گنجور

 
۴۰۸۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶۶

 

... در گشاد عقده دل هیچ کس بی جهد نیست

موج گوهر ناخنش چون سود دندان می شود

ماند الفتها به یک سوتا در وحشت زدیم ...

... زندگانی را نفس سررشته آرام نیست

موج در یا را رگ خواب پریشان می شود

عافیت دور است از نقش بنای محرمی ...

... سطر این مکتوب تا خواندن نیستان می شود

مست جام مشربم بیدل که از موج می اش

جاده های دشت یکرنگی نمایان می شود

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶۸

 

... گر لب اظهار نگشایی نفس آواره نیست

موج می از وسعت ساغر پریشان می شود

چون نفس بی ضبط گردد اشک باید ریختن ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۰

 

... باد هم گر می برد تخت روانی می شود

موج این دریا به سعی ناخدا محتاج نیست

کشتی ما را شکستن بادبانی می شود ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۵

 

... تبسم گر به لب دزدی چمنها در فشار آید

ندارد موج بی وصل گهر امید جمعیت

هماغوشت برآیم تا کنارم درکنار آید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸۶

 

... آب از عقیق ریزد در از عدن برآید

از شوق صبح تیغش مانند موج شبنم

گلهای زخم دل را آب از دهن برآید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹۳

 

... کسی زین خجلت در آتش افکن برنمی آید

زبانم را حیا چون موج گوهر لال کرد آخر

ز زنجیری که درآب است شیون برنمی آید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹۶

 

... جبین هم گر نم آرد شرمم از خوی تو می آید

چه آغوش است یارب موجه دریای رحمت را

که هرکس ره ندارد هیچ سو سوی تو می آید ...

... اگر گرداندنی از سعی پهلو تو می آید

دو روزی موج گوهر حیرت کارت غنیمت دان

روانی رفت از آبی که در جوی تو می آید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹۹

 

... فطرت به هرچه وارسد آیینه خود است

گوهر ز موج بحر همان یک سراب دید

حرف تعین من وما آنقدرنبود ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۸۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۵

 

... دل از خیال جهان خراب بردارید

هزار موج در این بحر قاصد هوس است

ز نامه همه مهر حباب بردارید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰۷

 

... پیش کسی گر برید دست به سودن برید

نقش و نگار هوس موج سراب است و بس

چند بر آب روان صنعت روغن برید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۰

 

سخن ز مشق ادب موج گوهرش گیربد

کم است لغزش خط گر به مسطرش گیرید ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱۹

 

... عرض کمال رونق بازار ما شکست

جوهر ز آب آینه موج خطر کشید

روشن نشد که از چه بیابان رسیده ایم ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۵

 

... چند چون گرداب باید بود محو پیچ و تاب

بر امید ساحلی چون موج دست و پا زنید

بر فروغ شمع بیداد نفس تیغ است و بس ...

... شورتوفان حوادث بر محیط افتاده است

بعد ازین چون موج می بر کشتی صهبا زنید

باز آغوش دم تیغی مهیاکرده ایم ...

... از پر عنقا صدایی می رسد کای غافلان

موج بسیار است اگر بیرون این درم با زنید

معنی آرام بیدل می توان معلوم کرد

گر به رنگ موج بر قلب تپیدن ها زنید

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲۶

 

... سیلی امواج وقف خانه بر دوش حباب

لنگری چون موج گوهر در دل دریا زنید

شمع می گوید که ای در بند خواب افسردگان ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۷

 

... هرجا نفس فروماند بر دل فتاد بارش

گم گشتن پی موج جز در گهر مجویید

جایی که یأس بیدل نالد ز بینوایی ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۳

 

... به وداع قافله هوس دل جمع ناقه کش تو بس

نگذشته محمل موج کس ز محیط جز به پل گهر

نگهی که در چمن ادب هوس انتظار چه عبرتی ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۴

 

... زین محیط آخر به جرم عافیت خواهیم رفت

موج آرامیده دارد چین دامان گهر

بسکه جز عریان تنی ها نیست سامان کسی ...

... می شود از خشک گردیدن سبکتر چوب تر

از مدارا غوطه در موج حلاوت خوردن است

چرب و نرمیها زبان پسته گیرد در شکر

ای حباب از زورق خود اینقدر غافل مباش

نیست در دریای امکان جز نفس موج خطر

فکر جمعیت در این گلشن گل بیحاصلی ست ...

... بیش از این بر ناز نتوان خفت تمکین گماشت

ای خرامت موج گوهر اندکی آهسته تر

سجده عجز است بیدل ختم کار سرکشی ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۶

 

... تا مگر در بزمگاه عشق پروازت دهند

همچو پروانه به موج شعله ای بسپار پر

تو درون خانه مست خواب و در بیرون در ...

بیدل دهلوی
 
۴۰۹۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۷

 

... سرمنزل تسلی سیر قفای زانوست

فرسخ شماره ای نیست از موج تا به گوهر

حکم صفای فطرت در سکته هم روان است ...

بیدل دهلوی
 
۴۱۰۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۸

 

... طاقت یک جهان طلب در دل بی دماغ سوخت

راه هزار موج زد آبله پایی گهر

بیدل اگر نشسته ایم راه هوس نبسته ایم ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۲۰۳
۲۰۴
۲۰۵
۲۰۶
۲۰۷
۲۶۳