گنجور

 
۵۴۱

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۴ - جنگ نریمان با تکین‌تاش

 

... به هدیه از این کودک خرد دار

از ایرانیان رفت بر چرخ غو

ز کردار آن نو سپهدار گو ...

... چنان شاددل بود خاقان ازین

که گفتی نهادست بر چرخ زین

تکین تاش را برد جایی نهان ...

اسدی توسی
 
۵۴۲

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۸ - نامه گرشاسب به فغفور چین

 

... زمین هست گنجش همیشه به جای

زرش رستنی چرخ گردان سرای

هوا و آتش و آب فرمانبران ...

... از ایشان دو صد راست زرینه کوس

که دارند بر چرخ گردان فسوس

چو خواهد جهان خور به زرآب شست ...

اسدی توسی
 
۵۴۳

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۱۹ - جنگ نریمان با پسر فغفور چین

 

... ز منجوق و از گونه گونه درفش

شد آذین زده روی چرخ بنفش

به ابر اندر از کوس فریاد خاست ...

... که زیر زمین گاو و ماهی بسوخت

بر آمد ز هامون به چرخ بنفش

درفشنده هر سو درفشان درفش ...

اسدی توسی
 
۵۴۴

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر

 

... چو روبه شده شیر هامون ز بیم

گرفته سوی چرخ جان ها گذار

ز خنجر دمان خون چو ز آتش بخار ...

... بگفت این و ابرش به خشم و ستیز

به گردش در انداخت چون چرخ تیز

دو خم کمان نون و زه دال کرد ...

اسدی توسی
 
۵۴۵

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۲ - رفتن نریمان به شهر فغنشور

 

... دمان یوز بازان بر آهو بره

نگون ساخته چرخ بر کو دره

به ناورد هر جای خرگوش و سگ ...

اسدی توسی
 
۵۴۶

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۳ - خبر یافتن فغفور از کشتن جرماس و قلا

 

... بیابان یکی گام بی مرد نیست

همه چرخ یک برج بی گرد نیست

سوی من دگر لشکری رزم ساز ...

اسدی توسی
 
۵۴۷

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۴ - رزم گرشاسب با سالار فغفور

 

... خروشان شد از خام رویینه خم

زمین ماند از آرام و چرخ از شتاب

به که خون گشاد از دل سنگ آب ...

... همی دوخت دل ها به تیر از دو میل

چنان چرخ پرگرد و پر باد کرد

که گردون که بد هفت هفتاد کرد ...

... برافروخت وز بند شب شد رها

از او چرخ بر تیغ که رنگ زد

تو گفتی که دینار بر سنگ زد ...

... زخشت و شل و ناوک سرکشان

ز بر چرخ گفتی شد آتش فشان

ز خون از در و دشت بنشت گرد ...

اسدی توسی
 
۵۴۸

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۵ - جادویی کردن ترکان بر ایرانیان

 

... درخش جهنده جهان برفروخت

سیاه ابر با چرخ دامن بدوخت

بر ایرانیان خواست آمد شکست ...

... همه گرد کردند یک مه فزون

چنان توده ای گشت بر چرخ و ماه

که دیدی ازو دیده یکماهه راه ...

اسدی توسی
 
۵۴۹

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

... ببستند بر پیل صندوق و کوس

ز گرد آبگون چرخ گشت آبنوس

سپاهی فراز آمد از چین ستان ...

... بد اسپ از گیا بیش وز ریگ مرد

از اختر سپاهش بد از چرخ گرد

ز رنگین سپرها در و دشت و راغ ...

... بدو گفت بر تیغ این که یکی

شوم بنگرم راز چرخ اندکی

بدین چاره بگریخت شد ناپدید ...

... از اسپش همه دشت آوردگاه

ز ناورد بد چرخ و از نعل ماه

به تیغ از یکی تا بپرداختی ...

... ز کشته چه گویم بر آن کس که زیست

ببخشید چرخ و ستاره گریست

همه شاه را خوار بگذاشتند ...

اسدی توسی
 
۵۵۰

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

... سپه خیمه زد دشت شیب و فراز

به چرخ از همه شهر بر شد خروش

ز جوشن وران باره آمد به جوش ...

... گرفتند گردان ایران و چین

کمان های زنبوری و چرخ کین

ز شاهین و طیاره بر هر گروه ...

... ز پاشیدن آتش از هر کران

همی ریخت گفتی ز چرخ اختران

رخ مه ز گرد ابر پر چین گرفت ...

... همه بوم زن بد همه کوی مرد

همه شهر دود و همه چرخ گرد

ز خون بسته شد بر کف پای گل ...

اسدی توسی
 
۵۵۱

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۹ - نامه گرشاسب به نزد فریدون

 

... شناسد نه نادان نه داننده را

تو ای دانشی چند نالی ز چرخ

که ایزد بدی دادت از چرخ برخ

نگر نیک و بد تا چه کردی ز پیش ...

... چو از تو بود کژی و بی رهی

گناه از چه بر چرخ گردان نهی

ز یزدان شمر نیک و بدها درست ...

اسدی توسی
 
۵۵۲

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۰ - خبر یافتن فریدون از آمدن نریمان

 

... ز رنگین سپرها چنان بد زمین

کجا چرخ در چرخ دیبای چین

همه مردم شهر بی راه و راه ...

... که دولت نماندست یک جای دیر

که داند که این چرخ بدساز چیست

نهانیش با هر کسی راز چیست ...

اسدی توسی
 
۵۵۳

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۳ - زادن سام نریمان

 

پسر زاد ماهی که از چرخ مهر

ز خوبی بدو آرزو کرد مهر ...

اسدی توسی
 
۵۵۴

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

... خداوند دین و خداوند داد

فرازنده هفت چرخ سپهر

فروزنده گیتی از ماه و مهر ...

... سرو افسرت زیر پای آورم

بر از چرخ کیوان گر ایوان تست

وگر نام دیوان به دیوان تست ...

... سلیح و ستور اندر آن کار زار

چو چرخ شب آرایش از سر گرفت

ز ماه تمام آینه برگرفت ...

... همی بود بیدار تا گشت روز

چو بازی برآورد چرخ روان

به زرین و سیمین دو گوی دوان ...

... همیدون می از نو کهن نیکتر

مرا گشت چرخ ارچه خم داد پشت

همان بیش زورم به زخم درشت ...

اسدی توسی
 
۵۵۵

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۷ - جنگ دیگر گرشاسب با شاه طنجه

 

... که دست و گریبان هم آویز شد

تو گفتی ز خون چرخ جوشد همی

زمین چادر لعل پوشد همی ...

... سیه پوش گیتی چو شد زرد پوش

که کهربا برزد از چرخ جوش

سپهدار با شهر برساخت جنگ ...

اسدی توسی
 
۵۵۶

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۸ - گردیدن گرشاسب و عجایب دیدن

 

... چو خط دبیران یک اندر دگر

همه شاخ ها تا به چرخ کبود

به هم برشده تنگ چون تار و پود ...

... گرفتی جهان هر زمان رستخیز

نتابیدی اندر وی از چرخ هور

ز تنگی بسودی درو پوست مور ...

... از او خواست زور و به زانو نشست

زه آورد بر چرخ پیکار بر

ز دستش گره زد به سوفار بر ...

اسدی توسی
 
۵۵۷

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۲ - وفات گرشاسب و مویه بر او

 

... جهان را جهاندار و یزدان توی

برآرنده چرخ گردان توی

زمین و زمان کرده تست راست ...

اسدی توسی
 
۵۵۸

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴۳ - خبر یافتن فریدون از مرگ گرشاسب

 

... تن زندگان را زمین جای کرد

ز بر بیستون چرخ بر پای کرد

دهد جان و پس بازخواهد چو داد ...

... هوا سینه دم آب و هامون شکم

براو هفت سر هفت چرخ از فراز

ستاره همه چشمش از دور باز ...

... همی هیچ ناساید از تاختن

به یک گردش از زیر و بر چرخ وار

کند کارها زیروبر صدهزار ...

... که جان داردش پوشش خویشتن

بفرساید آخرش چرخ بلند

چو فرسود جامه بباید فکند ...

... بلند آتش مهرگانی بساخت

که تفش ز چرخ اختران را بتاخت

درفشان درفشی برآمد به ماه

ز زر ذرها چرخ مشک سیاه

به هامون درش ذره سونش فشان

به گردش جهان چرخ اختر فشان

زمین شد یکی پرفروغ آفتاب

ز زر رشتها چرخش از مشک ناب

چو کرده برون خنجر زردفام ...

... ز بس رامش و خوشی مهتران

گرفتند در چرخ بزم اختران

ز شادی همی کوفت مریخ دست ...

اسدی توسی
 
۵۵۹

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

... به دیدار و به کردار و به رفتار

اگر بی اخترستی چرخ گردان

نگشتی مختلف اوقات گیهان ...

... پس این کون و فساد ما نبودی

وگر نه کرده بودی چرخ مایل

بدین سان لختکی میل معدل ...

... ازیرا سوی بالا گشت سرکش

بگردانید مثل چرخ گردان

همه نوری گذر یابد دریشان ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۶۰

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳ - گفتار اندر ستایش سلطان ابوطالب طغرل‌بک

 

... ستورش بود کشتی بخت رهبر

خدایش بود پشت و چرخ یاور

نگر تا چون یقین دلش بد پاک ...

... هزاران آفرین بر جان او باد

مدار چرخ بر فرمان او باد

ستاره رهنمای کام او باد ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۴۹۲