شمارهٔ ۱ - فی ولادة الحجة عجل الله فرجه
فیض روح قدسی باز طبع مرده را جان داد
عندلیب نطقم را دستگاه دستان داد
بلبل غزل خوان را جای در گلستان داد
طوطی شکر خا را ره بشکرستان داد
کام تشنۀ ما را خضر آب حیوان داد
موج عشق بی پایان قطره را به دریا برد
باد، مشت خاکی را برتر از ثریا برد
دستبرد اسکندر هر چه داشت دارا برد
عشق یار شهر آشوب عقل را به یغما برد
از تنم توانائی برد و آه سوزان داد
آسمان به آزادی کوس خیر مقدم زد
زهره با دو صد شادی نغمۀ دمادم زد
عشرت خدا دادی ساز عیسوی دم زد
صورت پریزادی راه نسل آدم زد
فتنۀ رخش بر باد نقد دین و ایمان داد
شمع شاهد وحدت باز در تجلی شد
نقش باطل کثرت محو «لا» و «إلا» شد
تا که رایت نصرت زیب دوش مولا شد
ساز نغمۀ عشرت تا به عرش اعلی شد
عیش و کامرانی را شاه عشق فرمان داد
شاد باش ای مجنون صبح شام غم آمد
با قدی بسی موزون لیلی قدم آمد
اسم اعظم مکنون مظهر اتمّ آمد
گنج گوهر مخزون معدن کرم آمد
تخت پادشاهی را عز و شأن شایان داد
آفتاب لاهوت از مشرق ازل سر زد
تا ابد شرر اندر آفتاب خاور زد
باز سینۀ سینا شعله از جگر بر زد
باز پور عمران را مرغ شوق دل پر زد
دور باش غیرت داد در حریم امکان داد
صورتی نمایان شد از سرادق معنی
طلعتی بسی زیبا قلعتی بسی رعنا
فرق فرقدان سایش زیب تاج کرّمنا
رانده رفرف همت تا مقام «او ادنی»
بزم «لی مع الله» را رونقی بپایان داد
سرّ مستسر آمد در مظاهر اعیان
غیب مستتر آمد در مشاهد عرفان
شاه مقتدر آمد در قلمرو امکان
سیر منتصر آمد در ممالک امکان
درد دردمندان را حق صلای درمان داد
آنکه نسخۀ ذاتش دفتر کمالاتست
مصحف کمالاتش محکمات آیاتست
اولین مقاماتش منتهی النهایاتست
طور نور و میقاتش پرتوی از آن ذاتست
جلوۀ دلآرایش جان گرفت و جانان داد
مبدء حقیقت را اوست اولین مشتق
خطۀ طریقت را اوست هادی مطلق
مسند شریعت را اوست حجت بر حق
کشور طبیعت را اوست صاحب سنجق
بندگان او را حق حشمت سلیمان داد
بزم غیب مکنون را اوست شاهد مشهود
ذات حق بی چون را اوست فیض نامحدود
عاشقان مفتون را اوست غایت مقصود
دوستان دلخون را اوست مهدی موعود
در قلوب مشتاقان نام نامیش جان داد
ای ز ماه تا ماهی بندگان فرمانت
مسند شهنشاهی لایق غلامانت
بزم لی مع اللهی خلوتیست شایانت
جلوه ای بکن گاهی تا شویم قربانت
جان ز کف توان دادن لیک یار نتوان داد
ای حجاب ربانی تا به چند پنهانی
ای تو یوسف ثانی تا به کی به زندانی
شد محیط امکانی همچو شام ظلمانی
جلوه کن به آسانی همچو صبح نورانی
بیش از این نشاید تن زیر بار هجران داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تأثیرات و زیباییهای عشق و قدسیت است. شاعر از فیض روحانی که به انسان زندگی و جان میبخشد، سخن میگوید و به وصف دنیایی پر از عشق و زیبایی میپردازد. او به شکر و خوشی، و همچنین به مشکلات و دردهای ناشی از دوری از معشوق اشاره میکند. همچنین، نشاندهندهٔ اتصال عمیق به خدا و معنویت است، و بر لزوم جستجوی عشق الهی و حضور در بزم معشوق تأکید دارد. شاعر با زبانی پرشور و زنده بیان میکند که عشق هم میتواند آرامشبخش باشد و هم دردآور، و در نهایت، به امید وصال و ظهور حقیقت اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بخشش روح مقدس به وجود مردهای حیات بخشید و غنای این استعداد را به من، مانند دستگاهی در دستانم، هدیه کرد.
هوش مصنوعی: بلبل شاعر را در باغ گل ساکن کردند و طوطی که شیرینی را میچشید، به دنیای شیرینزبانی و سخنوری راه یافت.
هوش مصنوعی: خضر به ما آبی از زندگی دوباره بخشید که تشنگیام را برطرف کند.
هوش مصنوعی: موج عشق بیپایان، یک قطره را به دریا میبرد و وزش باد، ذرهای خاکی را به بالای آسمان میکشاند.
هوش مصنوعی: اسکندر با همه قدرت و ثروتش نتوانست چیزی را به اندازه عشق یار به دست آورد. عشق یار، مانند یک طوفان، عقل و خردهای انسان را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و آنها را به تصرف خود در میآورد.
هوش مصنوعی: از بدنم نیرو و قدرتی گرفته شد و آهی سوزان در دل من ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر آزادی خوشحال است و زهره با شادی زیاد با نغمهای پیوسته این خوشحالی را جشن میگیرد.
هوش مصنوعی: خداوند به تو نعمت سعادتی بخشیده که مانند عیسی (ع) است. زیبایی تو چهرهای فرشتهسا و راهی برای نسل آدم فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: زیبایی و فریبندگی چهرهاش، موجب شد که اصل دین و ایمان در خطر بیفتد.
هوش مصنوعی: شمع که نماد روشنایی و وحدت است، دوباره در نمایی زیبا نمایان شد. نشانههای دروغین کثرت و تعدد از بین رفت و فقط مفهوم "نه" و "جز" باقی ماند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که پرچم پیروزی بر دوش مولای بزرگوارمان قرار گرفت، سرود شادی و خوشی به آسمانهای بلند رسید.
هوش مصنوعی: عشق به هر کسی که بخواهد، شادی و خوشبختی میدهد.
هوش مصنوعی: ای مجنون، شاد باش! صبح و شب غم به سراغت آمدهاند، اما با قد و قامت زیبا، لیلی به سراغ تو آمده است.
هوش مصنوعی: اسم بزرگ و پنهان، نمایانگر کاملترین جلوه است که مانند گنجی پنهان، خوشبختی و کرامت را به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: تخت سلطنت را با احترام و منزلت مناسب به او بخشید.
هوش مصنوعی: خورشید الهی از سوی شرق آغاز و از ازل نمایان گشت و تا ابد گرما و شعلهای از نور و روشنایی به وجود آورد.
هوش مصنوعی: سینهی حسین دوباره شعلهور شد و دلجانِ پور عمران (علی) را پر از شوق کرد.
هوش مصنوعی: در اینجا به معنای این است که غریبهها نباید وارد مکانهای دلبستهای که از آنها محافظت میشود، شوند. این جمله به نوعی بر حفاظت از حریم شخصی و ارزشها تأکید دارد.
هوش مصنوعی: چهرهای زیبایی از جایی نمایان شد که نشاندهنده یکتا و شگفتانگیز بود، و این زیبایی مانند قلعهای استوار و دلانگیز به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: تفاوت میان ستارگان درخشنده و زیبایی تاج کرمنا در این است که تلاش و کوشش ما باید به حدی باشد که به مقام و مرتبهای نزدیکتر شویم که در آن «او نزدیکتر است».
هوش مصنوعی: محفل و مجلس «لی مع الله» به پایان رسید و رونقش از بین رفت.
هوش مصنوعی: راز و رمزی که در دل وجود دارد، در نشانهها و عوالم پنهان به ظهور میرسد و آنچه که از حقیقت غیب است، در شناختهای عارفانه و باطنی نمایان میشود.
هوش مصنوعی: پادشاهی قوی و پرتوان وارد سرزمینهای ممکن شد و در این سرزمینها به پیروزی رسید.
هوش مصنوعی: درد کسانی که در رنج هستند را به حق، نویدبخش علاج و درمان قرار داد.
هوش مصنوعی: بسیار انسانی که خود او شامل تمام ویژگیهای نیکو و کمالات است، نوشتۀ کمالات او تماماً ثابت و روشن است.
هوش مصنوعی: اولین مرتبهها و بالاترین مقامهای او در نهایت نور قرار دارد و زمان ملاقات او همچون نوری از ذات پاکش است.
هوش مصنوعی: دلربایی زیبا خود را نشان داد و محبوب زندگی را به من بخشید.
هوش مصنوعی: هر حقیقتی از او آغاز میشود و او نخستین منبع معنوی است. او نیز راهنمایی است که همه را در مسیر حق هدایت میکند.
هوش مصنوعی: او به عنوان نماینده شریعت، مشمول حق و حقیقت در طبیعت است و صاحب اختیاری در این زمینه میباشد.
هوش مصنوعی: خداوند به بندگانش مقام و عظمت سلیمان را بخشیده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره میشود که در عالم غیب و ناشناخته، فقط یک وجود است که همواره حاضر و ناظر است. این وجود، هستی مطلق و بدون نقص است و فیض و رحمتش همواره بیپایان و نامحدود است.
هوش مصنوعی: عاشقان در جستجوی هدف اصلی خود هستند و در این میان، کسانی که دلشکستهاند، تنها امیدشان به مهدی موعود است.
هوش مصنوعی: در دلهای کسانی که مشتاق و عاشق هستند، یاد آن نام مقدس حیاتی تازه میبخشد.
هوش مصنوعی: ای که همچون ماه، بر بندگانت حکومت میکنی و تخت سلطنت را به حق برپا داشتهای، شایستهات است که توانستهای بر غلامانت فرمانروایی کنی.
هوش مصنوعی: محفل من با خدا جایی خلوت و خاص است؛ گاهی جلوهای از خودت نشان بده تا به تو نزدیکتر شوم.
هوش مصنوعی: میتوان زندگی را فدای چیزی کرد، اما نمیتوان محبوب را از دست داد.
هوش مصنوعی: ای حجاب الهی، تا کی میخواهی پنهان بمانی؟ تو مانند یوسف دوم هستی، تا چه زمانی در زندان خواهی ماند؟
هوش مصنوعی: محیطی که من در آن قرار دارم، مانند شبی تاریک و ظلمانی است. اما تو میتوانی به سادگی و زیبایی مانند صبح روشن و پرنور، درخشنده و نمایان شوی.
هوش مصنوعی: بیش از این نمیتوان تحمل کرد، بدی ناشی از جدایی را!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.