسید چون بدر حجره برادر خویش ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۵ - حکایت سفینه غلام
... روانه بود چو اندر پناه خور قمری
ز طی راه شدی خسته هر که از اصحاب
به دوش خود بگرفتی غلام از او اسباب ...
... ز لطف ایزدی اندر جزیره ای افتاد
بطی راه میان جزیره پویا شد
که از برابروی شیری آشکارا شد ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۷ - آمدن بشیر از جانب یوسف به خدمت یعقوب
... ندا رسید به یوسف ز خالق ذوالمن
که نزد باب گرامی فرست پیراهن
که از فراق تو آن پیر نا صبور شده ...
... بشیر یافت که آن پیر زن چه می گوید
کدام راه از این اضطراب می پوید
بگفت غم مخور ای زن که من بشیر توام ...
... ز هوش رفت و ز فریاد و ناله شد خاموش
بشیر در بر یعقوب برد پیراهن
نمود دیده ز دیدار پیرهن روشن ...
... ز حال اهل و عیال حسین تشنه جگر
روایت است که آمد بشیر چون از راه
پیاده شد به سر تربت رسول الله ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر
روایت است که چون عترت رسول الله
سوی مدینه رسیدند با خروش ز راه
خمیده زینب بی غمگسار گشت روان ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۱ - خواب دیدن ناصرالدین شاه قاجار در نجف اشرف
... محرمان راز را آواز کرد
داد فرمان همرهان راه را
بر کنند آن خیمه و خرگاه را ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۲ - در وصف غلام سیاه حضرت سیدالساجدین
... خضر سرگردان آب جوی او
راه اسکندر رخ دلجوی او
ساخته رب اللیالی و الدهور ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۴ - در بیان قیامت و گریز به مصیبت
... بود مقدمه آن قوه را به شیون و شین
شهید راه خدا حضرت امام حسین
ز نشیه می سر بازی وفا سر مست ...
... شده است عرصه محشر به امتانم تنگ
شوند فاطمه و مصطفی بهم همراه
کنند روی شفاعت به سوی عرش اله ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۶ - روایت معراج
... گهی نظر به در خیمه سوی زینب داشت
به سجده بود سر آن شهید راه خدا
که از قفا سر او را نمود شمر جدا ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۸ - نامه نوشتن فاطمه صغرا به پدر
... همیشه با تن تبدار و اشک و ناله و آه
به راه کرببلا مانده بود چشم به راه
به فکر اینکه رسد از پدر به او خبری ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۹ - نازل شدن ملک حضور فخر کائنات
... ز ام سلمه چو احوال مصطفی پرسید
پی جواب شه تشنه راه چاره ندید
برای آنکه به امر نبی شتاب کند ...
... گرفت خون جبین چشم آن عزیز ز من
برای اخذ همان خون گرفت پیراهن
چو دامنش ز پی اخذ خون روان گردید ...
... شهاد ز بهر شهادت کنون که سر دادی
به راه امت عاصی سر و پسر دادی
کنی به تخت شفاعت چو جا تو ای سرور ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۰ - در وضوء گرفتن فخر امم(ص)
... زد هر دیده حق بین خویش پوشیدند
چسان به راه خدا جان و سر فدا نکنم
به وعده ای که به حق کرده ام وفا نکنم ...
... که امتان نبی را غریق رحمت کن
به شاه راه طریق هدی هدایت کن
برای توشه راه سعادت ازلی
زیاده ساز ولای علی و آل علی ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۱ - در بیان رحلت پیغمبر رحمت(ص)
... جناب فاطمه در پشت در نمود کدار
از راه کوفتن در نمود استفسار
جواب داد که ای خانواده عصمت ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۲ - در بیان روایت ام حبیبه
... به پیش محملی و کافریش در دنبال
هر آن یتیم که کندی نمودی اندر راه
رخش ز صدمه سیلی یکی نمود سیاه ...
... به حال وی دل ام حبیبه بی حد سوخت
ز جای جست و به همراه چند قرص از نان
گرفت و از پی آن طفل زار گشت روان ...
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۷ - قضیه حضرت خلیل با نمرود
... چو رو سوی بیت المقدس نمود
ز قبطی شهی بر سر راه بود
ز ملکش هر آن کسی که کردی عبور ...
... نمودم به صندوق او را نهان
بدو گفت عشار سر کن تو راه
که بایست رفتن بر پادشاه ...