گنجور

 
۲۵۲۱

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۷ - دل هوس سبزه و صحرا ندارد

 

... ز کس پروا جانم پروا خدا پروا نداریم

چه ظلم ها که از گردش آسمان ندیدیم

به غیر مشت دزد همره کاروان ندیدیم ...

عارف قزوینی
 
۲۵۲۲

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۸ - اندیشه وصل

 

... ماه رخسار تو گر سر زند از عقرب زلف

صنما گردش یک دور قمر باید کرد

در ره عشق بتان دست ز جان باید شست ...

عارف قزوینی
 
۲۵۲۳

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۲۵ - دست به دامان!

 

... باده سازد جهان نمایانش

ساغر می به گردش آر که چرخ

نیست مستحکم عهد و پیمانش

عارف قزوینی
 
۲۵۲۴

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - دماوندیۀ دوم

 

... تو مشت درشت روزگاری

از گردش قرن ها پس افکند

ای مشت زمین بر آسمان شو ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۲۵

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - عدل مظفر

 

... بود چوآراسته یکی شجرتر

بود به گردش ز عدل کنده یکی جوی

آبی دروی روان به طعم چو شکر ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۲۶

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - هیجا ن روح

 

... نه ذوق شکار و پویه مرکب

نه شوق نشاط و گردش ساغر

نه حشمت بار و دیدن مردم ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۲۷

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۰ - خانواده

 

... انگشت گزید و کرد نفرین سر

گفت ار بنرفتمی بدین گردش

زین دزد نبردمی چنین کیفر ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۲۸

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۱ - رستم نامه

 

... اگر به بنده ز لشکر دهند گردانی

شود دلیری و گردش بی نشان رستم

سپهبدان خراسان فسون او خوردند ...

... بگفت زنده بگیرید هان و هان رستم

بریختند به گردش پیادگان سپاه

چو خیل مورکه گیرند در میان رستم ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۲۹

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۱ - خورشید

 

... خروشان و شتابان و شررانگیز و نورافکن

ز فرط کوشش و گردش بزاد او هر زمان طفلی

که بود آن اختر والا به نور پاک آبستن ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۰

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۱ - لوح عبرت

 

... بر خرابه او نیز هست همچنان تابان

نینوا که بر گردش چار روز ره بودی

در دو روز شد یغما در سه روز شد ویران ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۱

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۶ - آفرین فردوسی

 

... خسروان غور را در غارت غزنی فتاد

آن گهر در دست و بستردند گردش باستین

هرکه یک ره خواند شد سرمست جاویدان که بود ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۲

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۰ - شکایت

 

پشت مرا کرد ز غم چنبری

گردش این گنبد نیلوفری

هستم من عیسی آموزگار ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۳

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۰ - تاریخچه انقلاب مشروطه

 

... ز هر سو درین کشور باستانی

بپا خاست ستار و گردش جوانان

ز ارانی و آذر آبادگانی ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۴

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۲ - آزرم

 

... رادی از ناکس مخواه و مردی از غرزن مجوی

هرکه گردد گرد کژی ای پسر گردش مگرد

هرکه پوید سوی پستی یا بنی سویش مپوی ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۵

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

... خوشا شراب کهن در سبوی گردآلود

که رشح باران بسترده گردش از بدنا

خوشا مسابقه اسب های ترکمنی ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۶

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

... دل من است که قانع شود به یک پیغام

کنون که گردش ایام را ثباتی نیست

همان خوشست که در عشق بگذرد ایام ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۷

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳

 

... دلم بیفسرد از جور یار و درد فراق

تنم بفرسود از گردش دی و بهمن

سخن ز عشق به کس گرچه می نگویم لیک ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۸

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - زرین جوشنم

 

... من نه شمع شامگاهم کآفتاب معلنم

گردش ایام از حالت نگرداند مرا

کهنه چو خایی نیم ای خواجه زرین جوشنم ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۳۹

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۰ - جُعَل

 

... و آن بخارات و پهن های لطیف

پشکل شیکی که گردش کرده بود

غلط غلطان سوی لانه برده بود ...

ملک‌الشعرا بهار
 
۲۵۴۰

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!

 

... ز دیواره اش خاک ها ریخته

یکی خاکدان گردش انگیخته

دربچه به لب بسته قفل سکوت ...

... یکی دار کردند در اسپریس

به گردش جوانان پتیاره ریس

جوان را کشیدند بسته دو دست ...

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۱۲۵
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰