عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۳۲
همی بوستان سازی از دشت او
چمنهاش پر لاله و چاوله
که شادی کنان اندر آن بوستان ...
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر متقارب » شمارهٔ ۶۳
بزرینه جام اندرون لعل مل
فروزنده چون لاله بر زرد گل
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷
گفتم صنما لاله رخا دلدارا
در خواب نمای چهره باری یارا ...
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۸۳
ای برهمن آن عذار چون لاله پرست
رخسار نگار چارده ساله پرست ...
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۱۷
عارف به چنین روز کناری گیرد
یا دامن کوه و لاله زاری گیرد
از گوشه میخانه پناهی طلبد ...
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۳۵۷
... از قافله بهار نامد آواز
تا لاله به باغ سر نگون ساخت جرس
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۰۱
می رست زدشت خاوران لاله آل
چون دانه اشک عاشقان در مه و سال ...
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۷۳
ای گشته جهان تشنه پر آب از تو
ای رنگ گل و لاله خوش آب از تو
محتاج به کیمیای اکسیر توایم ...
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹۵
ابر از دهقان که ژاله می روید ازو
دشت از مجنون که لاله می روید ازو
خلد از صوفی و حور عین از زاهد ...
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰۹
چشمم که سرشک لاله گون آورده
وز هر مژه قطرهای خون آورده ...
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۳
ای دیده مرا عاشق یاری کردی
داغم ز رخ لاله عذاری کردی
کاری کردی که هیچ نتوان گفتن ...
ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۱۶
می هست و درم هست و بت لاله رخان هست
غم نیست وگر هست نصیب دل اعداست
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه
... گرازان به کام و دل دوستان
یکی ماه عارض یکی لاله خد
یکی سیم ساعد یکی سرو قد ...
... پراگنده بر ماه خون تذرو
فگنده به لولو بر از لاله بند
پراگنده بر سرو سیمین کمند ...
... براندند بر خاک بر سیل خون
شد از خون گردان زمین لاله گون
نخست از بنی شیبه کس نام و ننگ ...
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۹ - شعر گفتن ورقه
... ز جان و ز خون معادی کنم
هوا تیره فام و زمین لاله رنگ
نیارم شبیخون نسازم کمین ...
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر
... بگفت این واز درد بگریست زار
ز خون کرد روی زمین لاله زار
چو بسیار بگرست و زاری نمود ...
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن
... به سوی ربیع ابن عدنان نگاه
زمین دید از خون او لاله گون
ز بازوش گشته روان سیل خون ...
... از آن موی خوشبوی و آن روی پاک
پر از لاله شد سنگ و از مشک خاک
دو لشکر عجب مانده از روی اوی ...
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۷ - رهایی یافتن گلشاه
... به کینه تبه کرد مر شاه را
رخ باب گلشاه چون لاله رنگ
شکفته شد و گشت ایمن ز جنگ ...
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۵ - نوحه کردن گلشاه
... همی گفت چونین و می خواست مرگ
همی خون چکانید بر لاله برگ
بنالید و بر درد و هجران بگفت ...