گنجور

 
۵۴۶۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹

 

... به هر قدم جگری زیر پا فشرده ام امشب

چو آه می رسم از لاله زار سوختگی ها

شرار محمل شوقم گداز منزل ذوقم ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸

 

... به من این گمان نبرد یقین که خیال حق کنم از حیا

چوز خاک لاله برون زند قدح شکسته به خون زند

هوسی اگربه جنون زند به همین نسق کنم ازحیا ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸

 

... سوختم زین معنی موهوم خاموش جواب

جام گل را از می رنگت جگر چون لاله داغ

وز نگاهت شیشه می را نفس چو شبنم آب ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴

 

... نگشت شعله حسنت کم از هجوم عرق

چسان جدا شود از برگ لاله رنگ درآب

زمانه موسم توفان نوح را ماند ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰

 

... می زند رنگ گل آتش در بنای عندلیب

پنبه شبنم به گوش غنچه داغ لاله شد

بیش ز این نتوان شنیدن ماجرای عندلیب ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۱

 

... دوستان آخر هوای باغ امکانم نساخت

همچو داغ لاله دربرگ گلم پیچید و سوخت

از جنون جولانی تحقیق این بیدل مپرس ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۲

 

رنگت به چشم لاله بساط نظاره سوخت

خویت به کام سنگ زبان شراره سوخت ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳

 

... بیشتر این برق عبرت خرمن فرزانه سوخت

داغ دل شد رهنمای کوه و هامون لاله را

سر به صحرا می زند هر کس متاع خانه سوخت ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۶۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴

 

یاد وصلی کردم آغوش من دیوانه سوخت

لاله سان از گرمی این می دل پیمانه سوخت

ناله ها رفت از دل و احرام آزادی نبست ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۵

 

... چمن ز بندگی حسن اگر کند انکار

خط بنفشه گواه مهر داغ لاله بجاست

حجاب پرتو خورشید سایه می باشد ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴

 

بیاکه آتش کیفیت هوا تیز است

چمن ز رنگ گل و لاله مستی انگیز است

به گلشنی که نگاهت فشاند دامن ناز

چو لاله دیده نرگس ز سرمه لبریز است

غبار هستی من عمرهاست رفته به باد ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳

 

... بسکه داریم درین باغ کدورت بیدل

لاله سان آینه زنگارنشین در بر ماست

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۵

 

... بیدل ز جگرسوختگی چاره ندارم

با داغ مرا لاله صفت عهد قدیم است

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۸

 

... چون شرر خود را به یک چشم از نظر افکندن است

لاله سودایی ست بیدل ورنه در گلزار دهر

هرکجا داغی ست چشمش با دل ما روشن است

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۱

 

... چشم ماهی از سواد موج دریا روشن است

لاله سان از عبرت حال دل پرخون مپرس

داغ چندین گلخنم آیینه دارگلشن است ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۴

 

... سنگ گردی ست که در دامن مینای من است

لاله دشت جنونم ز جگرسوختگی

داغ برگی ز گلستان سویدای من است ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۹

 

... زین چمن با درد پیمایی قناعت کرده ایم

جام گل تسلیم یاران ساغر ما لاله است

با بزرگیهای شیخ آسان که می گردد طرف ...

... جز شکست رنگ گلچینی ندارد باغ وصل

در میان ما و جانان بیخودی دلاله است

تاکجا در پی نمی غلتد جبین اعتبار ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۱

 

... نفس در آیه دنباله ذتر فریادست

حضور لاله وگل بی بهار ممکن نیست

به جلوه تو دو عالم فرامشی یادست ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۷۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۶

 

... صد حباب اینجا زبی مغزی سرخود راشکست

مو خون لاله می آید سراسر در نظر

یا دل دیوانه ای در دامن صحرا شکست ...

بیدل دهلوی
 
۵۴۸۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۶

 

... شمع را سیرگریبان نیز از خود رفتنست

لاله زار دل سراسر موج عبرت می زند

هرگل داغی که می بینی شکافت گلخنست ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۲۷۲
۲۷۳
۲۷۴
۲۷۵
۲۷۶
۳۶۲