هر که در راه عشق صادق نیست
جز مُرایی و جز منافق نیست
آنکه در راهِ عشق خاموش است
نکتهگوی است اگر چه ناطق نیست
نکتهٔ مرد فکرت است و نظر
وندر آن نکته جز دقایق نیست
آه سرد و سرشک و گونهٔ زرد
هر سه در عشق بی حقایق نیست
هر که مست از شراب عشق بود
احتسابش مکن که فاسق نیست
توبه از عاشقان امید مدار
عشق و توبه بهم موافق نیست
دل به عشق است زنده در تنِ مرد
مرده باشد دلی که عاشق نیست
ور سنایی نه عاشق است بگو
سخنش باطل است و لایق نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا ز باطل بنگذری حق نیست
که از این نیمه حق مطلق نیست
کز تو چون درگذشت رونق نیست
در قدح صافی مروّق نیست
گفت مفتی جواب مطلق نیست
گر بگویند مطلقش حق نیست
هر که در راه عشق صادق نیست
مطلع بر چنین دقایق نیست
آدمی برگرفت امانت عشق
آدمی نیست هر که عاشق نیست
دم مزن جز بعشق یار ای دل
[...]
از گدا عشق شاه لایق نیست
بلکه او مدعیست، عاشق نیست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.