صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۹- آیات ۴۰ تا ۴۱
... تا نگردد ابن عم شاه رجم
بعد از این در ما ندارد راه رجم
پس بپوشیدیم آن حکم از کتاب ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۰- آیات ۴۲ تا ۴۵
... مهر بغی اعنی فجور از اخذ و جلب
گفت صادقع هر چه از راه حرام
بر کف آید سحت باشد بالتمام ...
... پس بیایند ار تو را اهل کتاب
بینشان کن حکم از راه صواب
یا بگردان روی و رد کن تا روند ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۱- آیات ۴۶ تا ۴۹
و قفینٰا علیٰ آثٰارهم بعیسی ابن مریم مصدقا لمٰا بین یدیه من التورٰاة و آتینٰاه الإنجیل فیه هدی و نور و مصدقا لمٰا بین یدیه من التورٰاة و هدی و موعظة للمتقین ۴۶ و لیحکم أهل الإنجیل بمٰا أنزل اللٰه فیه و من لم یحکم بمٰا أنزل اللٰه فأولٰیک هم الفٰاسقون ۴۷ و أنزلنٰا إلیک الکتٰاب بالحق مصدقا لمٰا بین یدیه من الکتٰاب و مهیمنا علیه فاحکم بینهم بمٰا أنزل اللٰه و لاٰ تتبع أهوٰاءهم عمٰا جٰاءک من الحق لکل جعلنٰا منکم شرعة و منهٰاجا و لو شٰاء اللٰه لجعلکم أمة وٰاحدة و لٰکن لیبلوکم فی مٰا آتٰاکم فاستبقوا الخیرٰات إلی اللٰه مرجعکم جمیعا فینبیکم بمٰا کنتم فیه تختلفون ۴۸ و أن احکم بینهم بمٰا أنزل اللٰه و لاٰ تتبع أهوٰاءهم و احذرهم أن یفتنوک عن بعض مٰا أنزل اللٰه إلیک فإن تولوا فاعلم أنمٰا یرید اللٰه أن یصیبهم ببعض ذنوبهم و إن کثیرا من النٰاس لفٰاسقون ۴۹
و از پی در آوردیم بر اثرهاشان عیسی پسر مریم را در حالی که تصدیق کننده بوده از آنچه پیش از اوست از توریة و دادیم او را انجیل که در آن هدایتی است و نوری و تصدیق کننده است مر آنچه را باشد میان دو دستش از توریة و هدایت و پندیست از برای پرهیزکاران ۴۶ و باید حکم کنند اهل انجیل بآنچه فرو فرستاد خدا در آن و کسی که حکم نکرد بآنچه فرستاد خدا پس آن گروه ایشانند فاسقان ۴۷ و فرستادیم بتو کتاب را براستی باور دارنده مر آنچه باشد میان دو دستش از کتاب و نگهبانست بر آن پس حکم کن میانشان بآنچه فرو فرستاده خدا و پیروی مکن مرادهای ایشان را بمیل از آنچه آمد فرا از حق از برای هر یک گردانیدیم از شما شریعتی و راه روشنی و اگر خواستی خدا هر آینه کردمی شما را امتی واحد و لیکن تا بیازماید شما را در آنچه داد شما را پس پیشی گیرید یکدیگر را بخوبیها بسوی خداست مرجع شما همه پس خبر می دهد شما را بآنچه بودید در آن اختلاف می کردید ۴۸ و آنکه حکم کن میانشان بآنچه فرو فرستاد خدا و پیروی مکن خواهشهای ایشان را و بترس از ایشان که بفتنه اندازندت از برخی آنچه فرو فرستاد خدا بتو پس اگر برگردند پس بدان که جز این نیست که می خواهد خدا که برساند ایشان را ببرخی گناهانشان و بدرستی که بسیاری از مردمان هر آینه فاسقند ۴۹
وز پی آنها که بودند انبیا ...
... در میان هر گروهی از شما
شرع و راهی وضع فرمودیم ما
مر شما کاهل کتاب از ایزدید ...
... از تناسب تا که باشد برخلاف
مر شریعت در لغت شد راه آب
دین به وی تشبیهش آمد بر صواب ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۲- آیات ۵۰ تا ۵۴
أ فحکم الجٰاهلیة یبغون و من أحسن من اللٰه حکما لقوم یوقنون ۵۰ یٰا أیها الذین آمنوا لاٰ تتخذوا الیهود و النصٰاریٰ أولیٰاء بعضهم أولیٰاء بعض و من یتولهم منکم فإنه منهم إن اللٰه لاٰ یهدی القوم الظٰالمین ۵۱ فتری الذین فی قلوبهم مرض یسٰارعون فیهم یقولون نخشیٰ أن تصیبنٰا دٰایرة فعسی اللٰه أن یأتی بالفتح أو أمر من عنده فیصبحوا علیٰ مٰا أسروا فی أنفسهم نٰادمین ۵۲ و یقول الذین آمنوا أ هٰؤلاٰء الذین أقسموا باللٰه جهد أیمٰانهم إنهم لمعکم حبطت أعمٰالهم فأصبحوا خٰاسرین ۵۳ یٰا أیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی اللٰه بقوم یحبهم و یحبونه أذلة علی المؤمنین أعزة علی الکٰافرین یجٰاهدون فی سبیل اللٰه و لاٰ یخٰافون لومة لاٰیم ذٰلک فضل اللٰه یؤتیه من یشٰاء و اللٰه وٰاسع علیم ۵۴
آیا پس داوری نادانی پیش را می جویید و کیست نیکوتر از خدا بداوری از برای گروهی که یقین می کنند ۵۰ ای آن کسانی که گرویدید مگیرید یهود و ترسایان را دوستان برخیشان دوستان برخی اند و هر که دوست دارد ایشان را از شما پس بدرستی که از ایشانست بدرستی که خدا هدایت نمی کند گروه ستمکاران را ۵۱ پس می بینی آنان را که در دلهاشان مرض است می شتابند در ایشان می گویند می ترسیم که برسد ما را گزند بدی پس شاید خدا که آورد گشایش یا فرمانی از نزدش پس کردند بر آنچه نهان داشتند در تنهاشان پشیمانان ۵۲ و گویند آنان که گرویدند آیا این گروه آنانند که سوگند خوردند بخدا سخت ترین سوگندهاشان که ایشان با شمایند ناچیز شد کردارهاشان پس گشتند زیان کاران ۵۳ ای آنان که گرویدید آنکه برگردید از شما از دینش پس زود باشد که بیاورد خدا گروهی را که دوست دارد ایشان را و دوست دارند او را کرم دلانند بر گروندگان در شتابند بر کافران کارزار می کنند در راه خدا و نه می ترسند از سرزنش سرزنش کننده آنست افزونی خدا می دهدش بهر که خواهد و خدا فراخ رحمت داناست ۵۴
آمد آیت که کنند آیا طلب ...
... نی ز وجه اتجار و اعتماد
راه ننماید خدا بر ظالمان
ظالم آن کو دوست شد با دشمنان ...
... سوی ایشان می شتابند از غرض
می شتابند اعنی از راه نفاق
بر وداد کافران و اهل شقاق ...
... بعد مردن از خودی و بیخودی
راه یابد بر حیات سرمدی
بازگردم سوی تفسیر کلام ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۳- آیات ۵۵ تا ۶۲
إنمٰا ولیکم اللٰه و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاٰة و یؤتون الزکٰاة و هم رٰاکعون ۵۵ و من یتول اللٰه و رسوله و الذین آمنوا فإن حزب اللٰه هم الغٰالبون ۵۶ یٰا أیها الذین آمنوا لاٰ تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعبا من الذین أوتوا الکتٰاب من قبلکم و الکفٰار أولیٰاء و اتقوا اللٰه إن کنتم مؤمنین ۵۷ و إذٰا نٰادیتم إلی الصلاٰة اتخذوهٰا هزوا و لعبا ذٰلک بأنهم قوم لاٰ یعقلون ۵۸ قل یٰا أهل الکتٰاب هل تنقمون منٰا إلاٰ أن آمنٰا باللٰه و مٰا أنزل إلینٰا و مٰا أنزل من قبل و أن أکثرکم فٰاسقون ۵۹ قل هل أنبیکم بشر من ذٰلک مثوبة عند اللٰه من لعنه اللٰه و غضب علیه و جعل منهم القردة و الخنٰازیر و عبد الطٰاغوت أولٰیک شر مکٰانا و أضل عن سوٰاء السبیل ۶۰ و إذٰا جٰاؤکم قٰالوا آمنٰا و قد دخلوا بالکفر و هم قد خرجوا به و اللٰه أعلم بمٰا کٰانوا یکتمون ۶۱ و تریٰ کثیرا منهم یسٰارعون فی الإثم و العدوٰان و أکلهم السحت لبیس مٰا کٰانوا یعملون ۶۲
جز این نیست که ولی شما خداست و رسولش و آنان که گرویدند آنان که بر پا می دارند نماز را و می دهند زکاة را وقتی که ایشان در رکوعند ۵۵ و آنکه دوست دارد خدا و رسولش را و آنان که گرویدند پس بدرستی که گروه خدا ایشانند غالبان ۵۶ ای آن کسانی که گرویدید مگیرید آنان را که گرفتند دین شما را بفسوس و بازیچه از آنان که داده شدند نامه را پیش ز شما و کافران را دوستان و بترسید از خدا اگر هستید گروندگان ۵۷ و چون ندا می کند به نماز می گیرند آن را باستهزا و بازی این بسبب آنست که ایشان گروهی اند که در نمی یابند ۵۸ بگو ای اهل کتاب آیا ناخوش می دارید از ما مگر آنکه ایمان آوردیم بخدا و آنچه فرو فرستاده شد بما و آنچه فرستاده شد از پیش و آنکه بیشترین شما فاسقانند ۵۹ بگو آیا خبر دهیم ببدتر از آن در جزا نزد خدا کسی که لعنت کرد او را خدا و خشم کرد بر او و گردانید از ایشان بوزینگان و خوکان و پرستید طاغوت را آنها بدترند در جای و گم گشته ترند از میانه راه ۶۰ و چون آیند شما را گویند گرویدیم و بتحقیق داخل شدند بکفر و ایشان بتحقیق بیرون رفتند بآن و خداست داناتر بآنچه هستند که پنهان می دارند ۶۱ و می بینی بسیاری از ایشان را که می شتابند در گناه و دشمنی و خوردنشان حرام را هر آینه بد است آنچه بودند می کردند ۶۲
غیر از این نبود که اولی بر شما ...
... آن جماعت راست بدتر جایگاه
همچنین گمراهتر از حد راه
هست راه راست در حد وسط
بر دو خط منحنی چون راست خط ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۵- آیه ۶۷
... از عسس با حفظ شه نبود هراس
راه ننماید خدا بر کافران
بر تو ز ایشان تا رسد بیمی به جان ...
... تا نگردد قید صورت رهزنت
حاصل از یوسف شود پیراهنت
بوی پیراهن هم ار محبوب بود
نی بر اخوان بلکه بر یعقوب بود
پیرهن بگذار و شو یوسف پرست
یوسف از پیراهن و پیرایه رست
عاشقی را دید روزی دلبری ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۶- آیات ۶۸ تا ۸۳
قل یٰا أهل الکتٰاب لستم علیٰ شی ء حتٰی تقیموا التورٰاة و الإنجیل و مٰا أنزل إلیکم من ربکم و لیزیدن کثیرا منهم مٰا أنزل إلیک من ربک طغیٰانا و کفرا فلاٰ تأس علی القوم الکٰافرین ۶۸ إن الذین آمنوا و الذین هٰادوا و الصٰابیون و النصٰاریٰ من آمن باللٰه و الیوم الآخر و عمل صٰالحا فلاٰ خوف علیهم و لاٰ هم یحزنون ۶۹ لقد أخذنٰا میثٰاق بنی إسرٰاییل و أرسلنٰا إلیهم رسلا کلمٰا جٰاءهم رسول بمٰا لاٰ تهویٰ أنفسهم فریقا کذبوا و فریقا یقتلون ۷۰ و حسبوا ألاٰ تکون فتنة فعموا و صموا ثم تٰاب اللٰه علیهم ثم عموا و صموا کثیر منهم و اللٰه بصیر بمٰا یعملون ۷۱ لقد کفر الذین قٰالوا إن اللٰه هو المسیح ابن مریم و قٰال المسیح یٰا بنی إسرٰاییل اعبدوا اللٰه ربی و ربکم إنه من یشرک باللٰه فقد حرم اللٰه علیه الجنة و مأوٰاه النٰار و مٰا للظٰالمین من أنصٰار ۷۲ لقد کفر الذین قٰالوا إن اللٰه ثٰالث ثلاٰثة و مٰا من إلٰه إلاٰ إلٰه وٰاحد و إن لم ینتهوا عمٰا یقولون لیمسن الذین کفروا منهم عذٰاب ألیم ۷۳ أ فلاٰ یتوبون إلی اللٰه و یستغفرونه و اللٰه غفور رحیم ۷۴ ما المسیح ابن مریم إلاٰ رسول قد خلت من قبله الرسل و أمه صدیقة کٰانٰا یأکلاٰن الطعٰام انظر کیف نبین لهم الآیٰات ثم انظر أنٰی یؤفکون ۷۵ قل أ تعبدون من دون اللٰه مٰا لاٰ یملک لکم ضرا و لاٰ نفعا و اللٰه هو السمیع العلیم ۷۶ قل یٰا أهل الکتٰاب لاٰ تغلوا فی دینکم غیر الحق و لاٰ تتبعوا أهوٰاء قوم قد ضلوا من قبل و أضلوا کثیرا و ضلوا عن سوٰاء السبیل ۷۷ لعن الذین کفروا من بنی إسرٰاییل علیٰ لسٰان دٰاود و عیسی ابن مریم ذٰلک بمٰا عصوا و کٰانوا یعتدون ۷۸ کٰانوا لاٰ یتنٰاهون عن منکر فعلوه لبیس مٰا کٰانوا یفعلون ۷۹ تریٰ کثیرا منهم یتولون الذین کفروا لبیس مٰا قدمت لهم أنفسهم أن سخط اللٰه علیهم و فی العذٰاب هم خٰالدون ۸۰ و لو کٰانوا یؤمنون باللٰه و النبی و مٰا أنزل إلیه ما اتخذوهم أولیٰاء و لٰکن کثیرا منهم فٰاسقون ۸۱ لتجدن أشد النٰاس عدٰاوة للذین آمنوا الیهود و الذین أشرکوا و لتجدن أقربهم مودة للذین آمنوا الذین قٰالوا إنٰا نصٰاریٰ ذٰلک بأن منهم قسیسین و رهبٰانا و أنهم لاٰ یستکبرون ۸۲ و إذٰا سمعوا مٰا أنزل إلی الرسول تریٰ أعینهم تفیض من الدمع ممٰا عرفوا من الحق یقولون ربنٰا آمنٰا فاکتبنٰا مع الشٰاهدین ۸۳
بگو ای اهل کتاب نیستند بر چیزی تا برپای دارید توریة و انجیل را و آنچه فرو فرستاده شد بشما از پروردگارتان و هر آینه افزون کند بسیاری از ایشان را و آنچه فرو فرستاده شد بتو از پروردگارت بیراهی و ناسپاسی پس اندوه مدار بر گروه کافران ۶۸ بدرستی که آنان که گرویدند و آنان که یهود شدند و از دینی بدینی روندگان و ترسایان آنکه گروید بخدا و روز بازپسین و کردگار شایسته پس نیست بیمی بر ایشان و نه ایشان اندوهناک شوند ۶۹ هر آینه بحقیقت گرفتیم پیمان فرزندان یعقوب را و فرستادیم بسوی ایشان رسولانی چند هرگاه که آمد ایشان را پیغمبری بآنچه نه آرزومند بود تنهایی ایشان گروهی را تکذیب کردند و گروهی را می کشتند ۷۰ و پنداشتند که نباشد آزمایشی پس کور شدند و کر شدند پس توبه داد خدا بر ایشان پس کور شدند و کر شدند بسیاری از ایشان و خدا بیناست بآنچه می کنند ۷۱ هر آینه بحقیقت کافر شدند آنان که گفتند بدرستی که خدا اوست مسیح پسر مریم و گفت مسیح ای بنی اسراییل بپرستید خدا را که پروردگار من و پروردگار شماست بدرستی که هر که انباز قرار داد بخدا پس بدرستی که حرام کرده است خدا بر او بهشت را و جای اوست آتش و نیست مر ستمکاران را هیچ یاری کننده ۷۲ هر آینه بدرستی که کافر شدند آنان که گفتند بدرستی که خدا سیم سه است و نیست هیچ خدایی مگر خدای یگانه و اگر باز نایستند از آنچه می گویند هر آینه برسد آنان را که کافر شدند از ایشان عذابی دردناک ۷۳ آیا پس توبه نمی کنند بسوی خدا و آمرزش نمی خواهند از او و خدا آمرزندۀ مهربانست ۷۴ نیست مسیح پسر مریم مگر پیغمبری که بحقیقت گذشتند پیش از او پیغمبران و مادرش بود بسیار راست گوی بودند که می خوردند طعام را بنگر که چگونه بیان می کنم از برای ایشان آیتها را پس بنگر که چگونه برگردانیده می شوند ۷۵ بگو آیا می ترسید از جز خدا آنچه مالک نمی شود از برای شما ضروری و نه سودی را و خدا اوست شنوای دانا ۷۶ بگو ای اهل کتاب غلو مکنید در دینتان بناحق و پیروی مکنید خواهشهای جمعی که بحقیقت گمراه شدند از پیش و گم کردند بسیاری را و گمراه شدند از میانۀ راه ۷۷ لعنت کرده شدند آنان که کافر شدند از بنی اسراییل بر زبان داود و عیسی پسر مریم این بسبب آنست که نافرمانی کردند و بودند که تعدی می کردند ۷۸ بودند که باز نمی ایستادند از منکری که می کردند آن را هر آینه بد بود بآنچه بودند که می کردند ۷۹ می بینی بسیاری از ایشان را که دوست می گیرند آنان را که کافر شدند هر آینه بد است آنچه پیش فرستاده برای ایشان نفسهاشان که خشم کرد خدا بر ایشان و در عذاب ایشانند جاویدان ۸۰ و اگر بودند که می گرویدند بخدا و پیغمبر و آنچه فرو فرستاده شد باو نمی گرفتندشان دوستان و لیکن بسیاری از ایشان نافرمانانند ۸۱ هر آینه خواهی یافت سخت ترین مردمان را در دشمنی از برای آنان که ایمان آوردند یهود را و آنان که شرک آوردند و هر آینه خواهی یافت نزدیک ترینشان را در دوستی از برای آنها که گرویدند آنان که گفتند بدرستی که ما ترسایانیم آن باینست که از ایشانند کشیشان و صومعه نشینان و آنکه آنها سرکشی نمی کنند ۸۲ و چون بشنوند آنچه فرو فرستاده شد برسول می بینی چشمهاشان را که می ریزد از اشک انده آنچه را شناختند از حق می گویند ای پروردگار ما گرویدیم پس بنویس ما را با شاهدان ۸۳
آمد این آیت که با اهل کتاب ...
... پیش از این گشتند دور از دین خویش
همچنین کردند گمراه از عباد
اکثری را از طریق اقتصاد
واندر آن ماندند یعنی در ضلال
منحرف از راه و رسم اعتدال
آنکه کافر شد ز اسراییلیان ...
... این از آن باشد که ایشان در خصال
راهبند و راستگو در کل حال
نیستند آن فرقه از گردنکشان ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۷- آیات ۸۴ تا ۸۹
... مرد اگر بر طبخ نیکو عازم است
همچنین در راه مرد رهسپار
از سلوک و جذب آید بر عیار ...
... زآن نهان دارد که گردد عایدش
ور بر آن در کودکی او یافت راه
ضایع و باطل کند بی اشتباه
لاجرم آن راه بر حق بردگان
خویش بنمودند همچون مردگان ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۸- آیات ۹۰ تا ۱۰۲
... رجس یعنی آنچه عقل و شرع از آن
دارد استنکار و اکراهی عیان
چه نجس العین باشد آن پلید ...
... گفت از ما بگذر ار سر زد گناه
بودمان چون جاهلیت رسم و راه
یافت این آیت در این موقع نزول ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۵- سوره مائده » ۱۹- آیات ۱۰۳ تا ۱۰۹
مٰا جعل اللٰه من بحیرة و لاٰ سٰایبة و لاٰ وصیلة و لاٰ حٰام و لٰکن الذین کفروا یفترون علی اللٰه الکذب و أکثرهم لاٰ یعقلون ۱۰۳ و إذٰا قیل لهم تعٰالوا إلیٰ مٰا أنزل اللٰه و إلی الرسول قٰالوا حسبنٰا مٰا وجدنٰا علیه آبٰاءنٰا أ و لو کٰان آبٰاؤهم لاٰ یعلمون شییا و لاٰ یهتدون ۱۰۴ یٰا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم لاٰ یضرکم من ضل إذا اهتدیتم إلی اللٰه مرجعکم جمیعا فینبیکم بمٰا کنتم تعملون ۱۰۵ یٰا أیها الذین آمنوا شهٰادة بینکم إذٰا حضر أحدکم الموت حین الوصیة اثنٰان ذوٰا عدل منکم أو آخرٰان من غیرکم إن أنتم ضربتم فی الأرض فأصٰابتکم مصیبة الموت تحبسونهمٰا من بعد الصلاٰة فیقسمٰان باللٰه إن ارتبتم لاٰ نشتری به ثمنا و لو کٰان ذٰا قربیٰ و لاٰ نکتم شهٰادة اللٰه إنٰا إذا لمن الآثمین ۱۰۶ فإن عثر علیٰ أنهما استحقٰا إثما فآخرٰان یقومٰان مقٰامهمٰا من الذین استحق علیهم الأولیٰان فیقسمٰان باللٰه لشهٰادتنٰا أحق من شهٰادتهمٰا و ما اعتدینٰا إنٰا إذا لمن الظٰالمین ۱۰۷ ذٰلک أدنیٰ أن یأتوا بالشهٰادة علیٰ وجههٰا أو یخٰافوا أن ترد أیمٰان بعد أیمٰانهم و اتقوا اللٰه و اسمعوا و اللٰه لاٰ یهدی القوم الفٰاسقین ۱۰۸ یوم یجمع اللٰه الرسل فیقول مٰا ذٰا أجبتم قٰالوا لاٰ علم لنٰا إنک أنت علاٰم الغیوب ۱۰۹
نگردانید خدا هیچ بحیرۀ و نه سایبه و نه وصیله و نه حامی و لیکن آنان که کافر شدند افترا می کنند بر خدا دروغ را و بیشترین ایشان در نمی یابند بعقل ۱۰۳ و چون گفته شود مر ایشان را بیایید بسوی آنچه فرستاد خدا و بسوی رسول گویند بس است ما را آنچه یافتیم بر آن پدران خود را و اگر چه باشد پدرانشان که ندانند چیزی را و راه نیابند ۱۰۴ ای آن کسانی که گرویدید بر شماست نفسهای شما زیان نمی کند شما را آنکه گمراه شد چون هدایت یابید بسوی خداست بازگشت شما همه پس خبر می دهد شما را آنچه بودید که می کردید ۱۰۵ ای آن کسانی که گرویدید گواهی میانتان چون حاضر شود یکی از شما را مرگ هنگام وصیت کردن دو کس صاحبان عدالت باید از شما یا دو تای دیگر از جز شما اگر شما سفر کردید در زمین پس رسید شما را حادثه مرگ باز می دارید آن دو را بعد از نماز پس سوگند می خورند بخدا اگر شکی بهم رسانیده باشید که نگرفته ایم بآن بهایی را و اگر چه باشد صاحب قرابت و نپوشیده ایم گواهی خدا را بدرستی که ما آن گاه هر آینه از بدکاران باشیم ۱۰۶ پس اگر اطلاع یافته شد بر آنکه آن دو مستحق شدند بدی را پس دو تا دیگر برمیخیزند بجای آن دو تا از آنان که مستحق شده بر ایشان که آن دو اولایند پس قسم می خورند بخدا که هر آینه گواهی ما سزاوارتر است از گواهی آن دو و تعدی نکرده ایم بدرستی که ما آن گاه باشیم از ستمکاران ۱۰۷ آن نزدیکتر است بآنکه بیارند گواهی را بر وجهش یا بترسند که رد کرده شود سوگندهایی بعد از سوگندهاشان و بترسید از خدا و بشنوید و خدا هدایت نمی کند گروه فاسقان را ۱۰۸ روزی که جمع می کند خدا رسولان را پس می گوید چه چیز اجابت کرده شدید گویند نیست دانشی از برای ما بدرستی که تویی دانای نهانیها ۱۰۹
حق نفرمود از بحیره هیچ چیز ...
... نسبت تحریم اینها بر خدا
میدهند از راه کذب و اجترا
اکثری زآنها ندارند آن خرد ...
... آن پدرهاشان که نادان بوده اند
راه بر لایهتدون پیموده اند
بر شما باد ای گروه مؤمنان ...
... خویش دارید از ضلال اعنی نگاه
چون شما خود یافته باشید راه
سوی حق گردید راجع سر به سر ...
... فاسق است آن کو ز امرش سر کشید
راه ننماید خدا بر فاسقان
کز یمین کذب می جویند امان ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۲- آیات ۸ تا ۱۸
... جز به رحمت باشدش گر سرنوشت
یعنی از راه عمل یا طاعتی
کس نبیند بی ز رحمت جنتی ...
... خلق را بر حلق هستی ز اوست طوق
نیست فوق از راه مقدار و مکان
بل ز وجه علو و استیلاست آن ...
... یک نفر بنما که تا باشد گواه
مر تو را در قول و فعل از هیچ راه
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۳- آیات ۱۹ تا ۲۵
... نشنود مر تا کسی آواز او
یابد از راه سماعی را ز او
حق بر ایشان آن زمان بگماشت نوم ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۴- آیات ۲۶ تا ۴۴
و هم ینهون عنه و ینأون عنه و إن یهلکون إلاٰ أنفسهم و مٰا یشعرون ۲۶ و لو تریٰ إذ وقفوا علی النٰار فقٰالوا یٰا لیتنٰا نرد و لاٰ نکذب بآیٰات ربنٰا و نکون من المؤمنین ۲۷ بل بدٰا لهم مٰا کٰانوا یخفون من قبل و لو ردوا لعٰادوا لمٰا نهوا عنه و إنهم لکٰاذبون ۲۸ و قٰالوا إن هی إلاٰ حیٰاتنا الدنیٰا و مٰا نحن بمبعوثین ۲۹ و لو تریٰ إذ وقفوا علیٰ ربهم قٰال أ لیس هٰذٰا بالحق قٰالوا بلیٰ و ربنٰا قٰال فذوقوا العذٰاب بمٰا کنتم تکفرون ۳۰ قد خسر الذین کذبوا بلقٰاء اللٰه حتٰی إذٰا جٰاءتهم السٰاعة بغتة قٰالوا یٰا حسرتنٰا علیٰ مٰا فرطنٰا فیهٰا و هم یحملون أوزٰارهم علیٰ ظهورهم ألاٰ سٰاء مٰا یزرون ۳۱ و ما الحیٰاة الدنیٰا إلاٰ لعب و لهو و للدٰار الآخرة خیر للذین یتقون أ فلاٰ تعقلون ۳۲ قد نعلم إنه لیحزنک الذی یقولون فإنهم لاٰ یکذبونک و لٰکن الظٰالمین بآیٰات اللٰه یجحدون ۳۳ و لقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علیٰ مٰا کذبوا و أوذوا حتٰی أتٰاهم نصرنٰا و لاٰ مبدل لکلمٰات اللٰه و لقد جٰاءک من نبإ المرسلین ۳۴ و إن کٰان کبر علیک إعرٰاضهم فإن استطعت أن تبتغی نفقا فی الأرض أو سلما فی السمٰاء فتأتیهم بآیة و لو شٰاء اللٰه لجمعهم علی الهدیٰ فلاٰ تکونن من الجٰاهلین ۳۵ إنمٰا یستجیب الذین یسمعون و الموتیٰ یبعثهم اللٰه ثم إلیه یرجعون ۳۶ و قٰالوا لو لاٰ نزل علیه آیة من ربه قل إن اللٰه قٰادر علیٰ أن ینزل آیة و لٰکن أکثرهم لاٰ یعلمون ۳۷ و مٰا من دابة فی الأرض و لاٰ طٰایر یطیر بجنٰاحیه إلاٰ أمم أمثٰالکم مٰا فرطنٰا فی الکتٰاب من شی ء ثم إلیٰ ربهم یحشرون ۳۸ و الذین کذبوا بآیٰاتنٰا صم و بکم فی الظلمٰات من یشأ اللٰه یضلله و من یشأ یجعله علیٰ صرٰاط مستقیم ۳۹ قل أ رأیتکم إن أتٰاکم عذٰاب اللٰه أو أتتکم السٰاعة أ غیر اللٰه تدعون إن کنتم صٰادقین ۴۰ بل إیٰاه تدعون فیکشف مٰا تدعون إلیه إن شٰاء و تنسون مٰا تشرکون ۴۱ و لقد أرسلنٰا إلیٰ أمم من قبلک فأخذنٰاهم بالبأسٰاء و الضرٰاء لعلهم یتضرعون ۴۲ فلو لاٰ إذ جٰاءهم بأسنٰا تضرعوا و لٰکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطٰان مٰا کٰانوا یعملون ۴۳ فلمٰا نسوا مٰا ذکروا به فتحنٰا علیهم أبوٰاب کل شی ء حتٰی إذٰا فرحوا بمٰا أوتوا أخذنٰاهم بغتة فإذٰا هم مبلسون ۴۴
و ایشان باز می دارند از آن و دوری می کنند از آن و هلاک نمی کنند مگر نفسهای خود را و نمی دانند ۲۶ و اگر به بینی هنگامی را که باز داشته شده باشند بر آتش پس گویند ای کاش ما برگردانیده می شدیم و تکذیب نمی کردیم با آیتهای پروردگار خود را و می بودیم از گروندگان ۲۷ بلکه ظاهر شد مر ایشان را آنچه بودند که پنهان می داشتند از پیش و اگر برگردانیده می شدند عود می کردند بآنچه نهی کرده شده بودند از آن و بدرستی که ایشان دروغ گویانند ۲۸ و گفتند نیست آن مگر زندگانی ما در دنیا و نباشیم ما برانگیخته شدگان ۲۹ و اگر به بینی هنگامی که بازداشته باشند بر پروردگارشان آیا نیست این بحق گویند آری بحق پروردگار ما گوید پس بچشید عذاب را بسبب بودنتان کافران ۳۰ بتحقیق زیان کردند آنان که تکذیب کردند رسیدن بجزای خدا را تا چون آید ایشان را قیامت ناگاه گویند ای حسرت ما بر آنچه تقصیر کردیم در آن و ایشان بر می دارند و زرهای خود را بر پشتهای خود آگاه باشید بد است آنچه بر می دارند به پشت ۳۱ و نیست زندگانی دنیا مگر بازی و هزل و هر آینه سرای آخرت بهتر است از برای آنان که می پرهیزند آیا پس در نمی یابند بعقل ۳۲ بتحقیق می دانیم که اندوهناک می سازد ترا آنچه می گویند پس بدرستی که ایشان تکذیب نمی کنند ترا و لیکن ستمکاران بآیتهای خدا انکار می کنند ۳۳ و بتحقیق تکذیب کرده شدند رسولان چند پیش از تو پس صبر کردید بر آنچه تکذیب کرده شدند و رنجانیده شدند تا آمد ایشان را یاری ما و نیست بدل کننده مر سخنان خدا را و بحقیقت آمد ترا از خبر فرستاده شدگان ۳۴ و اگر چه باشد که عظیم آمده بر تو اعراض ایشان پس اگر توانی که بجویی نقبی در زمین یا نردبانی در آسمان پس بیاری ایشان را علامتی و اگر خواستی خدا هر آینه جمع کردی ایشان را بر هدایت پس مباش البته از نادانان ۳۵ اجابت نمی کنند مگر آنان که می شنوند و مردگان بر می انگیزدشان خدا پس بسوی او برگردانیده می شوند ۳۶ و گفتند چرا فرو فرستاده نشد بر او علامتی از پروردگار من بگو بدرستی که خدا تواناست بر آنکه فرو فرستد معجزه و لیکن بیشترین ایشان نمی دانند ۳۷ و نیست هیچ جنبنده در زمین و نه پرنده که می پرد بدو بالش مگر آنکه اصنافی چندند مثال شما تقصیر نکردیم در کتاب از چیزی پس بسوی پروردگارشان حشر کرده می شوند ۳۸ و آنان که تکذیب کردند آیتهای ما را کرانند و گنگانند در تاریکیها کسی را که می خواهد خدا اضلال می کنند او را و کسی را که می خواهد برمیگرداندش بر راه راست ۳۹ بگو خبر دهید اگر آید شما را عذاب خدا یا بیاید شما را قیامت آیا جز خدا را می خوانید اگر هستید راستگویان ۴۰ بلکه او را می خوانید پس می برد از شما آنچه می خوانید بسوی او اگر خواهد و فراموش می کنید آنچه را شریک می نمایید ۴۱ و بحقیقت فرستادیم بسوی امتانی پیش از تو پس گرفتیم ایشان را بسختی و رنجوری باشد که ایشان زاری کنند ۴۲ پس چرا چون آمد ایشان را سختی ما زاری کردند و لیکن سخت شد دلهای ایشان و آرایش داد از برای ایشان دیو رجیم آنچه بودند که می کردند ۴۳ پس چون فراموش کردند آنچه پند داده شدند بآن گشودیم بر ایشان درهای هر چیزی را تا آنکه چون شاد شدند بآنچه داده شدند گرفتیم ایشان را ناگاه پس آن گاه ایشان نومیدانند ۴۴
کافران جز نفس خود را در هلاک ...
... هر که را خواهد برد هم زآنچه خواست
بر صراط مستقیم و راه راست
گو چه می بینید گر آید عذاب ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۶- آیات ۵۴ تا ۶۵
و إذٰا جٰاءک الذین یؤمنون بآیٰاتنٰا فقل سلاٰم علیکم کتب ربکم علیٰ نفسه الرحمة أنه من عمل منکم سوءا بجهٰالة ثم تٰاب من بعده و أصلح فأنه غفور رحیم ۵۴ و کذٰلک نفصل الآیٰات و لتستبین سبیل المجرمین ۵۵ قل إنی نهیت أن أعبد الذین تدعون من دون اللٰه قل لاٰ أتبع أهوٰاءکم قد ضللت إذا و مٰا أنا من المهتدین ۵۶ قل إنی علیٰ بینة من ربی و کذبتم به مٰا عندی مٰا تستعجلون به إن الحکم إلاٰ للٰه یقص الحق و هو خیر الفٰاصلین ۵۷ قل لو أن عندی مٰا تستعجلون به لقضی الأمر بینی و بینکم و اللٰه أعلم بالظٰالمین ۵۸ و عنده مفٰاتح الغیب لاٰ یعلمهٰا إلاٰ هو و یعلم مٰا فی البر و البحر و مٰا تسقط من ورقة إلاٰ یعلمهٰا و لاٰ حبة فی ظلمٰات الأرض و لاٰ رطب و لاٰ یٰابس إلاٰ فی کتٰاب مبین ۵۹ و هو الذی یتوفٰاکم باللیل و یعلم مٰا جرحتم بالنهٰار ثم یبعثکم فیه لیقضیٰ أجل مسمی ثم إلیه مرجعکم ثم ینبیکم بمٰا کنتم تعملون ۶۰ و هو القٰاهر فوق عبٰاده و یرسل علیکم حفظة حتٰی إذٰا جٰاء أحدکم الموت توفته رسلنٰا و هم لاٰ یفرطون ۶۱ ثم ردوا إلی اللٰه مولاٰهم الحق ألاٰ له الحکم و هو أسرع الحٰاسبین ۶۲ قل من ینجیکم من ظلمٰات البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیة لین أنجٰانٰا من هٰذه لنکونن من الشٰاکرین ۶۳ قل اللٰه ینجیکم منهٰا و من کل کرب ثم أنتم تشرکون ۶۴ قل هو القٰادر علیٰ أن یبعث علیکم عذٰابا من فوقکم أو من تحت أرجلکم أو یلبسکم شیعا و یذیق بعضکم بأس بعض انظر کیف نصرف الآیٰات لعلهم یفقهون ۶۵
و چون آیند ترا آنان که می گروند بآیتهای ما پس بگو سلام بر شما نوشته پروردگار شما بر خودش رحمت بدرستی که کسی کرد از شما بدی را بنادانی پس توبه کرد پس از آن و صالح شد پس بدرستی که خدا آمرزنده مهربانست ۵۴ و همچنین تفصیل می دهیم آیتها را و تا روشن شود راه گناهکاران ۵۵ بگو بدرستی که من نهی کرده شدم که بپرستم آنان که می خوانند از جز خدا بگو پیروی نمی کنم مرادهای شما را بحقیقت گمراه شده باشم آن گاه و نباشم از هدایت یافتگان ۵۶ بگو بدرستی که من بر دلیلی روشنم از پروردگارم و تکذیب کردید آن را نیست نزد من آنچه را می شتابید بآن نیست حکم مگر خدا را بیان می کند حق را و اوست بهترین حکم کنندگان ۵۷ بگو اگر آنکه بود نزد من آنچه بشتاب می خواهید آن را هر آینه گذارده شده بود کار میان من و میان شما و خدا داناتر است بستمکاران ۵۸ و نزد اوست کلیدهای غیب نمی دانید آن را مگر او و می داند آنچه در بیابان و دریاست و ساقط نمی شود هیچ برگی مگر که می داند آن را و نه دانه در تاریکیهای زمین و نه تری و نه خشکی مگر که در کتابی باشد روشن کننده ۵۹ و اوست که متوفی می کند شما را بشب و می داند آنچه کسب کردید بروز پس می انگیزاند شما را در روز تا تمام کرده شوند اجل نام برده شده پس بسوی اوست مرجع شما پس خبر دهد شما را بآنچه بودید که می کردید ۶۰ و اوست غالب فوق بندگانش و می فرستد بر شما نگهبانان تا چون بیاید یکی از شما را مرگ بمیرانند او را فرستاده های ما و ایشان تقصیر نمی کنند ۶۱ پس بازگردانیده می شوند بسوی خدا خداوندشان که حق است آگاه باشید مر او راست حکم و اوست سریع تر حساب کنندگان ۶۲ بگو کیست که می رهاند شما را از تاریکیهای بر و بحر می خوانیدش بزاری و نهانی که اگر برهاند ما را از این هر آینه باشیم از شکرگزاران ۶۳ بگو خدا می رهاند شما را از آن و از هر اندوهی پس شما شرک می آورید ۶۴ بگو اوست قادر بر آنکه برانگیزد بر شما عذابی از زبرتان یا از زیر پاهاتان یا بهم اندازدتان گروه هایی غیر متفق و بچشاند برخی از شما را آسیب برخی بنگر چگونه می گردانیم آیتها را باشد که ایشان بفهمند ۶۵
بر تو چون آیند آنان کز نشان ...
... کاین یم ای داناست مالامال در
یعنی از طاعات اهل راه پر
آن متاعی کاندر این درگاه نیست ...
... در قیامت پس کند آگاهتان
زآنچه باشد از عمل همراهتان
یعنی اندر شب چو جیفه از کمین ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۷- آیات ۶۶ تا ۷۳
و کذب به قومک و هو الحق قل لست علیکم بوکیل ۶۶ لکل نبإ مستقر و سوف تعلمون ۶۷ و إذٰا رأیت الذین یخوضون فی آیٰاتنٰا فأعرض عنهم حتٰی یخوضوا فی حدیث غیره و إمٰا ینسینک الشیطٰان فلاٰ تقعد بعد الذکریٰ مع القوم الظٰالمین ۶۸ و مٰا علی الذین یتقون من حسٰابهم من شی ء و لٰکن ذکریٰ لعلهم یتقون ۶۹ و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیٰاة الدنیٰا و ذکر به أن تبسل نفس بمٰا کسبت لیس لهٰا من دون اللٰه ولی و لاٰ شفیع و إن تعدل کل عدل لاٰ یؤخذ منهٰا أولٰیک الذین أبسلوا بمٰا کسبوا لهم شرٰاب من حمیم و عذٰاب ألیم بمٰا کٰانوا یکفرون ۷۰ قل أ ندعوا من دون اللٰه مٰا لاٰ ینفعنٰا و لاٰ یضرنٰا و نرد علیٰ أعقٰابنٰا بعد إذ هدٰانا اللٰه کالذی استهوته الشیٰاطین فی الأرض حیرٰان له أصحٰاب یدعونه إلی الهدی ایتنٰا قل إن هدی اللٰه هو الهدیٰ و أمرنٰا لنسلم لرب العٰالمین ۷۱ و أن أقیموا الصلاٰة و اتقوه و هو الذی إلیه تحشرون ۷۲ و هو الذی خلق السمٰاوٰات و الأرض بالحق و یوم یقول کن فیکون قوله الحق و له الملک یوم ینفخ فی الصور عٰالم الغیب و الشهٰادة و هو الحکیم الخبیر ۷۳
و تکذیب کردند آن را قوم تو و اوست حق بگو نیستم بر شما وکیل ۶۶ از برای هر چیزی وقتی تحقیقی است و زود باشد که بدانید ۶۷ و چون بینی کسانی را که گفتگو می کنند بعناد در آیتهای ما پس رو بگردان از ایشان تا در آیند در سخنی جز آن و اگر فراموش تو گرداند شیطان پس منشین پس از یاد آمدن با گروه ستمکاران ۶۸ و نیست بر آنان که می پرهیزند از حساب ایشان هیچ چیز و لیکن پند دادنیست باشد که ایشان بپرهیزند ۶۹ و واگذار آنان را که فرا گرفتند دینشان را ببازی و هزلی و بفریفت ایشان را زندگانی دنیا و پند ده بآن مبادا که گیرانیده شود نفسی بآنچه کسب کرد نیست مر او را از جز خدا دوستی و نه شفاعت کننده و اگر فدا دهد هر فدایی گرفته نشود از آن آن گروه آنانند که گیرانیده شدند بآنچه کسب کردند مر ایشان راست آشامیدنی از آب جوشان و عذابی دردناک بسبب آنچه بودند کافر می شدند ۷۰ بگو آیا بخوانیم از غیر خدا آنچه نفع نمی دهد ما را و ضرر نمی رساند ما را و باز پس رویم بر پاشنه هامان پس از آنکه هدایت کرد ما را خدا چون کسی که از راه بیرون برده باشند او را شیطانها در زمین حیران مر او را رفیقان باشند که می خوانده باشند بهدایت که بیا بجانب ما بگو بدرستی که هدایت خدا آنست هدایت و مأمور شده ایم که گردن نهیم بپروردگار جهانیان را ۷۱ و اینکه برپا بدارید نماز را و بپرهیزید از او و اوست آنکه بسوی او محشور خواهید شد ۷۲ و اوست که آفرید آسمانها و زمین را براستی و روزی که می گوید مر او را بشو پس می شود گفتش حق است و مر او راست پادشاهی که روزی که دمیده شود در صور دانای نهان و آشکار و اوست درست کردار آگاه ۷۳
قوم تو پنداشتند آن را دروغ ...
... شاید ایشان می بپرهیزند از آن
از کراهت یا حیایی در زمان
واگذار آنها که بگرفتند چند ...
... باز بر اعقاب کردیم از جحود
بعد از آنکه راه بر ما حق نمود
باز ما از دین حق گردیم چون ...
... شد مذبذب در میان آن و این
زآن طرف خوانندش اهل حق به راه
زین طرف غولان به سنگستان و چاه ...
... مانده سرگردان و حیران در زمین
گو که دین حق بود آن راه راست
که به ما فرموده امر از آنچه خواست ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۸- آیات ۷۴ تا ۹۰
و إذ قٰال إبرٰاهیم لأبیه آزر أ تتخذ أصنٰاما آلهة إنی أرٰاک و قومک فی ضلاٰل مبین ۷۴ و کذٰلک نری إبرٰاهیم ملکوت السمٰاوٰات و الأرض و لیکون من الموقنین ۷۵ فلمٰا جن علیه اللیل رأیٰ کوکبا قٰال هٰذٰا ربی فلمٰا أفل قٰال لاٰ أحب الآفلین ۷۶ فلمٰا رأی القمر بٰازغا قٰال هٰذٰا ربی فلمٰا أفل قٰال لین لم یهدنی ربی لأکونن من القوم الضٰالین ۷۷ فلمٰا رأی الشمس بٰازغة قٰال هٰذٰا ربی هٰذٰا أکبر فلمٰا أفلت قٰال یٰا قوم إنی بریء ممٰا تشرکون ۷۸ إنی وجهت وجهی للذی فطر السمٰاوٰات و الأرض حنیفا و مٰا أنا من المشرکین ۷۹ و حٰاجه قومه قٰال أ تحٰاجونی فی اللٰه و قد هدٰان و لاٰ أخٰاف مٰا تشرکون به إلاٰ أن یشٰاء ربی شییا وسع ربی کل شی ء علما أ فلاٰ تتذکرون ۸۰ و کیف أخٰاف مٰا أشرکتم و لاٰ تخٰافون أنکم أشرکتم باللٰه مٰا لم ینزل به علیکم سلطٰانا فأی الفریقین أحق بالأمن إن کنتم تعلمون ۸۱ الذین آمنوا و لم یلبسوا إیمٰانهم بظلم أولٰیک لهم الأمن و هم مهتدون ۸۲ و تلک حجتنٰا آتینٰاهٰا إبرٰاهیم علیٰ قومه نرفع درجٰات من نشٰاء إن ربک حکیم علیم ۸۳ و وهبنٰا له إسحٰاق و یعقوب کلا هدینٰا و نوحا هدینٰا من قبل و من ذریته دٰاود و سلیمٰان و أیوب و یوسف و موسیٰ و هٰارون و کذٰلک نجزی المحسنین ۸۴ و زکریٰا و یحییٰ و عیسیٰ و إلیٰاس کل من الصٰالحین ۸۵ و إسمٰاعیل و الیسع و یونس و لوطا و کلا فضلنٰا علی العٰالمین ۸۶ و من آبٰایهم و ذریٰاتهم و إخوٰانهم و اجتبینٰاهم و هدینٰاهم إلیٰ صرٰاط مستقیم ۸۷ ذٰلک هدی اللٰه یهدی به من یشٰاء من عبٰاده و لو أشرکوا لحبط عنهم مٰا کٰانوا یعملون ۸۸ أولٰیک الذین آتینٰاهم الکتٰاب و الحکم و النبوة فإن یکفر بهٰا هٰؤلاٰء فقد وکلنٰا بهٰا قوما لیسوا بهٰا بکٰافرین ۸۹ أولٰیک الذین هدی اللٰه فبهدٰاهم اقتده قل لاٰ أسیلکم علیه أجرا إن هو إلاٰ ذکریٰ للعٰالمین ۹۰
و هنگامی که گفت ابراهیم مر پدرش آزر آیا فرا می گیری بتان را خدایان بدرستی که می بینم ترا و قوم ترا در گمراهی روشن ۷۴ و همچنین می نمودیم ابراهیم را عجایب آسمانها و زمین و تا بوده باشد از یقین کنندگان ۷۵ پس چون تاریک شد بر او شب دید ستاره ای را گفت این است پروردگار من پس چون غایب شد گفت دوست ندارم فرو روندگان را ۷۶ پس چون دید ماه را که بر آمد گفت اینست پروردگار من پس چون غایب شد گفت هر آینه اگر راه ننماید مرا پروردگارم هر آینه خواهم بود البته از گروه ستمکاران ۷۷ پس چون دید آفتاب را طالع گفت اینست پروردگارم این بزرگتر است پس چون غایب شد گفت ای قوم من بدرستی که من بیزارم از آنچه شرک می آورید ۷۸ بدرستی که من متوجه گردانیدم وجهم را از برای آنکه پدید آورد آسمانها و زمین را حق گرای و نیستم من از شرک آورندگان ۷۹ و مجادله کردند با او قومش گفت آیا مجادله می کنید با من در خدا و بتحقیق هدایت کرد مرا و نمی ترسم از آنچه شریک می گردانید باو مگر آنکه خواهد پروردگار من چیزی را احاطه کرده پروردگارم همه چیز را از راه دانش آیا پس پند نمی گیرد ۸۰ و چگونه می ترسم از آنچه شریک گرفتید و نمی ترسید که شما شریک گرفتید بخدا آنچه را که فرو فرستاده نشد بآن بر شما حجتی پس کدام یک از این دو فرقه سزاوارترند بایمن بود اگر هستید که می دانید ۸۱ آنان که گرویدند و نه آمیختند ایمانشان را بستم آن گروه مر ایشان راست ایمنی و ایشانند هدایت یافتگان ۸۲ و آن بود دلیل ما که دادیم آن را بابراهیم بر قومش بلند می گردانیم ما مراتب آن را که می خواهیم بدرستی که پروردگار تو درست کردار داناست ۸۳ و بخشیدیم مر او را اسحق و یعقوب همه را هدایت کردیم و نوح را هدایت کردیم از پیش و از فرزندانش داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و همچنین سزا دهیم نیکوکاران را ۸۴ و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس همه از شایستگان بودند ۸۵ و اسماعیل را و الیسع را و یونس را و لوط را و همه را فزونی دادیم ما بر جهانیان ۸۶ و از پدرانشان و فرزندانشان و برادرانشان و برگزیدیمشان و هدایت کردیمشان به راه راست ۸۷ آن هدایت خداست هدایت می کند بآن آن را که می خواهد از بندگانش و اگر شرک آورده بودند باطل شده بود از ایشان آنچه بودند که می کردند ۸۸ آن گروه آنانند که دادیمشان کتاب و حکمت و پیغمبری پس اگر کافر شوند بآنها اینها پس بحقیقت باز می داریم بآنها گروهی را که نباشند بآنها کافران ۸۹ آن گروه کسانی اند که هدایت کرد خدا بهدایتشان اقتدا کن بگو نه می خواهم از شما بر آن مزدی نیست آن مگر پند دادنی مرجانیان را ۹۰
یاد کن وقتی که ابراهیم گفت
مر پدر را کو به ناحق بود جفت ...
... گیری این اصنام را آیا اله
من تو و قومت برون بینم ز راه
از خرد گردیده اید آیا جدا ...
... سجده بنمودند قومش سر به سر
گفت ابراهیم آیا این خداست
ز اعتراض این گفت یعنی نارواست ...
... هیچ بر توحید ذاتش عارفی
بازگردم سوی ابراهیم راد
تا چه گفت اندر مقام انقیاد ...
... می کنید اندر خدا از اعوجاج
وآنگهی بنمود با من راه راست
حق به توحیدش که او معبود ماست ...
... ما به او اسحاق و یعقوب ای پناه
می ببخشودیم و بنمودیم راه
نوح را هم پیش از ابراهیم راد
راه بنمودیم بر وجه رشاد
همچنین بر بعضی از ذریتش
راه بنمودیم بهر رتبتش
اوست داوود و سلیمان در سبل ...
... برگزیدیم آن جماعت را به خواست
راه بنمودیمشان بر راه راست
این است دین حق که بنمود او به راست ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۹- آیات ۹۱ تا ۹۸
و مٰا قدروا اللٰه حق قدره إذ قٰالوا مٰا أنزل اللٰه علیٰ بشر من شی ء قل من أنزل الکتٰاب الذی جٰاء به موسیٰ نورا و هدی للنٰاس تجعلونه قرٰاطیس تبدونهٰا و تخفون کثیرا و علمتم مٰا لم تعلموا أنتم و لاٰ آبٰاؤکم قل اللٰه ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون ۹۱ و هٰذٰا کتٰاب أنزلنٰاه مبٰارک مصدق الذی بین یدیه و لتنذر أم القریٰ و من حولهٰا و الذین یؤمنون بالآخرة یؤمنون به و هم علیٰ صلاٰتهم یحٰافظون ۹۲ و من أظلم ممن افتریٰ علی اللٰه کذبا أو قٰال أوحی إلی و لم یوح إلیه شی ء و من قٰال سأنزل مثل مٰا أنزل اللٰه و لو تریٰ إذ الظٰالمون فی غمرٰات الموت و الملاٰیکة بٰاسطوا أیدیهم أخرجوا أنفسکم الیوم تجزون عذٰاب الهون بمٰا کنتم تقولون علی اللٰه غیر الحق و کنتم عن آیٰاته تستکبرون ۹۳ و لقد جیتمونٰا فرٰادیٰ کمٰا خلقنٰاکم أول مرة و ترکتم مٰا خولنٰاکم ورٰاء ظهورکم و مٰا نریٰ معکم شفعٰاءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکٰاء لقد تقطع بینکم و ضل عنکم مٰا کنتم تزعمون ۹۴ إن اللٰه فٰالق الحب و النویٰ یخرج الحی من المیت و مخرج المیت من الحی ذٰلکم اللٰه فأنٰی تؤفکون ۹۵ فٰالق الإصبٰاح و جعل اللیل سکنا و الشمس و القمر حسبٰانا ذٰلک تقدیر العزیز العلیم ۹۶ و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بهٰا فی ظلمٰات البر و البحر قد فصلنا الآیٰات لقوم یعلمون ۹۷ و هو الذی أنشأکم من نفس وٰاحدة فمستقر و مستودع قد فصلنا الآیٰات لقوم یفقهون ۹۸
و نشناختند خدا را سزای شناختنش چون گفتند فرو نفرستاد خدا بر انسانی هیچ چیز را بگو کیست که فرو فرستاد بر تو کتاب که آورد آن را موسی روشنایی و هدایت از برای مردمان می گردانید آن را پارچه کاغذها ظاهر می کنند و پنهان می کنند بسیاری را و آموخته شدند آنچه را نمی دانستید شما و نه پدرانتان بگو فرستاد خدا پس بگذار ایشان را در درآمدشان بازی می کرده باشند ۹۱ و این کتابیست که فرو فرستادیم آن را مبارک تصدیق کننده آن چیزی که باشد میان دو دستش و از برای آنکه بترسانی اهل مکه را و آنکه باشد گرداگردش و آنان که می گروند بآخرت می گروید بآن و ایشان بر نمازشان محافظت می نمایند ۹۲ و کیست ستمکارتر از آنکه افترا کرد بر خدا دروغی را یا گفت وحی کرده شد بمن و وحی کرده نشد باو چیزی و کسی که گفت زود باشد که فرو فرستم مانند آنچه فرو فرستاد خدا و اگر به بینی هنگامی که ظالمان باشند در سکرات مرگ و ملایکه باشند کشانیدگان دستهای خود را که بیرون کنید جانهاتان را امروز جزا داده شوید عذاب خواری بسبب بودنتان که می گفتید بر خدا ناحق را و بودنتان که از آیتهایش سرکشی می کردید ۹۳ و هر آینه بتحقیق که آمدند بسوی ما تنها هم چنان که آفریدیم شما را اول بار و وا گذاشتید آنچه را تملیک کرده بودیم شما را به پس پشتهاتان و نه می بینم با شما شفیعان شما را که گمان کردید که ایشان در شما انبازانند بحقیقت بریده شد میانتان و گم شد از شما آنچه بودید گمان می کردید ۹۴ بدرستی که خدا شکافنده دانه و هسته است بیرون می آورد زنده را از مرده و بیرون آورنده مرده است از زنده اینتان خداست پس بکجا رو گردان می شوید ۹۵ شکافنده عمود صبح و گردانید شب را آرامگاه و آفتاب و ماه را بشماره روندگان آن تقدیر خدای غالب داناست ۹۶ و اوست که گردانید برای شما ستاره ها را تا راه یابید بسبب آنها در تاریکیهای خشکی و دریا بتحقیق تفصیل دادیم آیتها را از برای گروهی که می دانند ۹۷ و اوست که آفرید شما را از یک نفس پس جای قراریست و جای بامانت بودنی بتحقیق تفصیل دادیم آیتها را برای قومی که بفهمند ۹۸
روشنی بخشنده و هم رهنما ...
... که به خود پاینده می پنداشتید
پشت سر هشتید نی همراه خویش
برده اید و نی فرستادید پیش ...
... مر نه ایشان آن شریکان حقند
که به حق از راه شرکت ملحقند
منقطع گردید نک پیوندتان ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۱۰- آیات ۹۹ تا ۱۲۳
و هو الذی أنزل من السمٰاء مٰاء فأخرجنٰا به نبٰات کل شی ء فأخرجنٰا منه خضرا نخرج منه حبا مترٰاکبا و من النخل من طلعهٰا قنوٰان دٰانیة و جنٰات من أعنٰاب و الزیتون و الرمٰان مشتبها و غیر متشٰابه انظروا إلیٰ ثمره إذٰا أثمر و ینعه إن فی ذٰلکم لآیٰات لقوم یؤمنون ۹۹ و جعلوا للٰه شرکٰاء الجن و خلقهم و خرقوا له بنین و بنٰات بغیر علم سبحٰانه و تعٰالیٰ عمٰا یصفون ۱۰۰ بدیع السمٰاوٰات و الأرض أنٰی یکون له ولد و لم تکن له صٰاحبة و خلق کل شی ء و هو بکل شی ء علیم ۱۰۱ ذٰلکم اللٰه ربکم لاٰ إلٰه إلاٰ هو خٰالق کل شی ء فاعبدوه و هو علیٰ کل شی ء وکیل ۱۰۲ لاٰ تدرکه الأبصٰار و هو یدرک الأبصٰار و هو اللطیف الخبیر ۱۰۳ قد جٰاءکم بصٰایر من ربکم فمن أبصر فلنفسه و من عمی فعلیهٰا و مٰا أنا علیکم بحفیظ ۱۰۴ و کذٰلک نصرف الآیٰات و لیقولوا درست و لنبینه لقوم یعلمون ۱۰۵ اتبع مٰا أوحی إلیک من ربک لاٰ إلٰه إلاٰ هو و أعرض عن المشرکین ۱۰۶ و لو شٰاء اللٰه مٰا أشرکوا و مٰا جعلنٰاک علیهم حفیظا و مٰا أنت علیهم بوکیل ۱۰۷ و لاٰ تسبوا الذین یدعون من دون اللٰه فیسبوا اللٰه عدوا بغیر علم کذٰلک زینٰا لکل أمة عملهم ثم إلیٰ ربهم مرجعهم فینبیهم بمٰا کٰانوا یعملون ۱۰۸ و أقسموا باللٰه جهد أیمٰانهم لین جٰاءتهم آیة لیؤمنن بهٰا قل إنما الآیٰات عند اللٰه و مٰا یشعرکم أنهٰا إذٰا جٰاءت لاٰ یؤمنون ۱۰۹ و نقلب أفیدتهم و أبصٰارهم کمٰا لم یؤمنوا به أول مرة و نذرهم فی طغیٰانهم یعمهون ۱۱۰ و لو أننٰا نزلنٰا إلیهم الملاٰیکة و کلمهم الموتیٰ و حشرنٰا علیهم کل شی ء قبلا مٰا کٰانوا لیؤمنوا إلاٰ أن یشٰاء اللٰه و لٰکن أکثرهم یجهلون ۱۱۱ و کذٰلک جعلنٰا لکل نبی عدوا شیٰاطین الإنس و الجن یوحی بعضهم إلیٰ بعض زخرف القول غرورا و لو شٰاء ربک مٰا فعلوه فذرهم و مٰا یفترون ۱۱۲ و لتصغیٰ إلیه أفیدة الذین لاٰ یؤمنون بالآخرة و لیرضوه و لیقترفوا مٰا هم مقترفون ۱۱۳ أ فغیر اللٰه أبتغی حکما و هو الذی أنزل إلیکم الکتٰاب مفصلا و الذین آتینٰاهم الکتٰاب یعلمون أنه منزل من ربک بالحق فلاٰ تکونن من الممترین ۱۱۴و تمت کلمة ربک صدقا و عدلا لاٰ مبدل لکلمٰاته و هو السمیع العلیم ۱۱۵ و إن تطع أکثر من فی الأرض یضلوک عن سبیل اللٰه إن یتبعون إلا الظن و إن هم إلاٰ یخرصون ۱۱۶ إن ربک هو أعلم من یضل عن سبیله و هو أعلم بالمهتدین ۱۱۷ فکلوا ممٰا ذکر اسم اللٰه علیه إن کنتم بآیٰاته مؤمنین ۱۱۸ و مٰا لکم ألاٰ تأکلوا ممٰا ذکر اسم اللٰه علیه و قد فصل لکم مٰا حرم علیکم إلاٰ ما اضطررتم إلیه و إن کثیرا لیضلون بأهوٰایهم بغیر علم إن ربک هو أعلم بالمعتدین ۱۱۹ و ذروا ظٰاهر الإثم و بٰاطنه إن الذین یکسبون الإثم سیجزون بمٰا کٰانوا یقترفون ۱۲۰ و لاٰ تأکلوا ممٰا لم یذکر اسم اللٰه علیه و إنه لفسق و إن الشیٰاطین لیوحون إلیٰ أولیٰایهم لیجٰادلوکم و إن أطعتموهم إنکم لمشرکون ۱۲۱ أ و من کٰان میتا فأحیینٰاه و جعلنٰا له نورا یمشی به فی النٰاس کمن مثله فی الظلمٰات لیس بخٰارج منهٰا کذٰلک زین للکٰافرین مٰا کٰانوا یعملون ۱۲۲ و کذٰلک جعلنٰا فی کل قریة أکٰابر مجرمیهٰا لیمکروا فیهٰا و مٰا یمکرون إلاٰ بأنفسهم و مٰا یشعرون ۱۲۳
و اوست که فرو فرستاد از آسمان آب را پس بیرون آوردیم بآن رستنی همه چیز را پس بیرون آوردیم از آن سبزه که بر می آوریم از آن دانه بر یکدیگر سوار و از درخت خرما از شکوفه اش خوشهای نزدیک بهم و بوستانها از انگورها و زیتون و انار شبیه بهم و ناشبیه بهم بنگرید بثمرش چون بار می آورد و رسیدنش بدرستی که در آن هر آینه نشانهاست از برای گروهی که می گروند ۹۹ و گردانیدند از برای خدا انبازان جن را و آفرید آنها را و تراشیدند از برای او پسران و دختران بدون دانشی منزه است او و برتر است از آنچه نسبت می دهند ۱۰۰ نخست آفریننده آسمانها و زمین است کجا باشد مر او را فرزندی و نباشد مر او را زنی و آفرید همه چیز را و او بهمه چیزی داناست ۱۰۱ آنست خدا پروردگارتان نیست خدایی مگر او که آفریدگار همه چیز است پس بپرستید او را و او بر همه چیز کارگزار است ۱۰۲ در نیابد او را دیده ها و او در میابد دیده ها را و اوست باریک بین آگاه ۱۰۳ بتحقیق آمد شما را دلیلهای بینش بخش از پروردگارتان پس هر که بینا شد پس باشد برای نفس او و کسی که کور ماند پس باشد بر خودش و نیستم من بر شما نگهبان ۱۰۴ و همچنین مکرر میاریم آیتها را و تا مبادا گویند درس خوانده و برای آنکه بیان کنیم آن را از برای گروهی که می دانند ۱۰۵ پیروی کن آنچه وحی کرده شد بتو از پروردگارت نیست خدایی مگر او و روی بگردان از شرک آورندگان ۱۰۶ و اگر خواسته بود خدا شرک نمی آوردند و نه گردانیدیم ترا بر ایشان نگهبان و نیستی تو بر ایشان کارگزار ۱۰۷ و دشنام مدهید آنان را که می خوانند از غیر خدا پس دشنام دهند خدا را از روی تعدی بدون دانشی همچنین آراستیم از برای هر گروهی کردارشان را پس بسوی پروردگارشان بازگشت ایشان پس خبر دهد ایشان را بآنچه بودند که می کردند ۱۰۸ و سوگند خوردند بخدا سخت ترین سوگندهاشان که اگر آید ایشان را آیتی هر آینه بگروند البته بآن بگو جز این نیست که آیتها نزد خداست و چه چیز آگاه کرد شما را که آن آیات چون آید ایشان را ایمان نخواهند آورد ۱۰۹ و بر می گردانیم دلهاشان را و چشمهاشان را هم چنان که ایمان نیاوردند بآن اول بار و وامی گذاریمشان در زیاده رویشان که سرگردان باشند ۱۱۰ و اگر آنکه ما فرستاده بودیم با ایشان فرشتگان را و سخن کرده بود با ایشان مردگان و جمع آورده بودیم بر ایشان همه چیز را گروه گروه نبودند که ایمان آوردند مگر آنکه خواسته باشد خدا و لیکن بیشترین ایشان نادان می باشند ۱۱۱ و همچنین گردانیدیم از برای هر پیغمبری دشمنی شیطانهای انس و جن می رسانند بعضی از ایشان بسوی بعضی آراسته گفتار باطل را از برای فریب و اگر خواستی پروردگار تو نکردندی آن را پس واگذار ایشان را بآنچه افترا می کنند ۱۱۲ و تا میل کنند بان دلهای آنان که نمی گروند بآخرت و تا پسند کنند آن را و تا کسب کنند آنچه را ایشانند کسب کنندگان ۱۱۳ آیا پس جز خدا را بجوییم حکم کننده و اوست که فرو فرستاد بشما کتاب را تفصیل داده شده و آنان که دادیم ایشان را کتاب می دانند که آن فرو فرستاده شد است از پروردگارت بحق پس مباش البته از شرک آورندگان ۱۱۴و تمام شد کلمه پروردگارت از روی راستی و عدالت نیست بدل کننده مر سخنانش را و اوست شنوای دانا ۱۱۵ و اگر اطاعت کنی اکثر کسانی را که در زمین اند گمراه می کنند تو را از راه خدا پیروی نمی کنند مگر گمان را و نیستند ایشان مگر آنکه بگمان حکم می کنند ۱۱۶ بدرستی که پروردگار تو اوست داناتر بکسی که گم می شود از راهش و اوست داناتر به هدایت یافتگان ۱۱۷ پس بخورید از آنچه یاد کرده شد نام خدا بر آن اگر هستید بآیاتش گروندگان ۱۱۸ و چیست مر شما را که نخورید از آنچه یاد کرده شد نام خدا بر آن و به تحقیق که تفصیل داد از برای شما آنچه را حرام کرد بر شما مگر آنچه مضطر شدید به آن به درستی که بسیاری هر آینه گمراه می کنند به خواهشهاشان بدون دانشی بدرستی که پروردگار تو او داناتر است به تعدی کنندگان ۱۱۹ و واگذارید بیرون گناه و درونش را به درستی که آنها که کسب می کنند گناه را زود باشد که جزا داده شوند به آنچه بودند که کسب می کردند ۱۲۰ و مخورید از آنچه یاد کرده نشد نام خدا بر آن و به درستی که آن هر آینه فسق است و به درستی که شیاطین هر آینه می رساند پنهانی به دوستانشان تا مجادله کنند با شما و اگر اطاعت کنند ایشان را به درستی که شما هر آینه باشید مشرکان ۱۲۱ آیا کسی که بود مرده پس زنده کردیم او را و گردانیدیم از برای او نوری که راه می رفته باشد بآن در مردمان چون کسی است که صفت او اینست که در تاریکیهاست نیست بیرون آینده از آن همچنین آراسته شد از برای کافران آنچه بودند که می کردند ۱۲۲ و همچنین گردانیدیم در هر قریه بزرگان را گناهکارانش تا مکر کنند در آن و مکر نمی کنند مگر به خودهاشان و نمی یابند ۱۲۳
اوست آن کس که فرستاد از سماک ...
... از غلط گفتن یزدان و اهرمن
وآن دو فاعل هادیند و راهزن
غیر واحد نیست ممکن فاعلی ...
... بشکن او را هم بکش چو آری به دست
صد هزاران راه دارد در فنون
هر دم آید با تو از راهی برون
نه ا ز رهی آید که بیند هر شیء اش ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۱۱- آیات ۱۲۴ تا ۱۴۰
و إذٰا جٰاءتهم آیة قٰالوا لن نؤمن حتٰی نؤتیٰ مثل مٰا أوتی رسل اللٰه اللٰه أعلم حیث یجعل رسٰالته سیصیب الذین أجرموا صغٰار عند اللٰه و عذٰاب شدید بمٰا کٰانوا یمکرون ۱۲۴ فمن یرد اللٰه أن یهدیه یشرح صدره للإسلاٰم و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کأنمٰا یصعد فی السمٰاء کذٰلک یجعل اللٰه الرجس علی الذین لاٰ یؤمنون ۱۲۵ و هٰذٰا صرٰاط ربک مستقیما قد فصلنا الآیٰات لقوم یذکرون ۱۲۶ لهم دٰار السلاٰم عند ربهم و هو ولیهم بمٰا کٰانوا یعملون ۱۲۷ و یوم یحشرهم جمیعا یٰا معشر الجن قد استکثرتم من الإنس و قٰال أولیٰاؤهم من الإنس ربنا استمتع بعضنٰا ببعض و بلغنٰا أجلنا الذی أجلت لنٰا قٰال النٰار مثوٰاکم خٰالدین فیهٰا إلاٰ مٰا شٰاء اللٰه إن ربک حکیم علیم ۱۲۸ و کذٰلک نولی بعض الظٰالمین بعضا بمٰا کٰانوا یکسبون ۱۲۹ یٰا معشر الجن و الإنس أ لم یأتکم رسل منکم یقصون علیکم آیٰاتی و ینذرونکم لقٰاء یومکم هٰذٰا قٰالوا شهدنٰا علیٰ أنفسنٰا و غرتهم الحیٰاة الدنیٰا و شهدوا علیٰ أنفسهم أنهم کٰانوا کٰافرین ۱۳۰ ذٰلک أن لم یکن ربک مهلک القریٰ بظلم و أهلهٰا غٰافلون ۱۳۱ و لکل درجٰات ممٰا عملوا و مٰا ربک بغٰافل عمٰا یعملون ۱۳۲ و ربک الغنی ذو الرحمة إن یشأ یذهبکم و یستخلف من بعدکم مٰا یشٰاء کمٰا أنشأکم من ذریة قوم آخرین ۱۳۳ إن مٰا توعدون لآت و مٰا أنتم بمعجزین ۱۳۴ قل یٰا قوم اعملوا علیٰ مکٰانتکم إنی عٰامل فسوف تعلمون من تکون له عٰاقبة الدٰار إنه لاٰ یفلح الظٰالمون ۱۳۵ و جعلوا للٰه ممٰا ذرأ من الحرث و الأنعٰام نصیبا فقٰالوا هٰذٰا للٰه بزعمهم و هٰذٰا لشرکٰاینٰا فمٰا کٰان لشرکٰایهم فلاٰ یصل إلی اللٰه و مٰا کٰان للٰه فهو یصل إلیٰ شرکٰایهم سٰاء مٰا یحکمون ۱۳۶ و کذٰلک زین لکثیر من المشرکین قتل أولاٰدهم شرکٰاؤهم لیردوهم و لیلبسوا علیهم دینهم و لو شٰاء اللٰه مٰا فعلوه فذرهم و مٰا یفترون ۱۳۷ و قٰالوا هٰذه أنعٰام و حرث حجر لاٰ یطعمهٰا إلاٰ من نشٰاء بزعمهم و أنعٰام حرمت ظهورهٰا و أنعٰام لاٰ یذکرون اسم اللٰه علیها افترٰاء علیه سیجزیهم بمٰا کٰانوا یفترون ۱۳۸ و قٰالوا مٰا فی بطون هٰذه الأنعٰام خٰالصة لذکورنٰا و محرم علیٰ أزوٰاجنٰا و إن یکن میتة فهم فیه شرکٰاء سیجزیهم وصفهم إنه حکیم علیم ۱۳۹ قد خسر الذین قتلوا أولاٰدهم سفها بغیر علم و حرموا مٰا رزقهم اللٰه افترٰاء علی اللٰه قد ضلوا و مٰا کٰانوا مهتدین ۱۴۰
و چون آید ایشان را آیتی گویند هرگز نگرویم تا آنکه داده شویم مانند آنچه داده شد برسولان خدا خدا داناتر است که کجا می گرداند رسالتش را زود باشد که برسد آنان را که گناه کردند خواری نزد خدا و عذابی سخت بسبب بودنشان که مکر می کردند ۱۲۴ پس کسی که بخواهد خدا که راه نماید او را می گشاید سینه او را از برای اسلام و کسی را که بخواهد که اضلال کند او را می گرداند سینه او را تنگ بسیار تنگ گویا بالا می رود در آسمان همچنین می گرداند خدا عذاب را بر آنان که نمی گروند ۱۲۵ و اینست راه پروردگار تو که راست است بحقیقت تفصیل دادیم آیتها را برای گروهی که پند می پذیرند ۱۲۶ از برای ایشانست سرای سلامت نزد پروردگارشان و او ولی ایشانست بآنچه هستند که می کنند ۱۲۷ و روزی که حشر کند ایشان را همه ای گروه جن بحقیقت بسیار گردانیدید از آدمیان و گفتند دوستانشان از آدمیان پروردگار ما برخوردار شدند برخی از ما ببرخی و رسیدیم ما باجلمان که تعیین کردی از برای ما گفت آتش مسکن شماست جاودانیان در آن مگر آنچه خواست خدا بدرستی که پروردگار تو درست کردار داناست ۱۲۸ و همچنین صاحب اختیار می گردانیم برخی از ستمکاران را بر برخی بسبب آنچه هستند که کسب می کردند ۱۲۹ ای گروه جن و انس آیا نیامد شما را رسولانی چند از شما که بخوانند بر شما آیتهای مرا و بیم دهند شما را از رسیدن روزتان این روز گفتند گواهی دادیم بر خودهامان و فریب داد ایشان را زندگانی دنیا و گواهی دادند بر خودهاشان که ایشان بودند کافران ۱۳۰ آن از اینست که نیست پروردگارت هلاک کننده اهل قریه ها را بستم و اهلشان بشاند غافلان ۱۳۱ و از برای هر یک مراتبی است از آنچه کردند و نیست پروردگارت غافل از آنچه می کنند ۱۳۲ و پروردگارت بینیاز صاحب رحمت است اگر خواهد می برد شما را و جانشین می گرداند از بعد شما آنچه را خواهد هم چنان که پدید آورد شما را از فرزندان جمعی دیگر ۱۳۳ بدرستی که آنچه وعده کرده شده اید هر آینه آینده است و نیستید شما عاجزکنندگان ۱۳۴ بگو ای قوم من کار کنید بر وفق توانایی خود بدرستی که من عمل کننده ام پس زود باشد که بدانید کسی را که می باشد مر او را عاقبت آن سرای بدرستی که رستگار نمی شوند ستمکاران ۱۳۵ و گردانیدند از برای خدا از آنچه آفرید از کشت و شتر و گاو و گوسفند بهره پس گفتند این از برای خداست بگمان فاسدشان و این از برای انبازان ماست پس آنچه باشد از برای انبازانشان پس نمی رسد بخدا و آنچه باشد از برای خدا پس آن می رسد بانبازانشان بد است آنچه حکم می کنند ۱۳۶ و همچنین آرایش دادند از برای بسیاری از مشرکان کشتن اولادشان را انبازانشان تا هلاک سازند ایشان را و تا ملتبس گردانند بر ایشان دینشان را و اگر خواسته بود خدا نمی کردند آن را پس واگذار ایشان را بآنچه مبندند بدروغ ۱۳۷ و گفتند این شتر و گاو و گوسفند و کشتی است که حرام است نمی خورند آنها را مگر کسی که می خواهیم بگمان فاسدشان و شتر و گاو و گوسفند که حرام گردانیده شد پشتهاشان و شتر و گاو و گوسفندیست که یاد نمی کنند نام خدا را بر آنها دروغ بستنی بر او زود باشد که جزا دهد ایشان را بسبب بودنشان که افترا می کردند ۱۳۸ و گفتند آنچه در شکم این شتر و گاو و گوسفند است خالص از برای مردان ما است و حرام است بر جفتهای ما و اگر باشد مردار پس ایشان در آن انبازانند زود باشد جزا دهد ایشان را وصفشان بدرستی که او حکیم داناست ۱۳۹ بتحقیق زیان کردند آنان که کشتند اولادشان را بکم خردی بدون دانش و حرام گردانیدند آنچه روزی کردشان خدا از راه دروغ بستن بر خدا بدرستی که گمراه شدند و نبودند هدایت یافتگان ۱۴۰
چون بر ایشان آیتی آید چنین ...
... خاصه بر قلب ملوک از زشت و خوب
ره غلط رفت ار که شاهی راه دان
آن مدان از شه ز شاهنشاه دان ...
... داشتندی بازشان بر آن ستم
تا برند از راهشان زآن فعل شوم
دینشان پوشند بر لبس رسوم ...
... هم نباشند آن گروه از مهتدین
اندر آیین صواب و راه دین
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره انعام » ۱۲- آیات ۱۴۱ تا ۱۴۸
و هو الذی أنشأ جنٰات معروشٰات و غیر معروشٰات و النخل و الزرع مختلفا أکله و الزیتون و الرمٰان متشٰابها و غیر متشٰابه کلوا من ثمره إذٰا أثمر و آتوا حقه یوم حصٰاده و لاٰ تسرفوا إنه لاٰ یحب المسرفین ۱۴۱ و من الأنعٰام حمولة و فرشا کلوا ممٰا رزقکم اللٰه و لاٰ تتبعوا خطوٰات الشیطٰان إنه لکم عدو مبین ۱۴۲ ثمٰانیة أزوٰاج من الضأن اثنین و من المعز اثنین قل آلذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحٰام الأنثیین نبیونی بعلم إن کنتم صٰادقین ۱۴۳ و من الإبل اثنین و من البقر اثنین قل آلذکرین حرم أم الأنثیین أما اشتملت علیه أرحٰام الأنثیین أم کنتم شهدٰاء إذ وصٰاکم اللٰه بهٰذٰا فمن أظلم ممن افتریٰ علی اللٰه کذبا لیضل النٰاس بغیر علم إن اللٰه لاٰ یهدی القوم الظٰالمین ۱۴۴ قل لاٰ أجد فی مٰا أوحی إلی محرما علیٰ طٰاعم یطعمه إلاٰ أن یکون میتة أو دما مسفوحا أو لحم خنزیر فإنه رجس أو فسقا أهل لغیر اللٰه به فمن اضطر غیر بٰاغ و لاٰ عٰاد فإن ربک غفور رحیم ۱۴۵ و علی الذین هٰادوا حرمنٰا کل ذی ظفر و من البقر و الغنم حرمنٰا علیهم شحومهمٰا إلاٰ مٰا حملت ظهورهمٰا أو الحوٰایٰا أو ما اختلط بعظم ذٰلک جزینٰاهم ببغیهم و إنٰا لصٰادقون ۱۴۶ فإن کذبوک فقل ربکم ذو رحمة وٰاسعة و لاٰ یرد بأسه عن القوم المجرمین ۱۴۷ سیقول الذین أشرکوا لو شٰاء اللٰه مٰا أشرکنٰا و لاٰ آبٰاؤنٰا و لاٰ حرمنٰا من شی ء کذٰلک کذب الذین من قبلهم حتٰی ذٰاقوا بأسنٰا قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنٰا إن تتبعون إلا الظن و إن أنتم إلاٰ تخرصون ۱۴۸
و اوست که پدید آورد بستانها را بر داربست انداختها و غیر بر داربست انداختها و درخت خرما را و کشت را مختلف ثمر خوردنی او و زیتون و انار را شبه بهم و ناشبیه بهم بخورید از ثمرش چون ثمر دهد و بدهید حقش را روز درویدنش و اسراف می کنند بدرستی که او دوست نمی دارد اسراف کنندگان را ۱۴۱ و از شتر و گاو و گوسفند باربردار و فرشی بخورید آنچه روزی کرد شما را خدا و پیروی مکنید گامهای شیطان را بدرستی که او مر شما را دشمنی آشکار است ۱۴۲ هشت جفت از میش دو و از گوسفند نرینه بگو آیا آن دو نر را حرام گردانید یا آن دو ماده را یا آنچه را مشتمل باشد بر او رحمهای آن دو ماده خبر دهید مرا بدانش اگر هستید راست گویان ۱۴۳ و از شتر دو و از گاو دو بگو آیا آن دو نر را حرام گردانید یا دو ماه را یا آنچه را مشتمل باشد بر آن رحمهای دو ماه آیا بودید حاضران چون وصیت کرد شما را خدا باین پس کیست ستمکارتر از آنکه بست بر خدا بدروغ را تا گمراه کند مردم را بدون دانش بدرستی که خدا راه ننماید گروه ستمکاران را ۱۴۴ بگو نمی یابم در آنچه وحی کرده شد بمن حرام شده برخورنده که می خورد آن را مگر آنکه بوده باشد مردار یا خون ریخته شده یا گوشت خوک پس بدرستی که آن پلید است یا فسقی که بانک زده شده از برای غیر خدا بآن پس کسی که مضطر شد غیر باغی و نه تجاوز کننده پس بدرستی که پروردگار تو آمرزنده مهربانست ۱۴۵ و بر آنانی که یهود شدند حرام کردیم هر صاحب ناخنی را و از گاو و گوسفند حرام کردیم بر ایشان پیهای اندو را مگر آنچه را برداشت پشتهاشان یا روده ها یا آنچه آمیخته باشد باستخوان آن جزا دادیم ایشان را بسبب ظلمشان و بدرستی که ما هر آینه راستگویانیم ۱۴۶ پس اگر تکذیب کنند ترا پس بگو پروردگار شما صاحب رحمت وسیع است و باز داشته نمی شود عذابش از گروه گناه کاران ۱۴۷ زود باشد که بگویند آنان که شرک آوردند که اگر خواسته بود خدا شرک نمی آوردیم ما و نه پدرانمان و نه حرام می کردیم هیچ چیز را همچنین تکذیب کردند آنان که بودند پیش از ایشان تا چشیدند عقوبات ما را بگو آیا هست نزد شما هیچ علمی پس بیرون آرید آن را برای ما پیروی نمی کنند مگر گمان را و نیستید شما مگر آنکه بگمان کار می کنید ۱۴۸
اوست آن کس که پدید آورد بر ...
... چونکه بر تحریم شد امر از خدا
بهر فهم حل و حرمت نیست راه
جز به کشف و سمع صادق از اله ...
... بی ز علم و دانشی در جستجو
راه ننماید خدا بر ظالمان
که بر او بندند کذبی آن چنان ...