طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۲
... گر نبیند بویی از بهبود رنگ زرد ما
مایه ما در سفر چون آب شد نقصان پذیر
آنچه ماند از مایه خواهد گشت راه آورد ما
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۳۴
... پشت دستی همچو ماه نو برین دفتر زدم
پی نمی بردم به مقصد بی سفر کردن ز خویش
همچو آب از خود گذشتم غوطه در گوهر زدم
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۷۸
... ترسم من بیچاره را افزون شود بیچارگی
گردون اگر داند که من مرد سفر کردن نیم
در مسکن خویشم دهد چون آسیا آوارگی
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ساقینامه » بخش ۹ - ساز سفر
به تکلیف آن هندوی چاپلوس
گزیدم سفر از گلستان طوس
چو فارغ ز طی منازل شدم ...
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۹
چو نی باید درین باغ فنا دایم کمربستن
کمر تا می گشایی بایدت بار سفر بستن
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵
... ز سادگی دل من خوش که انجمن باقی ست
اگر روی به سفر غربت است و غم قدسی
وگر سفر نکنی محنت وطن باقی ست
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰
... قدسی از حب وطن چند نشینی به قفس
خیز و پرواز سفر کن همه جا خاک یکی ست
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
... ز یمن عشق مگر سایه هما اینجاست
ز آستانه جانان سفر مکن قدسی
مرو به کعبه ازین در که جای ما اینجاست
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۱
دوش آمد ز سفر مژده که یار آمد پیش
دیده تا فرش شدن پای نگار آمد پیش ...
... شوق گامی دو سه از بهر قرار آمد پیش
کاروان های عزیزان به کجا کرد سفر
چون ازیشان نه پیاده نه سوار آمد پیش ...
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۹
... کام دل من آید و فی الحال آید
از جذبه شوقم چه عجب گر ز سفر
یار آید و مژده اش ز دنبال آید
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۳۳ - در شکایت از احوال خود و ستایش عشق
... ز آتش من برنفروزد چراغ
همسفرانم همه خرسنگ راه
همنفسانم چو نفس عمرکاه ...
... چند کنم صبر و پشیمان شوم
نعل سفر کاش در آتش کنم
سوی دکن رفته فروکش کنم ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۳
... بود شعرشان را به صد قال و قیل
ز لب انتهای سفر تا سبیل
ز مضمون مردم سرودم زنند ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۱۹
... ز پیری ولی بر سرت پنبه کاشت
بنا کرده دوران به عزم سفر
ز مو سایبان سفیدت به سر ...
قدسی مشهدی » ساقینامه » بخش ۲۴
... صدف وار جا در گهر داشتم
نمی کرد طبعم هوای سفر
نبودم هوایی برای سفر
زهی طالع و بخت ناارجمند ...
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۹ - پرسیدن رام از بسوامتر حقیقت گنگ که چگونه از آسمان بر زمین آمده و جواب دادن او
... ز ریش آیم به سبلت بر نشینم
سفر ما را لطافت می فزاید
به یکجا هم نشین خوش نیاید ...
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۴ - آمدن راجه جسرت از شهر اوده در ترهت به جهت کدخدائی رام
... چو داد این مژده بخت کیقبادی
زده کوس سفر با طبل شادی
به دست نوبتی کوس سفر ساز
به طبل شادمانی شد هم آواز ...
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۵ - رخصت شدن راجه جسرت از جنک و ملاقات کردن پرسرام در راه
... جنک در ره وداع دوستان داد
عزیزان را سفر در پیش افتاد
چو از ره نیمه ای آمد به پایان ...
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۳ - رفتن رام از چترکوت به صحرای اتره زاهد و دیدن سیتا زن او را و فرود آمدن حله ها از عالم بالا برای سیتا به دعای زن زاهد
... همانجا شب به جانان بود دمساز
سحر گه کرد آهنگ سفر باز
ز ذوق سیر با یار دل افروز ...