گنجور

 
۵۱۸۱

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲ - شاه و جام

 

... ‎داد ره سیر مرا پیچ و خم

‎گشته گرفتار میان دو موج

‎گه به حضیضم برد و گه به اوج ...

... ‎جوشش آن قسمت بالاترش

‎زان که در آن جایگه پر ز موج

‎گه به حضیض آمدم و گه به اوج ...

... ‎کرد خدایم به عطوفت نظر

موجی از آن قسمت بالا رسید

‎باز مرا جانب بالا کشید

موج دگر کرد ز دریا مدد

‎رستم از آن کشمکش جزر و مد ...

ایرج میرزا
 
۵۱۸۳

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی امیرالمؤمنین علی علیه السلام » شمارهٔ ۱ - فی میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام

 

... پور عمران کو که تا باز آیدش آواز لن

در محیط کعبه چندان موج زد دریای عشق

کز نهیبش گشت نه فلک فلک لشکرشکن ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۸۵

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۳ - فی جواب المحتشم علیه الرحمه

 

... وین خشک لعل غرقۀ در خون حسین تست

این مرکز محیط شهادت که موج خون

افشاند تا بدامن گردون حسین تست ...

... کاش آن زمانکه کشتی ایمان بخون نشست

فلک فلک ز موج غمش غرقه خون شدی

کاش آن زمان که رایت دین بر زمین فتاد ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۸۶

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۷ - فی لیلة الحادی عشر ایضاً

 

... نمی دانم چه طوفانی است اندر عالم امکان

که صد نوح از مصیبت غرقۀ موج غم است امشب

ز دود خیمه گاه او خلیل آتش بجان دارد ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۹۰

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی الامام موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام » شمارهٔ ۳ - فی رثاء ابی الحسن موسی سلام الله علیه

 

... زهری که چون رسید به سر چشمۀ حیات

از موج غم روانه دو صد جویبار کرد

زهری که کام دشمن دون شد از او روا ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۹۲

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح الحجة عجل الله فرجه » شمارهٔ ۱ - فی ولادة الحجة عجل الله فرجه

 

... کام تشنۀ ما را خضر آب حیوان داد

موج عشق بی پایان قطره را به دریا برد

باد مشت خاکی را برتر از ثریا برد ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۹۳

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱

 

... کی سبزه دمد از دانۀ دل

از موج بلا ایمن گردی

آنگه که رسی به کرانۀ دل ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۹۴

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

... بهر پیر کنعانی کجل توتیا آمد

گرچه موج بی پایان زد بکشتی دوران

نیست با کی از طوفان نوح ناخدا آمد ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۹۵

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵

 

... دریغا کاین خموشی بشکند ظهر

ز دریای دلم چون خون زند موج

به پیوندد سرشک دیده چون نهر ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۹۶

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

... بی تو ای روح روان جان بسلامت نبرم

کشتی عمر گرفتار دو صد موج بلاست

بار الها مددی کن برهان از خطرم ...

غروی اصفهانی
 
۵۱۹۷

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۵ - طوفان

 

... زمانه نعره زد چون غول کانا

زمین پنهان شد اندر موج باران

که از هر سو درآمد بی محابا

خط آهن میان موج گفتی

ره موسی است اندر قعر دریا ...

... چو روی مرد جنگی روز هیجا

ز هر سو موج ها انگیخت چون کوه

که شدکوه از نهیبش زیر و بالا

به تیغ موج هایش کف نشسته

چو برف دیمهی بر کوه خارا ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۵۱۹۸

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - سرچشمهٔ فین

 

... نه آب روانست که جان است و روان است

گویی بشمر موج زند گوهر سیال

یا آن که به هر جدول سیماب روانست ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۵۱۹۹

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - در واقعهٔ بمباران آستانهٔ حضرت رضا (‌ع‌)

 

... بنگرید ایدون کاین بقعه و این پاک حریم

قلتگاهی است که خون موج زند سرتاسر

ای نصارا تو چه گوبی کس اگر آید باز ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۵۲۰۰

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۴ - گلۀ دوستانه

 

... به قصدجان خصمان گرزه مارم

به روز نطق بحری موج خیزم

به وقت جود ابری ژانه بارم ...

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲۵۸
۲۵۹
۲۶۰
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳