دلم بربود شیرینی نگاری سرو سیمینی
شگرفی چابکی چستی وفاداری بهآیینی
جهانسوزی دلافروزی که دارد از پی فتنه
ز شکّر بر قمر میمی ز سنبل بر سمن سینی
به نزد زلف چون مشکش نباشد مشک را قدری
به پیش روی چون ماهش ندارد ماه تمکینی
غم و اندوه جان من جمال و زیب روی او
ز من برخاست فرهادی ازو برخاست شیرینی
نهد هر لحظه از هجران مرا بر جان و دل داغی
زند از غمزه هر ساعت مرا بر سینه زوبینی
بناز آرد اگر گویم بزاری آن نگارین را
بخور زنهار بر جانم مکن بیداد چندینی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلی یا دیده عقلی تو یا نور خدابینی
چراغ افروز عشاقی تو یا خورشیدآیینی
چو نامت بشنود دلها نگنجد در منازلها
شود حل جمله مشکلها به نور لم یزل بینی
بگفتم آفتابا تو مرا همراه کن با تو
[...]
رخت گویم به زیبایی، لبت گویم به شیرینی
حرامست ار چنین صورت کند صورتگری چینی
به عارض حیرت حور و به قامت غیرت طوبی
به رخ سرمایهٔ مهر و به دل پیرایهٔ کینی
ترا، ای ترک، اگر روزی ببیند خسرو گردون
[...]
خودآرا را برابر می کند با خاک خودبینی
حنای شهپر پرواز طاوس است رنگینی
قناعت با سفال خویش کن کز ظاهرآرایی
شود آب گوارا ناگوار از کاسه چینی
سپهر سفله بر شیرین زبانان تنگ می گیرد
[...]
به هستی از گداز انفعالم نیست تسکینی
جبین همکاشکی می داشت چون مژگان عرقچینی
به تدبیری دگر ممکن مدان جمعیت بالم
براین اجزا مگر شیرازه گردد چنگ شاهینی
چو اشک از ننگ خود داری چسان آیم برون یارب
[...]
خوش آن ساعت که بیخشم و غضب با ما تو بنشینی
نه در دل عقدهای ما را نه برابر و ترا چینی
چه فیض است از بهار لخت دل دانی کنارم را
اگر یک ره پر از گل دیدهای دامان گلچینی
نهادم پا به راه عشق تا آید چه در پیشم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.