گنجور

 
۲۲۲۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۱

 

... از سبکروحان به اقلیم فنا پر راه نیست

موج تا بر خویش جنبیده است محو ساحل است

دل چه می داند که قدرش چیست در دیوان عشق ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۲

 

... دل به دریاکردگان را زورقی در کار نیست

موج را بال و پر پرواز در دریا دل است

دل قوی چون شد نیندیشد ز موج حادثات

لنگر آرامشی گر دارد این دریا دل است ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۶

 

... جان عاشق در تن خاکی چسان گیرد قرار

موج دریا دیده را بستن به ساحل مشکل است

نیست آسان در بدن جان را مصفا ساختن ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۲

 

داستان شوق را تحریر کردن مشکل است

بحر را از موج در زنجیر کردن مشکل است

بند پیش سیل بی زنهار نتواند گرفت ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۳

 

... قامت خم مانع عمر سبکرفتار نیست

آب را از موج در زنجیر کردن مشکل است

نیست آسان توبه کردن از شراب لاله رنگ ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۵

 

... از اشارت می شود آن پیکر سیمین کبود

موج بر آب لطیف اندام بند آهن است

صافی سر چشمه صایب می کند در جو اثر ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۹

 

... لنگری چون بحر پیدا کن که روشن گوهری

با کمال قدرت از هر موج سیلی خوردن است

خون به خون شستن درین میدان گل مردانگی است ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۲

 

... بر زمین از سالکان گرمرو جستن نشان

نقش پای موج را در بحر پیدا کردن است

سر به زیر بال بردن بلبلان را در بهار ...

صائب تبریزی
 
۲۲۲۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵

 

... بوریا کز خشک مغزی خواب مردم تلخ ازوست

موج دریای حلاوت از شکر خواب من است

نیست چون خواب گران سامان خودداری مرا ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۶

 

... سبحه صد دانه غم رشته کار من است

موج طوفان بلا چون دست بر ترکش زند

تیر روی ترکشش مژگان خونبار من است ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۲

 

... گوشه ابروی صیقل طاق نسیان من است

نیست از تیغ زبان موج پروایی مرا

خامشی چون آب گوهر حرز طوفان من است ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵

 

... با تعین جنگ دارد مشرب فقر و فنا

با حباب و موج این دریای روشن دشمن است

جوهر شمشیر من بند زبان عیبجوست ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۷

 

... لنگر بی تابی عاشق نمی گردد وصال

ماهی بی صبر را هر موج بال جستجوست

در بیابانی که آن آهوی مشکین می چرد ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۳

 

... آسمان بی سر و پا گویی از میدان اوست

نیست در مغز زمین موج طراوت از محیط

این سفال خشک سیراب از خط ریحان اوست ...

... هاله غبغب که پهلو می زند با ماه عید

موج دور افتاده ای از چشمه حیوان اوست

نیست کار آسمان دل را مصفا ساختن ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۶

 

... پیش ارباب بصیرت قامت رعنای اوست

آن که ما را سر به صحرا داده چون موج سراب

در لباس شبروان آب خضر جویای ماست ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۴

 

... می نماید باز در ظاهر ولیکن بسته است

نگسلد چون موج صایب رشته امید ما

جویبار ما به دریای کرم پیوسته است

صائب تبریزی
 
۲۲۳۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۶

 

... شور محشر صحبت ما را نمی پاشد ز هم

موج می شیرازه جمعیت ما بسته است

نعل حرصش از تردد روز و شب در آتش است ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۷

 

... شمع در فانوس چون پروانه پر بسته است

کوه را موج حوادث در فلاخن می نهد

این صدف از ساده لوحی دل به گوهر بسته است ...

صائب تبریزی
 
۲۲۳۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰۹

 

... فیض بحر رحمت از خاکی نهادان نگسلد

تا به ساحل موج این دریا به هم پیوسته است

وصل هجران است اگر دلها ز یکدیگر جداست ...

صائب تبریزی
 
۲۲۴۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۶

 

... می کشد میدان که دریا را در آغوش آورد

موج ما گاهی گر از دریا به ساحل رفته است

صید من کز ناتوانی بر زمین بسته است نقش ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۱۱۰
۱۱۱
۱۱۲
۱۱۳
۱۱۴
۲۶۳