ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۸
از لاله تر روی تو خوش رنگترست
وز سرو سهی قد تو خوش هنگترست
چون لاله نگین تست میگون لب تو
از حلقه جانم دهنت تنگترست
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۸
... عشاق تو کردند صفتهاش اثبات
گفتند که دود لاله در غنچه رسید
یا آبحیات شد نهان در ظلمات
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۷
... لیکن رقم سیاه بروی نه بهست
گفتا که چنین مگوی من لاله رخم
آخر نه که پاره یی ز لاله سیهست
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۳
... غرقه شده از رشک تو در خون گل سرخ
همچون جگر لاله دلم سوخته شد
تا چهره بر افروخته یی چون گل سرخ
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۶
... دایم ز ویم حال تبه می باشد
گفتم که سیه دلی برخ لاله تر
گفتا که نه لاله دل سیه می باشد
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۷
چون سرو سهی قد تو پیراسته شد
چون لاله بعنبر رخت آراسته شد
از بس که دلم فکر میانت میکرد ...
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۳
از بس که رسید از رخ و از غمزه یار
بر لاله و نرگس ستم ایام بهار
هم دود دل لاله رخش را بگرفت
هم غمزه او گشت چو نرگس بیمار
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۸
... سردی مکن ایباد بهاری بگذار
تا لاله و کل بشکفد از خاره و خار
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۸
... والات وادات کار افتاده ز کار
با اینهمه گر سمنبری لاله عذار
گوید که بگیر بوسه گویم که بیار
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۰
... آیا بود اینکه بینمت بار دگر
غرقم ز غمت چو لاله در خون جگر
وز فکر بنفشه وار زانو بر سر
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۰
ای سرو روان بر چمن و باغ دلم
وی لاله نو شکفته در داغ دلم
رفتی و نماند یادگار ایدل و جان ...
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۰
چون زلف بنفشه را صبا داد شکن
دم بی می لاله رنگ گلبوی مزن
خاصه بمضاحک اندر آمد بلبل ...
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۹۴
آمد بر من زلف مشوش کرده
وز سنبل تر لاله منقش کرده
من بر سر آشتی و او بر سر جنگ ...
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل پنجم » بخش ۴ - حکایت
عاقلی دید قطرۀ ژاله
بنشسته به سبزه و لاله
گفت ابری نبود در عالم ...
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۵ - آغاز کتاب سامنامه - از گفتار افصحالمتکلمین خواجوی کرمانی رحمهالله علیه
... ز یک سوی نرگس قدح برگرفت
ز سوی دگر لاله ساغر گفت
بنفشه سر زلف بر باد داد ...
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۶ - گفتار در متولد شدن سام نریمان از بطن دختر پادشاه بلخ
... همه دشت چون جنت آراسته
ز برگ گل و لاله و شنبلید
همه کوه و صحرا شده ناپدید ...
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۷ - گفتار اندر خواب دیدن سام، فریدون را
... چو شد روز از دور کوهی پدید
پر از لاله و سنبل و شنبلید
بر افراز آن که یکی میل بود ...
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۹ - کشتن سام نریمان، اژدها را
... همه دشت از سبزه فیروزه فام
گرفته به روی سمن لاله جام
بنفشه سرافکنده در پای سرو ...
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۳۱ - دیدن سام، قلواد و رفتن از عقب او
... شب دلستانش شبستان دل
گل لاله رنگش گلستان دل
دو جادوی مخمورش از خواب مست ...
... ز برگ سمن آب گل برده ای
دل لاله از غصه خون کرده ای
مگر با صنوبر سری داشتی ...
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۳۴ - دیدن سام، قلوش را
... که شاه از ترنجش ترش کرد روی
ز بادام بر لاله عناب ریخت
بدان خاک از دیدگان آب ریخت ...