گنجور

 
۴۱۸۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱۸

 

... لب به حاجت وامکن ساز غنا این است و بس

آب گوهر می زند موج از زبان بی سؤال

با عرق یارب نیفتد کار غیرت زای مرد ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۱

 

... غمت باب دل است اما کجا دل

سراپا ناله می جوشیم چون موج

تپش خون کرد در هر عضو ما دل ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۲

 

... فسردن بیدل از بیدردی ام نیست

چو موج گوهر م در زیر پا دل

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۳

 

گاه موج اشک و گاهی گرد افغانست دل

روزگاری شد به کار عشق حیرانست دل ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳۸

 

... هرزه گویی چند لختی گرد خود گردیدنی

شاخسار موج هم می بندد ازگرداب گل

هرکجا شمع جمال او نباشد جلوه گر ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۰

 

... نبرد چشم طمع سیری از اسباب جهان

رشته موج ندوزد لب گرداب به هم

طالب صحبت معنی نظران باید بود ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۲

 

... در سواد دیده حیران ندارد نام نم

محمل موج نفس دوش تپیدن می کشد

عافیت درکشور ما دارد از آرام رم ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۴

 

موج ما را شرم دریای کرم

تا قیامت برنمی آرد ز نم ...

... پرتو خورشید می جوشد بهم

نیست موج و آب جز ساز محیط

بر حدوث اینجا نمی چربد قدم

هم کنار گوهر آسوده ست موج

در بر آرام خوابیده است رم ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۸۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۵

 

... کز رمیدن واکند آغوش گوید رام رام

ناز پروردی که موج گوهرش گرد رم است

ترک تمکینش نبندد صورت از سعی خرام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۷

 

... حسرت لعلی که پرواز آشیان بیخودی ست

می گشاید موج می بال نگاه از چشم جام

ناله ام یارب چسان خاطرنشین او شود ...

... احتیاج ما هوس پیرایه ابرام نیست

موج در گوهر زبانها دارد اما محو کام

اعتبارات جهان آیینه دار کاهش است ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۹

 

... کیست گردد مانع مطلق عنانیهای من

موج بی پروای توفان خیز دریای توام

سجده ها دارم به ناز هستی موهوم خویش ...

... نقش نامت بسته ام یعنی معمای توام

گرمی هنگامه موج و محیط امروز نیست

تا تو افشای منی من ساز اخفای توام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۲

 

... طاووس می پرد به هوا رنگ جسته ام

با موج گوهرم گرو تاختن بجاست

من هم به سعی آبله دامن شکسته ام ...

... چون بوی گل به غنچه توان بست دسته ام

موج گهر خمار تپیدن نمی کشد

برخاسته ست دل ز غبار نشسته ام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۳

 

... پیشتر از رفتن خود بار قلقل بسته ام

از گهر ضبط عنان موج دریا روشن است

جزوی از دل دارم و شیرازه ی کل بسته ام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۶

 

... راهم به کوچه دگر است از رم نفس

زبن موج می سراغ رگ تاک کرده ام

تیغی به جاده دم الفت نمی رسد ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۸

 

... کز ضعیفی ها چو نی راه سخن گم کرده ام

موج دریا در کنارم از تک وپویم مپرس

آنچه من گم کرده ام نایافتن گم کرده ام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۷۳

 

... همچو آه بیدلان سطری به خون آلوده ام

موج را قرب محیط از فهم معنی دور داشت

قدردان خود نی ام از بسکه با خود بوده ام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۴

 

... سرمه گشتم تا ببیند چشم یاران ناله ام

راز دل چون موج پوشیدن ندارد ساز من

می درد در هر تپیدن صد گریبان ناله ام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۱

 

... همرهت بوی بهاری هست و من دیوانه ام

شوخی نشو و نما از موج گوهر برده اند

در غبار نادمیدن ریشه دارد دانه ام ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۹۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۲

 

شور آفاق است جوشی از دل دیوانه ام

چون گهر در موج دریا ربشه دارد دانه ام

تا نگه بر خویش جنبد رنگ گردانده ست حسن ...

بیدل دهلوی
 
۴۲۰۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۳

 

... در قلزمی که اوج و حضیضش تحیر است

موج خیالم و به خیالی روانه ام

آهم چو دود آتش یاقوت گل نکرد ...

... پرواز در کنار فسردن بهانه ام

موج فضول محرم وصل محیط نیست

بی طاقتی مباد زند بر کرانه ام ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۲۰۸
۲۰۹
۲۱۰
۲۱۱
۲۱۲
۲۶۳