حق پرستی، قطره را در کار دریا کردن است
خودشناسی، بحر را در قطره پیدا کردن است
بی وجود حق ز خود آثار هستی یافتن
ذره ناچیز بی خورشید پیدا کردن است
ترک دنیا کرده را باطن مصفا می شود
چشم پوشیدن ز اوضاع جهان، وا کردن است
صلح دادن سبحه و زنار را با یکدگر
رشته سر در گم توفیق پیدا کردن است
در حجاب خامشی با روح گلشن همزبان
طوطیان را در پس آیینه گویا کردن است
گر رسد باد مخالف، ور وزد باد مراد
بادبان کشتی ما دل به دریا کردن است
سینه را از خار خارکین مصفا ساختن
جمع کردن خار و خس، در چشم اعدا کردن است
بر زمین از سالکان گرمرو جستن نشان
نقش پای موج را در بحر پیدا کردن است
سر به زیر بال بردن بلبلان را در بهار
غنچه محجوب را در پرده رسوا کردن است
دیده یعقوب می باید برای امتحان
کار بوی پیرهن هر چند بینا کردن است
چون توان خاطرنشان طفل طبعان ساختن؟
این تماشاها که در ترک تماشا کردن است
نیست ناقص را کمالی بهتر از اظهار عجز
دستگیر ناشناور، دست بالا کردن است
آستین بر گوهر عبرت فشاندن مشکل است
ورنه صائب را چه پروای تماشا کردن است؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وجد بال شاهباز جان ز هم وا کردن است
پایکوبی زندگی را در ته پا کردن است
جوش بیتابی زدن در آتش وجد و سماع
شیره جان را ز درد تن مصفا کردن است
محمل جان را به منزل بی قراری می برد
[...]
امتحان خلق دل پامال سودا کردن است
عشق عبرت کردن آزار تماشا کردن است
چشم خونگرمی ز هر افسرده خونی داشتن
نبض آتش ز آستین موج پیدا کردن است
خواب راحت دیده ای نام تحمل می بری
[...]
حقپرستی پیش ما ترک تمنا کردن است
فرصت امروز صرف کار فردا کردن است
بهر شهرت گوشه گیریهای ارباب ریا
خویش را چون بوی گل در پرده رسوا کردن است
در خمار باده استغنا زدن بر می فروش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.