گنجور

 
۷۸۱

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰

 

... چشم بد دور نیک یاری

امروز بر اسب جور با من

هر گوشه همی کنی سواری ...

انوری
 
۷۸۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح خواجه ناصرالدین طاهر

 

... مثله کند شیر چرخ و شیر عرین را

حصن هزار اسب اگرچه بر سر آن ملک

سد قدیمست حصنهای حصین را ...

انوری
 
۷۸۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... هم به اقبال تو می یابد ز سلطان جهان

اسب و طوق و جامه و فرمان و القاب خطاب

گرچه گل بر بار چون بشگفت خود تازه بود ...

انوری
 
۷۸۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷ - در مدح ضیاء الدین اکفی الکفاة مودودبن احمدالعصمی

 

... در فراق خدمت گرد همایون موکبی

کاندر نعل از هلالست اسب را میخ از نبات

موکب صدر جهان پشت هدی روی ظفر ...

انوری
 
۷۸۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در صفت خزان و مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر

 

... جنبش چرخ نه از شهوت و نه از غضب است

مه به نعل سم اسب تو تشبه می کرد

خاک فریاد برآورد که ترک ادب است ...

انوری
 
۷۸۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - در مدح مجدالدین محمدبن نصر احمد

 

... تاپای تو ز مرتبه بر فرق فرقدست

اسب فلک جواد عنان تو شد چنانک

ماه و مجره اسب ترا نعل و مقودست

تا شکل گنبد فلک و جرم آفتاب ...

انوری
 
۷۸۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در مدح خاقان اعدل ابوالمظفر عمادالدین پیروز شاه

 

... در پی اشتر سپرد در سم استر شکست

اسب سکندر نبود رخشش چندانک رفت

در ظلمات مصاف گوهر احمر شکست

تا سگ خر بندگانش وحشی دنیا گرفت

تا لگد پاسبانش چنبر افسر شکست

آنکه بدو صد هزاره بنده و بندی رسید ...

... زان چه ترا جام بخت بر لب کوثر شکست

از حسد فتح تو خصم تو پی کرد اسب

همچو جحی کز خدوک چرخه مادر شکست ...

انوری
 
۷۸۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۱ - در مدح عمادالدین فیروز شاه امیر خراسان

 

... اساس ملکی کز بهر خدمتت ننهند

ز نعل اسب حوادث خراب و هامون باد

اگر نه لاف سخا از دلت زند دریا ...

انوری
 
۷۸۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۳ - در مدح اکفی الکفات امیر ضیاء الدین احمد عصمی

 

... طرایف سخنم را همی نگرداند

چو مدحت تو برانگیزد اسب فکرت من

ز جوی قوت ادراک عقل بجهاند ...

انوری
 
۷۹۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۲ - در مدح میرآب مرو صاحب سعید صدر الدین نظام‌الملک

 

... چو باز او شکرد صید او چه شیر و چه گرگ

چو اسب او گذرد راه او چه بحر و چه بر

سعادت ابدی در هوای او مدغم ...

انوری
 
۷۹۱

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۲ - در تهنیت عید و مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر

 

... در جان هوای صاحب و در دل وفای یار

اسبی چنانکه دانی زیر از میانه زیر

وز کاهلی که بود نه سکسک نه راهوار ...

... گفتم که خیر هست مرا گفت بازدار

تو گرم کرده اسب به نظاره گاه عید

عید تو در وثاق نشسته در انتظار ...

انوری
 
۷۹۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۶ - در مدح شمس‌الدین اغل بیک

 

... چه یکی تن چه صدهزار هزار

روز هیجا بر اسب که پیکر

چو برون آید از پی پیکار ...

انوری
 
۷۹۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۷ - در مدح ناصرالدین طاهر و وصف ربیع

 

... روزکی چند نگهداشت بتزویر و حیل

آخرالامر درآمد به سر اسب اجلش

تا درافتاد به یک حادثه چون خر به وحل ...

انوری
 
۷۹۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۵ - در ستایش اسب صاحب ناصر الدین و تخلص به مدح او

 

... صدر تو به پایه تخت جمشید

اسب تو به سایه رخش رستم

با رای تو ذره ایست خورشید ...

انوری
 
۷۹۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۲ - در مدح صاحب نظام‌الدین محمد

 

... تا کرا بیند سزای احترام

روز هیجاکز خروش کوس و اسب

آب گردد مغز گردان در عظام ...

انوری
 
۷۹۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۴ - در مدح امیر عادل ضیاء الدین مودود احمد عصمی

 

... به تف تیغ ز آبش برآورند بخار

به نعل اسب ز خاکش برآورند دخان

همیشه تا ز ورای کمال نیست کمال ...

انوری
 
۷۹۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۲ - در مدح ضیاء الدین مودود احمد عصمی بعد از حبس

 

... نه به ز قهر تو یک قهرمان شرع رسول

نه به ز پاس تو یک پاسبان دین اله

ز شبه و مثل بعیدی از آن نیاری دید ...

... مرا یکیست نشابور و بلخ و مرو و هراه

همیشه تا که نباشد مسیر اسب چو رخ

چنان کجا نبود رفتن پیاده چو شاه ...

انوری
 
۷۹۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۳ - سوگندنامه‌ای که انوری در نفی هجو قبة اسلام بلخ گفته و اکابر بلخ را مدح کرده

 

... در زبان سوسمار آورد حجت گستری

آنکه گر بر اسب فکرت جاودان جولان کنی

از نخستین آستان حضرتش درنگذری ...

انوری
 
۷۹۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۶ - در مدح ناصرالدین طوطی‌بک

 

... فرزین بنهی به طرح رستم را

آنجا که به لعب اسب کین توزی

صد شه به پیاده پی براندازد ...

انوری
 
۸۰۰

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۲

 

... عالم السر و الخفیاتست

که غمت شه رخم به اسب فراق

آن چنان زد که بیم شهماتست

انوری
 
 
۱
۳۸
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۱۱۷